نقش مهاجران در توسعه تجارت ایران و افغانستان
انجمن دیاران در گزارش مفصلی، تاریخچه، اهمیت، امکانات و زیرساخت های گسترش تجارت ایران و افغانستان را تحلیل کرده است.
افغانستان کشوری محصور در خشکی است که برای واردات وصادرات کالای خود دسترسی به آبهای آزاد جهان ندارد. طی سالیان درازی، انتقال کالا به افغانستان یا از آن به سایر کشورها از طریق بندر کراچی پاکستان میسر میشده است. این مسیر همواره برای ساکنین افغانستان پردردسر و پرهزینه بوده است و از سوی دیگر به واسطه اختلافات سیاسی عمده بین دو دولت پاکستان و افغانستان، به نوعی میتوانسته به اهرم فشار پاکستان برای تحقق اهدافش در افغانستان تبدیل شود. همچنین روابط تنشآلود بین پاکستان و هند، ارتباط تجاری دو کشور افغانستان و هند را که سابقهای تاریخی دارد محدود نموده است.
با توجه به واقعیت فوق، افغانستان در یک دهه گذشته تلاش گستردهای برای ایجاد تنوع در شرکای تجاری خود و همچنین مسیرهای ورود و خروج کالا به این کشور انجام داده است که در این راستا میتوان انعقاد قرارداد سهجانبه به همراه هند و ایران برای اتصال این کشور به بندر چابهار، انعقاد قرارداد برای راهاندازی راه لاجورد و گسترش روابط تجاری با ازبکستان از طریق منطقه آزاد تجاری ترمذ را مورد اشاره قرار داد.
هر چند در حال حاضر افغانستان یک کشور فقیر است اما منابع غنی معدنی دارد. یافتههای اداره زمینشناسی ایالات متحده آمریکا، برآوردهای قبلی شوروی را تایید کرده است. افغانستان دارای ۶۰ میلیون تن مس، ۲/۲ میلیارد تن آهن و ۴/۱ میلیون تن دیگر عناصر کمیاب میباشد. طبق برآورد اداره زمینشناسی ایالات متحده آمریکا، ارزش کلی منابع طبیعی افغانستان بین ۱ تا ۳ تریلیون دلار است. در کنار عوامل دیگر، به دلیل عدم اتصال افغانستان به یک اقتصاد بزرگ این ذخایر طبیعی همچنان دست نخورده باقیمانده است. این موانع از طریق بندر چابهار که افغانستان را به هند وصل میکند، حل خواهد شد. از این طریق ممکن است افغانستان بتواند از اقتصاد وابسته به کشت تریاک عبور کرده و به استقبال اقتصاد مدرن برود. منابع مالی بهدست آمده از استخراج معادن، صادرات مواد خام و مواد معدنی دیگر نظیر آهن و آلمینیوم میتواند تاثیرات عمیقی بر جامعه، اقتصاد و سیاست افغانستان بگذارد.
در نتیجه میتوان گفت، افغانستان برای بهره بردن از موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک پل زمینی بین آسیای مرکزی و جنوبی، باید به اقتصادهای جهانی به ویژه اقتصادهای منطقه وصل شود. وصل شدن افغانستان به بازارهای جهانی و منطقهای نه تنها میزان رقابت در صنایع اقتصادی داخلی این کشور را افزایش میدهد، بلکه به جذابیت افغانستان برای سرمایهگذاران میافزاید. از این رو چابهار فرصتهای استراتژیک چشمگیر و گزینههای تجاری خوبی را برای افغانستان فراهم میکند. از منظر تدارکاتی، بندر چابهار نزدیکترین بندر به افغانستان است. این بندر ۷۰۰ کیلومتر نزدیکتر از بندرعباس است. همچنین چابهار ۱۰۰۰ کیلومتر نزدیکتر از بندر کراچی در پاکستان است. چابهار مهره تغییردهنده بازی استراتژیک در منطقه است.
علاوه بر موارد فوق باید توجه کرد که ایران از لحاظ صنعتی توانایی تامین بسیاری از نیازهای جامعه افغانستان را با قیمتی مناسب دارا میباشد و از سوی دیگر بخش قابل توجهی جامعه افغانستان نیز علاوه بر همسویی فرهنگی با جامعه ایران، تجربه مهاجرت و زندگی در ایران را داشته و با کالاهای ایرانی آشنا هستند و به استفاده از آنان تمایل جدی دارند.
نقش مهاجران در توسعه تجارت ایران و افغانستان
حضور نزدیک به ۵/۱ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران به صورت قانونی و حضور تقریبی همین تعداد به صورت غیرقانونی، میتواند زمینه صادرات هر چه بیشتر کالاهای ایرانی به افغانستان را فراهم کند. سید حسین سلیمی رییس اتاق بازرگانی ایران- افغانستان در این زمینه اعتقاد دارد: «افغانستانیهایی که مدتی در ایران ساکن بودند و سپس به کشور خود بازگشتهاند به این کالاها عادت کردهاند لذا کالاهای مصرفی و غذایی در صدر کالاهای صادراتی ایران و افغانستان قرار دارد». یا سید مجتبی موسویان ریزی معاون توسعه بازارهای صادراتی ایران در سازمان توسعه تجارت در مصاحبه با نگارنده بیان میدارد: « نقش مهاجران در توسعه تجارت بین کشور مبدا و مقصد مهاجرت انکارناپذیر است. آنچه باعث شده تا عراق و افغانستان در بین همسایگان بیشمار ایران جزو ۵ وارد کننده اصلی کالاهای ایرانی باشند به حضور مهاجران این کشورها در ایران و شبکه ارتباطی گستردهشان با ایرانیها برمیگردد. البته باید توجه کرد که در مورد این دو کشور مهاجرت عامل ثانویهای است که به واسطه اشتراکات مذهبی، فرهنگی، تاریخی، زبانی و تمدنی تاثیر آن در توسعه تجارت تشدید شده است. علاوه بر این میتوان به حضور ایرانیان در امارات و تاثیر آن در توسعه تجارت با این کشور نیز اشاره نمود. در نقطه مقابل اما بر خلاف این ۳ کشور، ایران از بازار ۶۰ میلیارد دلاری پاکستان نصیب چندانی نبرده است که به نظر دلیل آن عدم حضور قابل توجه شهروندان دو کشور در خاک یکدیگر و فقدان شبکه ارتباطی منسجم است».
ایران در جهت توسعه همکاریهای تجاری با افغانستان امتیازات قابلتوجهی را به تجار این کشور در بندر چابهار اعطا کرده است. در واقع ایران و افغانستان پیمانی را پیش از این امضا کردهاند که به افغانستان اجازه میدهد از بندر چابهار برای حمل و نقل و تجارت استفاده کند. علاوه بر این امکانات ذخیرهسازی اجناس و کالاها نیز به صورت رایگان در اختیار تاجران افغان قرار داده شده است. علاوه بر آن ۳۰ درصد تخفیف در تعرفههای گمرکی و ۵۰ هکتار زمین نیز در بندر به آنان اختصاص داده شده تا در آنجا سرمایهگذاری کنند. به گفته عبدالرحیم کردی مدیرعامل منطقه آزاد چابهار هم اینک حدود ۲۰۰ شرکت ثبت شده افغانستانی در چابهار فعالیت دارند.
اما باید توجه کرد که علیرغم تمامی فرصتهای موجود برای گسترش تجارت بین دو کشور، موانع و محدودیتهایی نیز در این مسیر وجود دارد. محمد مهدی جوانمرد قصاب رایزن بازرگانی ایران در اینباره اشاره میکند: « زیرساختهای موجود هنوز آمادگی گسترش و توسعه تجارت بین ایران و افغانستان و آسیای میانه را ندارد. در گذشته ۷۰۰ کامیون از مرز عبور میکرد که با گسترش ترانزیت کالا به آسیای میانه و افزایش تجارت بین افغانستان و ایران، زمان انتظار برای عبور از مرز افزایش یافتهاست. چنانچه افغانستان و ایران به فکر توسعه ترانزیت و تجارت هستند باید به سرعت زیرساختهای گمرگ را تکمیل کنند».
موانع توسعه تجارت بین ایران و افغانستان
بر اساس تحقیقات میدانی از نظر تاجران افغانستانی نیز که هر کدام سالیانی را در ایران زندگی کردهاند، موارد زیر مهمترین موانع توسعه تجارت بین افغانستان و ایران هستند:
- نبود قوانین تجاری به روز و ناکارآمد بودن نظام اداری
- طولانی بودن روند امور اداری اعم از کسب اقامت، ثبت شرکت و رسیدگی به دعاوی در دادگاه ها
- عدم امکان کسب مالکیت برای افراد حقیقی و حقوقی خارجی
- عدم سرویسدهی مناسب بانکی
- بیثباتی سیاستی، اقتصادی و پولی
- برخوردهای سلیقهای و شخصی مدیران در قبال سرمایهگذار
- عدم تعهد تولیدکننده جهت تداوم ارائه محصول
- دخالت امور سیاسی و امنیتی در مسایل تجاری
- وجود دید و نگاه بسیار حقیرانه از بالا به پایین به مهاجران
- عدم اعتماد به رسیدگی عادلانه سیستم قضایی برای رسیدگی به دعاوی حقوقی
- عدم تضمین بازگشت اصل پول پس از سرمایه گذاری در ایران (تبدیل به ارز دولتی)
- هزینه های حمل و نقل بالا برای کالاهای وارداتی از افغانستان
جمعبندی
ایران و افغانستان برای پیشبرد توسعه کشورهایشان از طریق تجارت به یکدیگر نیاز مبرم دارند. افغانستان برای ایران دروازه ورود به منطقه آسیای مرکزی است و ایران برای افغانستان شاهراه اتصال به هندوستان با جمعیتی میلیاردی و سابقه تاریخی همکاری مشترک است. این وابستگی متقابل میتواند معادله روابط بین دو کشور را از زیر سایه مسایل امنیتی خارج سازد و زمینهساز تکاپوی اقتصادی در شرق ایران و فعالسازی صنایع صادراتی افغانستان همچون بخش معدن شود و با کمرنگ ساختن قاچاق مواد مخدر در نوار مرزی دو کشور فصل تازهای از روابط بین دو ملت را بگشاید.
در این مسیر هر چند در ایجاد زیرساخت های ارتباطی و گمرکی بسیار کند پیشرفت هایی حاصل شده است اما در چارچوب پیشنیازهای نرمافزارانه توسعه تجارت همچون قوانین کارآمد تجاری، تسهیل ارائه خدمات بانکی، تغییر نگاه مدیران دو کشور به اتباع کشور همسایه، رسیدگی سریع به دعاوی حقوقی تجار و… تحولی به وقوع نپیوسته است. در این میان توجه جدی به ظرفیت های مهاجران افغانستانی حاضر در ایران که سالیان سال در ایران زیستهاند میتواند تسهیلکننده روابط تجاری بین دو کشور و پیشران توسعه در منطقه باشد.
پینوشت: این یادداشت، بخشی از یادداشت «گسترش تجارت ایران و افغانستان: حرکت در مسیری نو» به قلم امیرحسین چیت ساززاده، پژوهشگر انجمن دیاران، است؛ که گزارشی از اهمیت استراتژیک ایران برای افغانستان و زیرساخت های افزایش همکاری این دو کشور داده و در اینجا، بخش های مختصری از آن منعکس شده است. برای خواندن متن کامل و دیدن منابع و تصاویر این گزارش، اینجا کلیک کنید.