اندیشکده محنا و تمرکز بر حکمرانی قضایی
محمد طاهری نژاد، ضمن توضیح سیر استقلال اندیشکده محنا، شرحی بر ویژگی های انحصاری این مجموعه داشته است.
اندیشکده محنا در فرآیند جایزه اندیشه ورزی و سیاست سازی، برای پروژه های «طراحی الگو و پیگیری اصلاح قانون صدور چک» و «بررسی و نگاشت مسائل کلان قوه قضائیه» به ترتیب حائز رتبه اول و پنجم شده است. جامعه اندیشکده ها، به این مناسبت، به معرفی این مجموعه در گفت و گویی با محمد طاهری نژاد، مدیر اندیشکده محنا، پرداخته است.
اندیشکده محنا با تمرکز بر حکمرانی حوزه قضا، به اصلاح محیط حکمرانی در این حوزه نظر دارد. محمد طاهری نژاد در جایگاه مدیریت این اندیشکده، بر بومی گرایی در تولید محتوا و کشف راهحل در مسائل کشور تاکید دارد. طاهری نژاد رویکرد کلی جهت توسعه و تثبیت مجموعه و نیروهای آن را اصرار بر مولفه هایی چون درون زایی اندیشه، عینی گرایی، مسئله محوری معرفی میکند. وی در این گفت و گو، نقش جامعه اندیشکده ها را ایجاد رقابت و رتبه بندی اندیشکده ها برای جهت دهی به سمت خروجی های هدفمند میداند.
در مورد سابقه شکلگیری مجموعه خودتان توضیح دهید. هسته اولیه چگونه شکل گرفت و ایده اصلی از کجا بود؟
مجموعه اندیشکده محنا یکی از مجموعه هایی است که هسته اولیه آن در ایتان شکل گرفت. ماموریت آن هم در سیر تطوری مجموعه ایتان شکل گرفت. سال های دهه ۸۰ ماموریت مجموعه ایتان از سطوح فناوری و صنعت به سطوح کلانتر اقتصاد و محیط صنعت کشور ارتقا یافت. در سال های گذشته مسئله محیط اقتصادی کشور و محیط حکمرانی اقتصادی کشور در مجموعه ایتان پررنگ تر شد، بنابراین ماموریت مجموعه محنا نیز که تدریجا از ایتان spin off شد، تمرکز بر مسائل نظام محیطی پیشرفت و اقتصاد کشور شد و آن را دنبال کرد. در مسائل محیطی هم تاکنون تمرکز مجموعه محنا بر مولفه های حقوقی و قضایی محیط اقتصاد کشور بوده است؛ مثلا مسائل مفاسد اقتصادی، مسائل محیط کسب و کار از حیث شاخص های حقوق قضایی و مسائلی که عمدتا در کشور ما به حوزه ماموریت قوه قضاییه و نظامات حقوق قضایی کشور بازمیگردد.
مجموعه شما برای افتادن روی ریل اصلی چه زمانی را طی کرد و اولین کار جدی که در این مجموعه انجام دادید و به سرانجام رسید، چه بود؟
سال ۹۲ شکلگیری این مجموعه کلید خورد که یکی دو سال بعد با اسم محنا جدیتر شد. قبل از آن با عنوان یکی از گروههایی که در ایتان شکل گرفته بود ما فعالیت میکردیم. پیشبینی این بود که ورود ما به عرصه مسائلی که مرتبط با ماموریت قوه قضاییه است شاید چندین سال زمان ببرد، منتها خداوند لطف کرد و بعد از حدود ۲ سال یک جاپای جدی در مسائل قوه قضاییه باز کردیم و به عنوان یک مجموعه ای درباره اصلاح نظامات حقوق قضاییه کشور حرف داریم، محسوب شویم.
از جدیترین کارهایی که از حیث ثمررسانی نهایی میتوان اشاره کرد، قانون چک بود که سال ۹۵ کلید زدیم و سال ۹۷ به لطف الهی تصویب شد.
چه ویژگیهایی در اندیشکده محنا، آن را از سایر مجموعه ها و اندیشکده ها متمایز میکند؟
نخستین ویژگی مجموعه را میتوانم به مدل تولید محتوای مبتنی بر بومی اندیشی و اصطلاحا جوشش فکری داخلی مرتبط بدانم. یعنی سعی میکنیم در سیاست هایی که تولید میشود به اقتضائات داخلی کشور و درون زایی و تولید فکر در کشور توجه جدی شود.
تمایز دیگر در تمرکز بر پیگیری محتوایی است که تولید شده است. یعنی سعی میشود حرفهایی که از طرف مجموعه ایتان یا محنا تولید شده است تا حد ممکن پیگیری شود. ما شاید بر روی مسائل کمتری تمرکز میکنیم اما سعی میکنیم همان مسائل کم را پیگیری کنیم تا به جایی برسد. مسئله ما تولید حرف نیست. رسالت اندیشکده و کانون تفکر تولید سیاست و محتوا و پیگیری آن است.
نقطه تمایز دیگر اندیشکده، تعریف ماموریت در محیط حکمرانی به خصوص مولفه های حقوق قضایی حکمرانی است. شاید مجموعه های معدود دیگری هم وجود دارند که به مسائل قوه قضاییه در سطوح سیاست گذاری میپردازند؛ اما این مجموعه ها عموما رویکردهای درون پارادایمی دارند. یعنی با عینکهای درون پارادایمی حقوقی به مسائل نگاه میکنند. اما مجموعه محنا یک رویکرد بین رشته ای و فراپارادایمی دارد و سعی میکند با نگاه آوانگارد و متفاوت به مسائل کلان نظامات حقوقی قضایی کشور نگاه کند.
رویکرد شما در توسعه فعالیت ها و مجموعه چگونه است؟ به عبارت دیگر از مجموعه های دیگر پروژه میگیرید یا مسئله شناسی و تعریف اولویت میکنید؟
رویکرد اصلی ما مسئله محوری است. برای حل و پیگیری مسئله هم دو مسیر وجود دارد: اول اینکه منابعی را از جای دیگری تجهیز و تامین کنیم تا مسئله را پیگیری کنیم. دوم اینکه نهاد یا سازمانی به دلیل اعتماد به ما مراجعه میکند و تامین مالی هم میکند. در هر دو صورت هم خط قرمز ما مسئلهمحوری است.
شما معتقدید اندیشکده ها باید به سمت مسئله شناسی و مسئله محوری بروند و به دنبال تعریف پروژه برای یافتن منابع مالی نباشند؟
من معتقد هستم اگر یک اندیشکده میخواهد از پژوهشکده های رایجی که بعد از انقلاب حضور داشتند، تمایز داشته باشد، باید رویکرد مسئله محوری و عینی نگری را حفظ کند. طی این سال ها پژوهشکده ها عمدتا دو مسئله داشتهاند. اول اینکه وقتی پژوهشی انجام میدهند، آن پژوهش را تبدیل به یک کتاب یا مقاله میکنند و پیگیری برای پیاده سازی آن ندارند. دوم اینکه غالبا پژوهشگاه ها مسائل را عینی نگاه نمیکنند. من فکر میکنم اگر اندیشکده ها میخواهند بقای پربرکت و پرثمری برای کشور داشته باشند و به عنوان عناصر تصمیمساز در کشور نقشآفرینی کنند، بایستی به رویکرد مسئله محوری و عینی دیدن پدیده ها توجه جدی کنند.
در جذب نیروی انسانی، اولویتی برای دانشگاه ها یا رشته های خاصی قائل هستید؟ و ترجیحتان افرادی است که تجربه کاری دارند یا افرادی که تاکنون وارد محیط کاری نشدند؟
واقعیت این است که در جذب نیروی انسانی، محدودیتی در رشته تحصیلی برای متقاضیان قائل نیستیم. یعنی ممکن است شخصی رشته ای را خوانده باشد که ظاهرا ارتباطی به مسائل حقوق قضایی هم نداشته باشد، اما به شدت علاقه و توان کار داشته باشد. کارهای اندیشکده ای کشور صرفا به رشته های مرتبط و سنگین محدود نیست. چون مهارتها را میشود در دورههایی کسب کرد. نکته مهم، تمرکز روی موضوعات و علاقه به پیگیری موضوع و مطالعه و فکر است.
جذابیت اصلی مجموعه را برای افرادی که با مجموعه شما کار میکنند، چه میدانید؟
احتمالا مهم ترین عامل، اثرگذاری است. اثرگذاری هم دو سطح دارد. سطح اول فردی است؛ که باعث افزایش اعتماد به نفس و فهم فردی میشود. یعنی فرد به فهم مدل تولید فکر، تصمیم و سیاست برای کشور میرسد و متدولوژی هایی را درک میکند که تولید یک تصمیم و سیاست برای یک کشور چگونه رخ میدهد و چه تفاوتهایی با فضاهای دانشگاهی دارد و مدلهای آکادمیک چه هستند؟
سطح دوم، محیطی است. یعنی فردی از بیرون دستگاه های اجرایی کشور، باید مسئله ای را مثلا ۳ سال بدون دسترسی، اختیار و مسئولیت پیگیری کند.
مسئله سرمایه اجتماعی و ارتباط دوستانه بین افراد و حتی خانواده های آنان هم برای ما جدی است. این هم میتواند به عنوان یکی از عوامل درجه دوم در پیوند اشخاص با مجموعه و جذابیت آن موثر باشد. ما سعی کردهایم فضای مجموعه، اداری و خشک و غیردوستانه نباشد. یعنی فضا کاملا تخت است و سلسله مراتبی نیست.
آیا در پروژه هایی که انجام دادید، متدولوژی و روش خاصی را توسعه دادهاید یا برای انجام تمام پروژه ها یک متدولوژی دارید که مخصوص به اندیشکده شماست؟
سعی ما این است در متدولوژی تولید فکر، مسئله درون زایی فکر و تولید فکر مبتنی بر اقتضائات بومی کشور و دیدن عینی پدیده پررنگ باشد. یعنی در تولید فکر و سیاست، سعی میکنیم تا جایی که ممکن است پدیده را از نزدیک بشناسیم. مثلا برای قانون چک مصاحبه های متعددی رفتیم که پدیده چک، وجوه مختلف آن و عوامل درگیر در فرآیند چک را از نزدیک بشناسیم؛ به این صورت که چک کشیدیم و برگشت زدیم و مسیر را طی کردیم یا با مجموعه های وصول مطالبات که نام عامیانه آن شرخر است، جلسه گذاشتیم. البته حتما از تجربیات خوبی که در کشورهای مختلف وجود دارد در پایان (و نه در ابتدای کار) استفاده میکنیم.
داشتن منابع مالی پایدار را تا چه حد در پیشبرد برنامه های مجموعه خودتان لازم میدانید و تا چه میزان به پایداری منابع رسیدهاید؟
طبق مطالعات دوستانم در مجموعه، اندیشکده های جدی در دنیا بدون منابع پایدار از ماموریت اندیشکده ای خود دور میشوند. یعنی دغدغه گرفتن پروژه و تامین منابع از محل پروژه ها، باعث دور شدن از کار اندیشکده ای میشود و اندیشکده را به مجموعه پژوهشی سفارش محوری تبدیل میکند که ممکن است کارها و پژوهش های خوبی هم تولید کنند، ولی در نهایت به مقاله، کتاب یا گزارش تبدیل میشود و در کتابخانه ها قرار میگیرد. اما اگر ماموریت اندیشکده را پیگیری و به ثمررسانی یک مسئله در کشور بدانیم، بدون منابع پایدار بسیار سخت میتوان به چنین ماموریتی جامه عمل پوشاند. بنابراین یکی از ملزومات جدی شکل گیری و توسعه اندیشکده های توانمند این است که به منابع پایدار و نسبتا مطمئنی دسترسی داشته باشند.
مجموعه شما چقدر از منابع پایدار بهره میبرد؟
سال گذشته سعی کردیم منابع پایدار داشته باشیم و برای پروژه اصلاح قانون چک، منابعی از سمت معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری، مرکز همکاری ها و جاهای مختلف تامین شد که توانستیم برخی کارها را با مدل درست اندیشکده ای پیگیری کنیم.
به عنوان سوال آخر، به عنوان یک اندیشکده از تیم جامعه اندیشکده ها چه انتظاری دارید و به نظر شما چه مسئولیتی بر عهده ماست؟
اگر جامعه اندیشکده ها ماموریت هم افزایی میان اندیشکده ها را در نظر دارد، باید ابتدا به تعریف مشخصی از اندیشکده خوب و شاخص های آن برسد. و بر اساس این مدل، مبنا را بگذارد برای هم افزایی، ایجاد رقابت و توسعه کمی و کیفی اندیشکده ها.
مثلا اگر در این تعریف ده ویژگی به دست آمد، بین اندیشکده ها برای احراز آنها ایجاد رقابت و رتبه بندی کنید. برای حرکت به سمت مدل مطلوب، ایده های مختلفی وجود دارد. جامعه اندیشکده ها مثلا سه رویکرد برای اثرگذاری اندیشکده ها تعریف کند و اندیشکده ها یکی از این سه مدل را انتخاب کنند.
برخی معتقد هستند ایجاد فضای رقابتی بین اندیشکده ها به بروز اختلاف منجر میشود. نظر شما در این باره چیست؟
من رقابت را صرفا اختلاف نمیبینم.، بلکه یک ابزار جهت دهی میدانم و نظامات رتبه بندی و رنکینگ یکی از ابزارهای پیشرفته حکمرانی است؛ برای عموم مردم، برای نهادها و بنگاهها و همچنین سطوح میانی جامعه. برای جهت دهی اندیشکده ها نیز به عنوان نهادهای کنشگر در جامعه و سطوح حکمرانی کشور، میتوان از این ابزار سود برد.
همچنین جامعه اندیشکده ها میتواند پیگیری مسائل صنفی و معرفی اندیشکده ها در نهادهای ذی ربط را نیز انجام دهد. اما ابتدا باید مدل ها و خط کش هایی برای حمایت مبتنی بر خروجی هدفمند را پایه گذاری کند.