گفتگوی اختصاصی با دکتر سیدمهدی زریباف نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی
کمیسیون های مجلس نیاز به اتاق فکر دارند/ در فضای سیاسی نیاز به احزاب علمی داریم
به دنبال انتشار اسامی نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، جامعه اندیشکده های ایران به سراغ نامزدهایی رفته است که از اعضای فعال اندیشکده ها و مراکز سیاست پژوهشی هستند. اسامی و معرفی اجمالی برخی از این افراد را اینجا ببینید. متنی که در ادامه می خوانید مربوط به گفتگوی اختصاصی جامعه اندیشکده های ایران با دکتر سیدمهدی زریباف، رئیس مرکز تحقیقات مبانی و مدل های اقتصادی بومی است. زریباف در این گفتوگو بر تشکیل احزاب علمی و ایجاد دیوان محاسبات ملی تاکید کرده است.
فعالیت شما در یک اندیشکده به چه میزان شما را برای نمایندگی مردم در مجلس آماده کرده است و چه توانمندی های ویژه ای را در شما ایجاد نموده است؟
تفاوت یک فرد برخاسته از مرکزی پژوهشی در درک مشکلات به شکلی ریشهای، دارای روششناسی مشخص، و سطح سواد مکفی به معنی شناخت لایههای تفکر است. آسیب مهم کشور ما عمل بدون فکر است؛ که بهجای حل مشکلات به گره زدن بیشتر آنها منجر میشود.
فکر، لایه لایه است و از فلسفه تا جزئیترین موضوعات عملی و اجرایی را در برمیگیرد. داشتن چنین رویکردی یا فقدان آن، شاید وجه تمایز میان فردی است که فعالیت اندیشکده ای داشته با افرادی که چنین تجربهای ندارند.
البته در میان اندیشکده ها برخی فکر را از غرب میگیرند. فکر باید دارای مبنا و متناسب با بوم یک کشور باشد و کاری که معمولاً از آن غفلت میشود، همین روش شناسی است. کار ما در مرکز مبانی و مدل های اقتصادی بومی این است که چطور برای حل یک مسئله ابتدا از مبانی به سمت مدل و سپس به سمت مسائل حرکت کنیم.
مجلس شورای اسلامی باید قویترین پژوهشهای استراتژیک را ایجاد کند. چون لازمه دنیای پیچیده کنونی است. تناسب درست آزادی و امنیت چیست؟ این نیاز به مدل دارد. و تدبیر و فکر میخواهد.
بهعنوان یکی از اعضای اندیشکده ها چه تفاوت رویکردی با جناح های سیاسی برای حضور در انتخابات مجلس دارید و مأموریت خود را در مجلس یازدهم چه میدانید؟
من معتقدم در فضای سیاسی، نیاز به احزاب علمی داریم. یعنی از علم به سمت عمل برویم. که الآن عکس این است. ما از عملگرایی بدون اندیشه ضربهها خوردهایم.
احزاب علمی یا تشکلهای علمی، تشکیلِ زنجیره معرفتی برای شناخت و حل مسئله میدهند. اکنون مرکز پژوهشهای مجلس وجود دارد. اما تنها میتواند به مشاوره دادن ختم شود. یعنی توان نگاه کلان و جامع ندارد. وقتی میگویم زنجیره معرفتی باید شکل بگیرد منظورم این است. مجلس باید فکر کند برای فکر کردنش! پول بدهد برای اندیشه ورزی اش. الآن قانونگذاری ما زیرساخت معرفتی ندارد. چون جامعیت اندیشه نداریم. غیر از رهبری، این نگاه در کشور دیده نمیشود.
به نظر شما حضور مستقیم اعضای اندیشکده ها در سطوح مختلف تصمیمگیری کشور بهتر است یا حضور غیرمستقیم آنها و ایفای نقشهای مشاورهای و تصمیم سازی؟
حضور اعضای اندیشکده ها بهصورت مشاور و تصمیمساز ارجحیت دارد. اما اکنون میدان خالی است. و حضور ما اضطراراً و نه مرجح اتفاق افتاده است. الآن جامعیت اندیشه و چندلایهای و چندوجهی بودن اندیشه از بین رفته است و برای احیای آن شاید حضور افرادی که سابقه و نگاه پژوهشی دارند، کمککننده باشد.
اگر این شکاف پر شود، همان نقش مشاورهای ارجح است.
در صورت ورود به مجلس، کدام کمیسیون را برای عضویت انتخاب می کنید و برنامه شما برای ایجاد ارتباط نزدیک تر کمیسیون های مجلس با اندیشکده ها چیست؟
ما باید افرادی تربیت کنیم که بر اساس تکلیف هر جایی بتوانند فعالیت کنند. اما انتخاب من بنا به تخصصم، کمیسیون اقتصادی است. اما قطعیتی در این انتخاب نیست. چون همه چیز منوط به شرایطی است که برآیندی از انتخابشدگان خواهد بود. در هر کمیسیونی میتوان فعال بود و در این باره من به تشکیل اتاق فکر برای کمیسیون های متعدد مجلس فکر میکنم. اتاق فکری که میگویم یک قدم، پیشتر از مرکز پژوهش های مجلس قرار دارد.
کدام یک از پیشنهادهای کلان تهیه شده در اندیشکده ها را مناسب جهت طرح و پیگیری در مجلس می دانید؟
قطعا به پژوهش های مراکز استراتژیک نظر خواهم داشت. اما درباره مراکز کوچکتر دید چندان مثبتی ندارم. اینها به جای درمان سرطان، روی برطرف کردن سردرد که عارضه آن است، تمرکز میکنند.
در این باره، روی حوزه هم نمیشود تکیه کرد. نه حوزه، نه دانشگاه، هیچ کدام کار خود را نمیکنند. برای این است که از اتاق فکر و احزاب علمی حرف میزنم.
با توجه به عدم اجرای صحیح اختصاص یک درصد بودجه دستگاه های اجرایی برای انجام پژوهش –که در قانون پیش بینی شده است- برنامه شما برای تحقق این امر و وارد شدن آن به فضای اندیشکده ها چیست؟
من یک قدم به عقبتر میروم. مگر مراکز پژوهشی و اندیشکده هایی که اکنون وجود دارند، چه میکنند و چه مشکلی را حل میکنند؟ که حالا بر آن «یک درصد» تمرکز کنیم؟ به نظر من پژوهش در کشور ما نیاز به ساماندهی دارد. منطق تخصیص منابع کشور در سازمان برنامه چیست؟ و چه باید باشد؟ اول بیاییم ببینیم بخش های پژوهشی کنونی چه حرفی برای گفتن دارد؛ و بودجه ها و منابع فعلی چگونه تخصیص میشود. ما اکنون با ناعدالتی در توزیع بودجه پژوهشی مواجهیم. ابتدا این را باید دنبال کنیم. که قابل پیگیری هم هست. اما نباید توقع داشت همه مسائل هم در یک مجلس حل شود.
رویکرد شما نسبت به شفافیت در مجلس شورای اسلامی (و به صورت کلی در ساختار حکمرانی کشور) چیست و چه برنامهای در این زمینه دارید؟
با شفافیت در «متن» و نه در «حاشیه» موافقم. شفافیت ابتدا باید در «متن» اتفاق بیفتد. با شفافیت عملکرد نمایندگان مجلس موافقم اما اینکه صرفا با تبلیغات رسانهای بر این تمرکز کنیم که یک نماینده چه رایی داده، از نظر من حاشیه است. ما هنوز در موضوعات کلان و مهمتری مثل پول فروش نفت، شفاف و واضح نیستیم. اینها باید روشن شود. به نظرم شفافیت در حاشیه، شکل مچگیری پیدا کرده است.
الان با مافیای قدرت و ثروت مواجهیم. این ها باید شفاف شود. نیاز به دیوان محاسبات ملی داریم. نقش دیوان محاسبات کنونی، نقشی سطحی است. امکان نظارت عمومی را تسهیل کنیم. اما اینکه کی چقدر دارد، چه رایی داده و غیره حاشیه است.