دین و دینداریسند تحلیل مسئلهعارضه یابی و مساله یابیفرهنگ و رسانه

آسیب شناسی روش های حفظ و تقویت دینداری در نخبگان و پیشنهاد راهکار های جدید

بررسی و تحلیل آسیب‌ های موجود در دستگاه آموزش و پرورش دینی و راهکارهای پیشنهادی از منظر صاحب ‌نظران

امتیاز شورای علمی

اگرچه با وقوع انقلاب اسلامی، اعتقادات و اعمال دینی جامعه افزایش یافت، اما با مرور زمان، شکاف عظیمی میان نخبگان و گفتمان الهیاتی رسمی به وجود آمده است. صاحب‌ نظران این حوزه معتقد هستند که محتواهای ارائه شده در کلاس ‌های درسی و منابر بخشی از این شکاف را شکل داده ‌اند. از طرفی دیگر، تبلیغات دینی و آموزش ‌های مذهبی نیز از ساختار مناسبی برخوردار نبوده است. آسیب‌ های مطرح در این زمینه شامل «الهیات حوزوی، الهیات فرقه ‌ای، بوروکراتیک شدن نهادهای تبلیغی و ایدئولوژیک شدن دین» است که دستگاه آموزش و پرورش دینی کنونی با آن مواجه هستند.

ضرورت و اهداف پژوهش

با وقوع انقلاب اسلامی موج قوی و شدیدی از اعتقاد و عمل دینی جامعه ایران را فرا گرفت. با این حال، مجموعه تحقیقاتی که اندیشکده راهبردی مهاجر در یک دهه اخیر حول مسئله «سکولاریسم معرفتی در نخبگان» سامان داده است، به نتایج تازه ای درباره «مسئله دین» در نسل ‌های جدید نخبگان ایرانی دست یافته است. بر اساس این پژوهش‌ ها، به رغم استقرار مقتدرانه حاکمیت دینی در فضای فرهنگی، آموزشی و تبلیغی کشور، شاخص ‌های بحرانی و بی‌سابقه ‌ای از نسبت جامعه نخبگانی ایران با دین و افق آیندۀ آن در کشور وجود دارد. در این پژوهش، تلاش می ‌شود که پاسخی برای این سوالات یافت شود: دینداری نخبگان به لحاظ کیفی چگونه در حال تحول است؟ چه اشکالی از دینداری نوظهور در میان طبقه ممتاز دانشگاهیان ما در حال نمودار شدن است؟ و چه عواملی مستقیما بر درک و دریافت آنها از دین تاثیرگذار بوده است؟

روش ‌شناسی پژوهش

برای بررسی مسئله، مصاحبه ‌هایی با صاحب‌ نظران و پژوهشگران مربوطه ترتیب داده شد که دیدگاه‌ های آنها درباره وضعیت دینداری نخبگان دانشگاهی و آسیب‌ شناسی رویکرد مرسوم در حفظ و تقویت دینداری نخبگان تحلیل و تجمیع شد. فهرست این صاحب ‌نظران به این شرح است:

  • دکتر سید جواد میری، عضو هیئت علمی جامعه‌ شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پژوهشگر جامعه ‌شناسی دین
  • دکتر ابوالفضل مرشدی، عضو هیئت علمی جامعه ‌شناسی دانشگاه یزد، معاون فرهنگی دانشگاه یزد و مدرس و محقق جامعه ‌شناسی دین
  • دکتر صابر جعفری، عضو هیئت علمی جامعه ‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی، محقق و مدرس جامعه ‌شناسی دین
  • جواد درویش، دکتری فلسفه علم دانشگاه شریف، مدیر سابق اندیشکده مهاجر و مشاور معاون فرهنگی دانشگاه شریف
  • نیما نریمانی، دکتری فلسفه دین دانشگاه تهران، دبیر کارگروه علم و دین اندیشکده مهاجر

بر اساس نظرات این افراد و از تدوین و ترکیب آرا ایشان، طرح مشترکی بدست آمد. ناکارامدی دستگاه آموزش دینی رسمی را باید در دو لایه «محتوا» و «فرم» پیگیری کرد. محتوا به معنای آنچه در کلاس ‌های درس و منابر و برنامه ‌ها گفته می ‌شود و فرم به معنای ساختاری که تبلیغات دینی و آموزش مذهبی درون آن قرار دارد. به این ترتیب، از نظر صاحب ‌نظران «الهیات حوزوی، الهیات فرقه ‌ای، بوروکراتیک شدن نهادهای تبلیغی و ایدئولوژیک شدن دین» چهار آفت دامن‌ گیر دستگاه آموزش و پرورش دینی کنونی هستند.

فصل مشترک راهکارها: پل زدن میان علم و دین و نفی بوروکراسی و انحصار آموزش ‌های دینی

در بررسی و تدوین راهکارهای پیشنهادی صاحب ‌نظران، به نظر می‌ رسد که فرای موارد و خطوط مطروحه، دیدگاه هر صاحب ‌نظر مشتمل بر روح واحدی است که می‌توان آن را به عنوان «الهیات آلترناتیوی» که می‌تواند جایگزین «الهیات بوروکراتیک حوزوی» موجود شود، صورت ‌بندی کرد.

الهیات حوزوی بعد از انقلاب بنیاد آموزش و تربیت دینداری دانشگاهیان و نخبگان است که علم و دین را دو ساحت مستقل و به لحاظ فلسفی سازگار می ‌داند. لذا این الهیات اصلا به سمت ملاقات و گفتگوی میان دو افق فکری دینی و علمی حرکت نکرده است. مرشدی پیشنهاد می ‌کند که مرکز معارف باید به کانون اصلی افراد پل ‌سازی تبدیل شود که می ‌کوشند میان دو جهان علمی و دینی پل بزنند و به ادبیات هر دو عرصه مسلط هستند. مرشدی اختیاری شدن دروس معارف دانشجویان و طرح‌ های معرفت ‌افزایی و ارزیابی امتیازات فرهنگی را به طور جد پیشنهاد می ‌کند. درویش حوزه فلسفه دین و اساتید آن را نمونه ‌ای از تلاش‌های مفید و قابل توجه برای پل‌ سازی میان دین و دیگر عرصه ‌های عقلی بشری معرفی می ‌کند. همچنین تکثر فعالیت‌ های دینی و از بین رفتن انحصار در تربیت مذهبی را زمینه‌ ساز گسترش و نفوذ بیشتر دینداری در بین نخبگان قلمداد می‌ کند.

چشم ‌انداز الهیات آلترناتیوی

با فرض نفی ساختار متصلب الهیات بوروکراتیک حوزوی، هریک از صاحب‌ نظران، چشم ‌انداز الهیاتی خاصی را پیشنهاد می‌ کند. در ادامه به چهار الهیات آلترناتیو و مولفه ‌های سیاستی پیشنهادی مبتنی بر آن توسط هر صاحب ‌نظر اشاره می ‌شود.

نریمانی؛ الهیات نوین علمی بر پایه گفتگوی جهان ‌بینی دینی و علوم جدید:

این راهبرد شامل دو گام است. در گام اول باید بحران به وجود آمده به رسمیت شناخته شود. در این راستا، تعریف جریانی از پژوهش‌ های اجتماعی درباره نخبگان علمی می‌ تواند فروپاشی و ناتوانی الهیات رسمی حوزوی در مواجهه با علوم جدید را آشکار کند و دامنه و عمق آسیب فرهنگی در حال وقوع را مشخص کند. در گام دوم، با تأکید بر ناتوانی اندیشه فلسفی و الهیاتی داخلی، تدوین یک برنامه پژوهشی-فرهنگی برای بازسازی الهیاتی نوین را پیشنهاد می‌ دهد.

درویش؛ الهیات نوین علمی-انسانی:

الهیات نوین باید بتواند در افقی جهانی پاسخگوی مسائل مسلمین در مواجهه با مسائل فکری جدید باشد. همچنین باید بتواند دو خلا اخلاقی و جهان‌بینی در زیست کنونی دینداران را پر کند. بر پایه این خلاهای سه‌گانه علمی-اخلاقی-جهان ‌بینی است که درویش در مقابل الهیات سنتی حوزوی از جریان دیگری از اسلام انسانی-اجتماعی دفاع می ‌کند که بیرون از حوزه‌های علمیه شکل گرفته است.

جعفری؛ نیاز به الهیات دوران بحران:

جعفری در راهکارهایی که ارائه می‌دهد، می‌کوشد که خطوط کلی الهیات پویایی را مطرح کند که می‌توان آن را الهیات دوره بحران نامید و اساسا متفاوت از الهیات حوزوی ظهور و بروز می ‌کند. جعفری معتقد است که تنشی بسیار اساسی و حل ناشدنی میان موقعیت نخبگان و موقعیت روحانیون و مبلغان رسمی وجود دارد که باعث می‌ شود به هرحال گروه اول بدون اعتنا و حتی با مبارزه و ملامت بسیار، از سد گروه دوم بگذرد و به خوانش تازه خود از دین دست یابد. اینجا لحظه تولد الهیات دوره بحران است که به جای مقابله با نخبگان، با آنها همدلی و همراهی می ‌کند. زبان این الهیات قطعا کلامی نیست و به سوی زبان‌های علمی، هنری، ادبی و رسانه ‌ای جدید سوق می ‌یابد.

مرشدی؛ حکمت علمی-مدنی:

مرشدی دو محور اساسی را در این حکمت نوینی که قادر به مواجهه با مسائل علمی و شهروندی نخبگان است، حرکت به سمت علم و اخلاق می‌ داند. از نظر مرشدی گره‌ زدن باورها و عقاید دینی به دولت مانع حرکت و پویایی و تاثیرگذاری آن است. در نهایت مرشدی یکی از مهمترین محمل ‌های بروز این حکمت علمی-مدنی را فعالیت ‌های داوطلبانه خیریه ‌ای معرفی می ‌کند.

جمع ‌بندی

به منظور بررسی شکاف بین نخبگان و گفتمان الهیاتی، با پنج نفر از صاحب ‌نظران حوزه دین و جامعه‌ شناسی دینی مصاحبه گردید. نتیجه این مصاحبه‌ ها، در قالب شناسایی آسیب‌ های موجود در دستگاه آموزش و پرورش دینی و ارائه راهکار برای مرتفع نمودن آنها است. چهار آسیب این زمینه «الهیات حوزوی، الهیات فرقه ‌ای، بوروکراتیک شدن نهادهای تبلیغی و ایدئولوژیک شدن دین» معرفی شد. درنهایت «پل زدن میان علم و دین و نفی بوروکراسی و انحصار آموزش‌های دینی» به عنوان راهکار اصلی پیشنهاد می‌شود. سپس نظرات هر یک از صاحب‌ نظران، متناسب با محور راهکار اصلی، بسط و ارائه گردید.

این مطالعه در اندیشکده راهبردی مهاجر و با همکاری محمدحسین بادامچی، نیما نریمانی، جواد درویش، صابر جعفری، ابوالفضل مرشدی و سیدجواد میری و در سال ۱۳۹۸ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۳ (۱ رای)

اندیشکده راهبردی مهاجر

اندیشکده مهاجر می کوشد پلی میان دو عرصه تحقیقات بنیادین و تاریخی و الهیاتی، و سیاستگذاری های کاربردی و تکنوکراتیک ناظر به مسائل کشور باشد. ورود به صفحه انديشکده

محمدحسین بادامچی

دکتری جامعه شناسی فرهنگی - پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا