بررسی و تحلیلحاشیه نشینی و مناطق محرومسند خلاصه سیاستیمسائل اجتماعی

بیانیه‌ راهبردی کاهش حاشیه ‌نشینی در ایران

بيانيه‌ سياست ‌پژوهانه و راهبردی حاشيه ‌نشينی‌ زدايی و حاشيه ‌نشينی ‌كاهی در ايران همراه با تاكيد بر حل مسئله‌ اعتياد

امتیاز شورای علمی

ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه، با مشکل حاشیه ‌نشینی درگیر است. این مسئله ریشه در فقر داشته و آسیب‌ های فراوانی از جمله قاچاق، چرخه فقر، تنازع، خشونت، کودکان کار، روسپی‌ گری و اعتیاد در جامعه به دنبال دارد. سیاست ‌های کلان در این زمینه باید با توجه به دو نوع حاشیه ‌نشین بومی و نابومی تدوین شود. در زمینه حاشیه‌ نشین‌ های نابومی، راهبرد ها باید به کاهش جاذبه ‌ها و افزایش دافعه ‌های مقصد و بالعکس افزایش جاذبه ‌ها و کاهش دافعه‌ های مبدا، منجر شود. در زمینه حاشیه ‌نشین ‌های بومی نیز سیاست ادغام بسیار راهگشا خواهد بود.

ضرورت و اهداف پژوهش

امروزه کشورهای در حال توسعه از جمله ایران درگیر مسئله حاشیه ‌نشینی هستند. حاشیه‌ نشینی ریشه در مهاجرت از روستا‌ها و محلات متعارف شهرها به حاشیه‌ شهرها دارد و می‌توان وضع بد اقتصادی را یکی از علت ‌های اصلی آن دانست. طی یکی دو سال گذشته برخی از مسئولان و نهادها در این زمینه فعالیت ‌ها و آگاهی رسانی‌ هایی داشته ‌اند. با این وجود، پیشگیری و درمان حاشیه ‌نشینی نیازمند دانشی ژرف در موضوعات گوناگون علوم انسانی مانند مدیریت، جامعه ‌شناسی، روان‌ شناسی، پژوهش تطبیقی-تاریخی مسئله‌ حاشیه ‌نشینی در سراسر جهان، بررسی‌ های میدانی حاشیه ‌نشینی‌ های کشور است. از این رو، این پژوهش می‌ کوشد با بهره‌ گیری از استادان و متخصصان حوزه‌ های گوناگون و دغدغه‌ مندان باتجربه در این حوزه، به سیاست ‌ها و راهبردهای مناسب دست یابد. رویکرد این پژوهش تمرکز بر کاهش اعتیاد نیز دارد.

بیماری‌ ها و آسیب ‌های حاشیه ‌نشینی

در مبحث حاشیه ‌نشینی آسیب‌ های فراوانی می ‌توان برشمرد که به یکدیگر وابسته بوده و در مواردی علت و معلول هستند. یکی از بزرگترین معضل ‌های حاشیه ‌نشینی نظام خانواده است که البته معلول برخی علت ‌ها است. از آسیب ‌های حاشیه ‌نشینی می ‌توان به فقر یا چرخه فقر، قاچاق، تنازع، خشونت، کودکان کار، روسپی‌ گری و اعتیاد اشاره کرد. از میان این آسیب ‌ها، در ادامه به اعتیاد پرداخته می‌ شود که همزمان با خاصیت خانه ‌براندازی، با دیگر آسیب ‌ها نیز ارتباط داشته و پرداختن به آن ضروری است.

شاید بایسته ‌ترین سیاست در ترک اعتیاد، همراه و بسیج کردن درست و خردمندانه مردم باشد. در این راه، می ‌توان مردم را به سوی زندان‌ ها، تیمارستان‌ ها و به خصوص پردیس ‌های سلامت (کمپ ‌های ترک اعتیاد) کشاند و امکانات چنین ملاقات ‌هایی را فراهم کرد. این راهکار در کمپ ‌های ترک اعتیاد برای معتادان هویت‌ بخش، حرمت ‌زا و انگ‌ زدا است؛ اراده و همت آن ‌ها را افزایش داده و احساس حقارت و طردشدگی اجتماعی را در آن ‌ها کاهش می ‌دهد.

یکی دیگر از راهبردهای بنیادی کاهش اعتیاد، فرهنگ‌ سازی میان خیران و خیریه ‌ها برای هزینه کردن در آن است. خیریه‌ ها دو نوع عمومی و تخصصی دارند که خیریه ‌های عمومی می‌ توانند هزینه برای برای ترک اعتیاد پایدار را در دستور کار خود قرار دهند. همچنین می ‎‌توان خیریه‌ های تخصصی نیز برای آن بنیاد نهاد. جمع‌ سپاری ‌های مجازی نیز که امروزه، رونق گرفته‌ و هر روز افزون می ‌شوند، می ‌توانند نقش‌ مهمی در این زمینه بازی کنند.

برخی از مناطق حاشیه ‌نشین با چالش تجمع معتاد متجاهر رو به ‌رو است که علاوه بر سیمای زشت و زننده، با شکستن قبح اعتیاد، افراد بیشتری را به دام اعتیاد می ‌کشاند. در این راستا، اشتغال محترمانه معتاد پس از ترک، بسیار مهم بنیادین است و زمینه ‌ساز هویت ‌بخشی به معتاد و کاهش طرد اجتماعی است. تجمیع و تفکیک زباله، کاری بسیار ارزنده و سودمند برای محیط زیست و اقتصاد کشور بوده و نیازمند تخصص نیست. از این رو، می‌توان کار تفکیک زباله را برای معتادان کارتن‌ خواب همراه آموزش ‌های لازم و کارت شناسایی، رسمی کرد. در عوض باید به این افراد جای خواب، خوراک و پوشاک تخصیص داد و همچنین در ترک آن‌ ها به تدریج کوشید. برای نمونه می ‌توان یکی از کمپ‌ های ترک اعتیاد را به مرکزی برای این نوع اشتغال تبدیل کرده و محله ‌ای مانند هرندی را قطب ضایعات تهران قرار داد.

کلان ‌سیاست حاشیه ‌نشینی

حاشیه‌نشینی دو گونه بومی و نابومی دارد. بومیان کسانی هستند که در حاشیه ‌نشینی به دنیا آمده ‌اند و نسل ‌های پیشین آن ‌ها به این محلات مهاجرت کرده ‌اند. این دسته، وابستگی و تعلق به مبادی ندارند. اما در گونه‌ نابومی همچنان وابستگی به مبدا و امکان بازگشت وجود دارد. به همین جهت، سیاست ‌ها در ادامه به تفکیک این دو نوع حاشیه ‌نشین آورده شده است.

کلان ‌سیاست حاشیه ‌نشینی نابومی

در این کلان ‌سیاست ‌ها، باید همه‌ علت ‌ها و عوامل مهاجرت را که عمده آن اقتصادی است، در مبدا و مقصد بررسی کرد. کاهش جاذبه مقصد و افزایش دافعه آن به همراه افزایش جاذبه مبدا و کاهش دافعه آن ضروری است. در ادامه راهکارهای پیشنهادی این پژوهش ارائه شده ‌اند:

  • ایجاد فناوری و توسعه‌ هنر: این راهبرد با رفع مشکل اشتغال و معضل منزلت، به عنوان مهم ‌ترین عامل تاثیرگذار در مهاجرت منجر به حاشیه‌ نشینی باید در دستور کار قرار گیرد و در کل، پیشرفت پایدار و بوم ‌مدار در روستاها و شهرهای کوچک مد نظر باشد.
  • تبعیض ‌زدایی و از بین بردن رویا شهرنشینی: یکی از علل اصلی مهاجرت به شهرها احساس تبعیض و رویا شهرشینی برای دست ‌یابی به حقوق و امکانات بیشتر است که در اصل کاذب بوده و زندگی سخت حاشیه ‌نشینی را به دنبال دارد. از این رو، سیاست کاهش احساس تبعیض می ‌تواند در دستور کار قرار گیرد.
  • رسانه و پیشگیری از حاشیه ‌نشینی: رسانه با به نمایش کشیدن سختی ‌های حاشیه‌ نشینی و از سوی دیگر نمایش مزیت‌ ها و فرصت ‌های زندگی در روستا، در این مسئله می ‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.
  • روستایی ‌سازی آموزش و پرورش در روستا: روستایی‌ سازی کوششی است در راستای پرورش روستاییان متناسب با بوم روستا، با هدف حفظ روستا و روستایی ماندن آن. این مهم با کمک آموزش و پرورش و رسانه قابل انجام است. آموزش و پرورش و مدرسه‌ رسانه باید از سیاست یکسان ‌سازی دست شویند و کار تربیت را در روستاها متناسب و مناسب با بوم روستاها با استفاده از مواد درسی و سبک تدریس متفاوت پیگیری کنند.

کلان ‌سیاست حاشیه ‌نشینی بومی

درباره‌ حاشیه‌ نشینی بومی که در آن امکان بازگشت بخاطر نبود وابستگی بمبادی و تعلق به مقصد وجود ندارد، باید سیاست ادغام در شهر یا دست‌کم الحاق به شهر در پیش گرفته شود. این راهکار‌ها در ادامه ارائه ‌شده است:

  • عادی ‌سازی: در این راستا، نهادهای دولتی و خصوصی متعارف شهری در مناطق حاشیه ‌نشین مانند دفاتر ثبت احوال و اسناد، پیشخوان دولت و بانک ‌ها، بنیان‌ گذاری شده یا به این مناطق منتقل می‌ شود. رفت ‌و آمد اقشار مختلف از نقاط مختلف شهر آبادانی اقتصادی و فرهنگی در این مناطق به دنبال دارد.
  • ازدواج: می‌ توان با رواج ازدواج بین حاشیه‌ نشین ‌ها و افراد شهرنشینی که مدت ‌ها قبل حاشیه‌نشین بوده یا به لحاظ برخی وجوه فرهنگی و حتی اقتصادی با حاشیه‌نشین‌ ها تفاوت زیاد ندارند، سیاست ادغام را اجرایی کرد. در این زمینه، نهادهای مرجع مانند مسجد و روحانیون می ‌تواند نقش حامی، مشاور، ناظر و حتی داور را نیز ایفا کند.
  • خواهرخواندگی: به عنوان یکی دیگر از راهبرهای سیاست ادغام می ‌توان از سیاست‌ خواهرخواندگی مناطق فرادست و فرودست مبتنی بر مشارکت پویای مردم استفاده کرد. بدین وسیله در اقشار مختلف جامعه برای بهبود محیط و بوم، مسئولیت ایجاد شده و با ایجاد شبکه ‌های مشترک مانند مساجد و مدارس بسیاری از معضلات منطقه ‌ای حل می ‌شود.
  • توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی حاشیه ‌نشینان: در این راستا، باید حاشیه ‌نشینان بومی را از نظر اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی با شهر و زندگی شهری منطبق ساخت.

جمع ‌بندی

حاشیه ‌نشینی یکی از معضلات بزرگ کشور شناخته می‌ شود. برای مرتفع ساختن این معضل برای حاشیه ‌نشین‌ های نابومی باید پیشرفت پایدار و بوم ‌مدار روستاها، تبعیض‌ زدایی، استفاده از رسانه و روش ‌ها متناسب بوم روستا در آموزش و پرورش روستاییان را در دستور کار قرار داد. همچنین برای حاشیه‌نشین ‌های بومی باید سیاست ادغام را با استفاده از راهبردهایی مانند عادی ‌سازی، ازدواج، خواهرخواندگی و توانمندسازی حاشیه ‌نشینان در پیش گرفت.

این مطالعه در اندیشکده‌ پایا و توسط سجاد هجری انجام شده است.

امتیاز کاربر ۳ (۱ رای)

اندیشکده پایا

اندیشکده‌ «پایا» با رسالت پیشرفت، سازندگی و آبادانی (توسعه‌ پایدار متوازن) منطقه‌ای ایران اسلامی به ‌همت جوانان دغدغه‌مند، در سال ۱۳۹۵ بنیان‌گذاری شد ورود به صفحه انديشکده

سجاد هجری

کارشناسی ارشد تاریخ علم ریاضی در جهان اسلام - دانشگاه تهران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا