حاشیه نشینی و مناطق محرومسند گزارش پژوهشیطراحی ساز و کارمسائل اجتماعی

تجربه نهادسازی سپاه بندرعباس با رویکرد مسجدمحوری

مطالعه فرآیند و دستاودهای نهادسازی با رویکرد مسجد محوری و مشارکت مردمی در سپاه بندر عباس

امتیاز شورای علمی

مناطق حاشیه­ نشین از دیرباز مسئله­ ای برای سطوح مدیریتی کشور بوده ­اند. تلاش­ های شکست خورده در سیاستگذاری قهری و توسل به زور جهت حل مسائل حاشیه شهر سبب گردید تا رویکردهای مدیریت در داخل کشور به سمت تسهیل گری اجتماعی، اجتماع­ سازی، تشکیل سمن و … تغییر مسیر نماید. نهادسازی با ابزار تسهیل گری به معنی تلاش برای به کارگیری تسهیل گران و گسیل­ آن­ها به سمت منطقه هدف و تشکیل نهادی همراه با سیاست­ های خود و متشکل از مردم یا گروه­ های کوچک محلی است. بررسی وضعیت چنین نهادهایی در کشور نشان می ­دهد عمده این نهادها به محض خروج مجری منحل شده و مردم تمایلی به ادامه فعالیت در ­آن ندارند. از این رو به بررسی تجربه سپاه بندرعباس در نهادسازی و ابزار آن پرداخته می­شود.

ضرورت و اهداف پژوهش

امروزه سیاست گذاران کشور با توجه به تجربیات خود و مواجه بالنسبه با متخصصین امر به این نتیجه رسیده ­اند که جهت حل مسائل حاشیه شهر رویکردهای غیرقهری مؤثرتر هستند. نهادسازی با عناوین گروه توسعه محلی، صندوق اعتبارات خرد، گروه ­های همیاران محلی و … یکی از برنامه­ های اصلی مدعیان توسعه محلی و فعالان اجتماعی مناطق حاشیه­ ای است. عمده این فعالان برای نهادسازی از ابزار تسهیل­گری بهره می­ برند. ناپایداری این نهادها نشان می­ دهد که یا ابزار تسهیلگری برای ایجاد چنین نهادهایی ناکارآمد است و یا این ابزارها به درستی و در مسیر صحیح به کار برده نشده ­اند و به ابزار دیگری برای ایجاد نهاد محلی نیاز است. پژوهش حاظر می ­کوشد تا به بررسی تجربه نهادسازی پایدار سپاه بندرعباس با ابزار “رهبری اجتماعی” بپردازد.

روش شناسی پژوهش

در این طرح، هدف مورد پژوهی سپاه بندرعباس با رویکرد مسجد محوری است. مورد پژوهی در ذیل پارادایم کیفی قرار دارد. به جهت تفرد موضوع این روش انتخاب گردیده است و ابزارهای جمع­ آوری داده شامل مصاحبه و مشاهده است. این روش به تحقیقی که در یک مورد منفرد صورت می ­گیرد اطلاق می ­شود. مطالعات مشاهده ­ای در میدان غالباً عمیق و وقت­ گیر است لذا محقق غالباً مطالعه خود را بر محیط میدانی منفردی متمرکز می­ کند.

نهادسازی

الف) زمینه ایجاد نهاد

  • زمینه فرهنگی: زعامت و رهبری یک روحانی (روحانیونی بارویکرد جهادی و مردم ­مدارانه) به عنوان امام محله(نه فقط امام جماعت مسجد) و رئیس قرارگاه به دلیل برخورداری از جایگاه والای مقام روحانیت در نزد قاطبه مردم، مجموعه سپاه و سایر دستگاه ­های دولتی و نهادهای محلی
  • سابقه فعالیت فرمانده و طراح طرح در تمام سطوح سپاه از پایین به بالا: شناخت طراح طرح از بدنه اجرایی سازمان و مسائل و موضوعات روزمره مخاطبین سازمان به واسطه تجربه کاری عمیق
  • دغدغه­ های فکری و پیشینه مطالعاتی اعضای اصلی طرح

ب) فرآیند نهادسازی

  • طراحی چشم ­انداز ده ساله طرح و عدم تعجیل برای حصول نتیجه: برخورداری طرح از یک چشم ­انداز اصولی و گام ­به ­گام در مراحل مختلف(سه دوره سه، سه و چهار ساله)
  • تشکیل گروه هفکر و واجد انسجام درونی: ایجاد و همراهی یک گروه منسجم با هدف واحد و نیز هم ­افزایی دیدگاه­های افراد مختلف و با تجربیات مختلف(با تأکید بر اقناع­سازی دیگران)
  • اقناع سازی نیروها(و نه نگاه دستوری) در دستور کار فرماندهی: پیش­برد فعالیت­ ها در تمام مراحل طرح با روش “اقناع(متقاعد)­سازی” و اجرای طرح کاملاً به صورت مشارکتی
  • نقش الگوی رفتاری فرمانده: روحیه ایمان و اخلاص فرمانده در امور و ایمان عملی به خدا در پیگیری ­ها و برقراری ارتباط صمیمی و همدلانه با مسئولین قرارگاه و مردم محلی
  • روحیه تحول خواهی در سازمان؛ دلگرمی به نگاه فرمانده کل سپاه: نیاز به بازنگری رفتار سازمان به صورت مستمر و با برنامه ­ریزی مدون به منظور حفظ “آرمان اولیه مردمی”
  • ساختار غیر سلسله مراتبی قرارگاه ­های تحول محلات: ایجاد “قرارگاه” و تعیین نیازها و فعالیت­ها توسط قرارگاه(و نه سپاه) با هدف احصاء نیاز، طراحی و اجرای برنامه توسط مردم(مردمی بودن)

دستاوردها و خروجی طرح تحول

  • استخراج مسائل خاص محله متناسب با نیازهای محله و اهالی آن: جایگزینی نگاه “حل معضلات و مشکلات خاص و روزمره محله و اهالی آن” با نگاه “آماری و وگزارش­ دهی عملکرد برنامه­ های ابلاغی”
  • افزایش حس تعلق محله ­ای و مشارکت اجتماعی مردم در راستای اثرگذاری بیشتر برنامه­ های مسجد و بسیج: احساس تعلق و تأثیرگذاری بر محیط اجتماعی و افزایش مشارکت در برنامه ­هایی که متناسب با شرایط، نیازها و سلایق مردم بومی و محلی طراحی شده است
  • کارآمدی مدیریت شهری(مدیریت محله محور): آگاهی مسئولین از مسائل و مشکلات اهالی هر محل و متقابلاً کمک مردم و اعضای قرارگاه به دستگاه­ ها(تعامل بین مدیریت شهری و قرارگاه)
  • کاهش فاصله بین مردم و مسئولین: دیدار مردم و مسئولین قراگاه با مسئولین شهرستانی و استانی در مسجد و محله(به راحتی و به وفور) و طرح مسئله بی­ واسطه با مسئولین
  • تقویت نگرش مثبت نسبت به بسیج: هم­ راستایی برنامه­ های بسیج و مسجد در قالب قرارگاه تحول با نیازهای مردم و اهالی و تقویت نگرش مثبت نسبت به فعالیت­ های بسیج و جذب همراهی اهالی محله
  • امکان دادن به فعالین جهادی و دلسوز محله و انقلاب: حذف افراد با فعالیت­ های سطحی و جذب افراد جهادی و انقلابی
  • تقویت نگرش مثبت نسبت به روحانیت: قرارگرفتن یک روحانی به عنوان امام محله و رئیس قرارگاه و ایجاد ارتباط نزدیک روحانیون با زندگی مردم و دغدغه ­مندی روحانیون در همه شئون زندگی مردم
  • هم­گرایی و هم­ افزایی نهادهای قدرت در مسجد: کنار رفتن تزاحم مأموریت­ ها و برنامه­ های نهادهای پایگاه بسیج، هیئت امنا و امام جماعت و هیئت مذهبی و غیره.
  • مطالبه­ گری نهاد مسجد و تشکیل میز خدمت: شناخت مدیران شهرستان و استان از جایگاه جدید مساجد و قرارگاه ­های تحول و نقش آنان در کاهش آسیب­ ها و حل مسائل و به رسمیت شناختن آن و سعی در تعامل و همکاری با آنان
  • تقویت مرجعیت مسجد در محله: تأکید بر ویژگی انسان­ سازی مسجد و تبدیل مسجد به محفلی برای برنامه­ ریزی در تنوعی از حوزه های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی افزون بر مکان ادای فرایض دینی
  • تلاش برای کاهش آسیب ­های منطقه: فعالیت با هدف به بلوغ رسانیدن مساجدی با نفوذ و مرجع در محلات و کادرسازی نیروهای انقلابی متخصص برای تحقق اهداف متعالی بدون توجه به ارائه گزارش
  • فعالیت­ معطوف به حل مسائل خاص محلات: ساماندهی مسائل خاص محله به عنوان چالش­ های مزمن، باسابقه و درگیر با طیف عمده­ ای از ساکنان محل و همت برای حل آن

جمع بندی

با توجه به تجربیات موفق و ناموفق سیاست­ گذاری کلان کشور و تجربه­ های متنوع از مداخلات در حاشیه شهر، اتخاذ توأمان رویکردهای تسهیل گری و اجتماع­ سازی ضروری به نظر می­ رسد. تجربه حاضر گویای ضرورت حرکت به سمت توجه به نیازها و مشکلات محلات از دیدگاه مردم است؛ از سویی حکایت از وجود ظرفیت­های اجتماع­ سازی و در نظر گرفتن رویکردهای از پایین به بالا و مردمی در سپاه است. مشارکت مردم به منظور نهادسازی یک اصل محسوب می­ شود بنابراین بایستی به شروط لازم برای تحقق نهادسازی دقت کرد. نگاه بلندمدت، توجه به انعطاف­ پذیری و اراده سازمانی، عدم وجود سلسله مراتب، رهبر یا پیشرو، انسجام درونی و توجه به اصل اقناع سازی از شروط این تجربه هستند. بنابراین بدین طریق مشارکت افزایش یافته و آسیب­های اجتماعی در بلندمدت به طور اساسی کاهش می ­یابد.

این مطالعه در اندیشکده پایا و توسط محسن جعفری انجام شده است.

امتیاز کاربر ۲ (۱ رای)

اندیشکده پایا

اندیشکده‌ «پایا» با رسالت پیشرفت، سازندگی و آبادانی (توسعه‌ پایدار متوازن) منطقه‌ای ایران اسلامی به ‌همت جوانان دغدغه‌مند، در سال ۱۳۹۵ بنیان‌گذاری شد ورود به صفحه انديشکده

محسن جعفری

دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران - دانشگاه مازندران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا