عارضه یابی موضوع حاشیه نشینی در ایران
بررسی پدیده حاشیه نشینی در ایران، چالش ها و آسیب ها و ارائه راهبردها و خطی مشیهای حل آن
امروزه کشورهای در حال توسعه در کلانشهرها با معضل حاشیه نشینی روبهرو هستند. در سال ۱۳۹۶ تعداد حاشیه نشینها در ایران ۱۹ میلیون برآورد شده است. تعداد بالای حاشیه نشینها و سرعت چشمگیر افزایش آن، آسیبها و چالش های فراوانی برای جامعه به همراه دارد که نیازمند رسیدگی است. از جمله آسیب های حاشیه نشینی میتوان به مواردی چون «بهداشت نامناسب»، «سطح اقتصادی و فرهنگی پایین»، «عدم وجود امکانات رفاهی»، «اعتیاد»، «کودکان کار»، «عدم تحصیل و سوءتغذیه کودکان»، «روی آوردن به شغلهای کاذب و بزهکاری از روی فقر» اشاره کرد. در اقدامات مربوط به حل موضوع حاشیه نشینی باید به نقش دولت، افق های کوتاه مدت و بلندمدت و جامعه مبداء و مقصد توجه کرد.
ضرورت و اهداف پژوهش
حاشیه نشینی از جمله معضلهای مهم اجتماعی در سطح جهان است که امروزه گریبانگیر کشورهای درحال توسعه شده است. طبق برآورد وزارت راه و شهرسازی ایران در سال ۱۳۹۶، ۱۹ میلیون در ایران حاشیه نشین وجود دارد که این رقم معادل با یک نفر از هر چهار ایرانی است. افزایش درآمدهای نفتی در دهه پنجاه باعث افزایش روند رشد شهرها و در نتیجه شتاب نرخ حاشیه نشینی شد که تاکنون ادامه و شدت یافته است.
وجود سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهای در کشور منجر به ایجاد ناامنی، افزایش جرم و جنایت در جامعه و آسیب های اجتماعی دیگر میشود. همچنین زندگی در این سکونت گاهها به علت نداشتن امکانات اولیه و شیوع انواع بیماریهای واگیردار برای خود حاشیه نشینها نامناسب و بدور از شأن انسانی است. تعداد چشمگیر و روند رو به افزایش حاشیه نشینها در ایران یک بحران اجتماعی به همراه خود دارد که نیازمند رسیدگی و اقدام هرچه سریعتر توسط مسئولان است. لذا در این پژوهش علاوه بر شناسایی چالشها و آسیبهای مهم حاشیه نشینی، پیشنهادات و خط مشیهای حل این پدیده ارائه میشود.
چالشها و آسیبهای مهم حاشیه نشینی
حجم و گستردگی و روند رو به افزایش سکونت گاههای غیررسمی در کشور مشکلات و چالشهای جدی در جامعه به همراه دارد که در ادامه به آن پرداخته میشود.
شیوع انواع بیماریها و انتقال آن به شهرها
وجود انواع فاضلابهای روباز در کنار بسیاری از کوچههای مناطق حاشیه نشین که محلی برای دفن زبالههای محلی است، باعث ایجاد فضاهای غیر بهداشتی شده و بسیاری از بیماریهای گوارشی و پوستی را منتقل میکند. همچنین طبق آمار حدود ۹۰ درصد از حاشیه نشینان دارای نوعی اگزما و بیماری پوستی هستند.
سطح فرهنگی و اقتصادی نامناسب
عموما افرادی که در حاشیه زندگی میکنند سطح سواد پایینی دارند و میزان مطالعه آنها به صورت تقریبی صفر است. همچنین استفاده از امکانات فرهنگی در زندگی آنها قابل مشاهده نیست. افراد حاشیه نشین به صورت معمول با یکدیگر ازدواج میکنند و برای خود شبکهها و ارتباطهای خونی ایجاد میکنند به همین علت در این سکونت گاهها هستههای جمعیتی به وجود میآید که افراد در آن نسبتهای فامیلی دارند. این افراد عموما حرفه و مهارت کمی دارند و به تبع آن سطح اقتصادی پایینی دارند، بنابراین اجباراً به شغلهای کاذب و فصلی و همچنین بزهکاری از جمله قاچاق مواد مخدر روی میآورند. همین امر سبب شده است تا آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، تکدیگری، قتل و … در میان حاشیه نشینان وجود داشته باشد.
از بین رفتن جامعه مبدا و تغییر تعادل جمعیتی مقصد
با شکلگیری حاشیه نشینی، روستاها و شهرهای کوچک مبدأ به مرور خالی از سکنه میشود و یا پویایی اقتصادی آن که عموما بر مبنای کشاورزی، دامداری و صنایع دستی است، از بین میرود. این پدیده جامعه مقصد را در زمینههای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و تعادل جمعیتی دگرگون میکند. حجم زیاد و بدون برنامه مهاجران سبب ناکارآمدی خدماتی چون آب، گاز، برق، بهداشت و … است که به آنها ارائه میشود.
پناهگاه مجرمان و کاهش امنیت جامعه
جرم خیزی و بزهکاری در میان برخی از حاشیه نشینان گاهی این مناطق را پناهگاه بسیاری از مجرمان میکند. همچنین ارتباط فامیلی بسیاری از حاشیه نشینان سبب میشود افراد مجرم در ارتکاب جرم و بزهکاری مورد حمایت اقوام خویش قرار گیرند. همین امر کار مراجع قانونی را برای رسیدگی به بزهکاری در این مناطق با دشواری روبرو میکند. به صورت کلی باید گفت، افراد مجرم در مناطق حاشیه نشین امنیت جامعه را از میان میبرند و جرم و جنایت را در میان خانواده و بستگان خود بازتولید میکنند.
سایر مشکلات زندگی حاشیهنشینی
مهمترین مشکلات زندگی در محلات حاشیه نشین عبارتند از: «بیکاری و نداشتن شغل دائم سرپرست خانوار»، «مشکلات مالی و کمبود درآمد»، «نداشتن مسکن مناسب»، «محیط نامناسب اجتماعی و فرهنگی در این مناطق»، «عدم رسیدگی شهرداری»، «کمبود امکانات رفاهی و تفریحی»، «انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد»، «نبود امنیت»، «آسفالت نبودن کوچهها»، «کمبود بهداشت و سرپوشیده نبودن فاضلابهای محله» و «شلوغی محلهها و تراکم جمعیتی». بزرگترین قربانیان زندگی حاشیه نشینی، کودکان هستند که عموما سوءتغذیه دارند و از زندگی و دنیای کودکانه خود لذتی نمیبرند. این کودکان به دلیل وارد شدن به بازار کار و عدم دسترسی به مدارس و عدم توانایی مالی، از تحصیل محروم شده و درصد ناچیزی از آنان به مقاطع مختلف راه مییابند.
راهبردهای کلان مرتبط با حاشیه نشینی
برای مبارزه با پدیده حاشیه نشینی در جایگاه دولت و حاکمیت باید خط مشیهایی تدوین شود که هم تکالیف مستقیمی بر عهده دولت گذاشته شود و هم از ظرفیت ملی استفاده شود و در آنها دولت تسهیلگر و هدایتگر باشد. این راهبردها هم باید آینده نگرانه و بلندمدت باشد و هم به خروجیهای زودبازده توجه داشته باشد. در آخر، هم باید به متمرکز بر پیشگیری و مبدا باشد و هم آسیب های فعلی در مقصد را مد نظر قرار دهد. مهمترین مشکل مبارزه با پدیده حاشیهنشینی فقدان یک نهاد حاکمیتی فراقوهای است که بتواند علاوه بر هماهنگ سازی نهادهای حاکمیتی، از ظرفیت های ملی و غیردولتی نیز استفاده کند تا با همسوسازی اقدامات حاکمیتی و غیرحاکمیتی احتمال اثر را افزایش دهد. در ادامه تعدادی از این راهبردهای پیشنهادی ارائه میشود.
راهبردهای کلان دولت-مجری بلندمدت در مبدا
از مهمترین این راهبردها میتوان به «توسعه اقتصاد مقاومتی»، «توجه به صنایع کوچک» و «تمرکز بر توسعه روستایی» اشاره کرد.
راهبردهای کلان دولت-مجری بلندمدت در مقصد
مواردی چون «ایجاد پایتختهای چندگانه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی»، «اصلاح منابع درآمدی شهرداریها»، «تمرکز بر توسعه شهرهای متوسط» و «توسعه عدالت سیاسی» از جمله راهبردهای بر عهده دولت هستند که باید در بلندمدت مورد توجه قرار بگیرد.
راهبردهای کلان دولت-هدایتگر بلندمدت در مقصد
جلوگیری از فعالیتهای اقتصادی کاذب در شهرها و توزیع عادلانه امکانات در کشور، ذیل این راهبردها قرار میگیرند.
راهبردهای کلان دولت-هدایتگر کوتاه مدت در مبدا
ارائه بستههای تشویقی جهت جلب سرمایههای خارجی در روستاها میتواند به عنوان یک راهکار کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد.
راهبردهای کلان دولت-هدایتگر بلندمدت در مبدا:
راهبردهایی که در این دسته قرار میگیرند عبارتند از:
- حمایت از ورود بخش خصوصی به صنعت کشاورزی؛
- کمک به شبکه سازی روستا، شهرکوچک و کلانشهر؛
- اصلاح سبک زندگی روستایی؛
- قانون گذاری حامیانه در مواجهه روستا با مراکز رقیب؛
- حمایت از تبدیل اقتصاد تک پایه شهرهای کوچک و روستاها به یک اقتصاد چندپایه؛
- تسریع در حضور فعال بخش تعاونی در روستا؛
- کمک به توسعه بیمههای مکمل در کشور.
جمعبندی
حاشیه نشینی یکی از پدیدههای اجتماعی به شدت مخرب است که در کلان شهرهای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی در حال گسترش است. این معضل جهانی از دهه پنجاه تاکنون در ایران با آهنگی فزاینده وجود داشته و رشد کرده است. حاشیه نشینی علاوه بر از بین بردن جامعه مبدا، تعادل جمعیتی جامعه مقصد را از بین برده و باعث افزایش ناهنجاریهای اجتماعی از جمله اعتیاد، قتل و افزایش مجرمان در سطح وسیعی میشود. با استفاده از راهبردهایی که در آن دولت مجری مستقیم و یا تسهیلگر است و توجه به افقهای بلندمدت و کوتاه مدت، همچنین تمرکز بر روی هر دو جامعه مبداء و مقصد میتوان به این معضل بزرگ اجتماعی غلبه کرد.
این مطالعه در مرکز پژوهشی آرا با همکاری هادی خان محمدی در سال ۱۳۹۷ انجام شده است.