چالش های تامین مالی تولید؛ موضوع شصت و پنجمین نشست حکمرانی در عمل
شصت و پنجمین نشست حکمرانی در عمل با حضور محمد علی دهقان دهنوی معاون امور اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی و علی ابراهیم نژاد عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد
سلسله نشست های حکمرانی در عمل با هدف انتقال تجربیات عملی سیاست گذاران و مدیران سطوح بالای کشور به محققان جوان توسط اندیشکده حکمرانی شریف برگزار می شود. شصت و پنجمین نشست حکمرانی در عمل با موضوع چالش های تامین مالی تولید، ۲۵ تیرماه در محل اندیشکده حکمرانی شریف برگزار شد.
سوالات محوری جلسه شصت و پنجم
در این جلسه دو سوال محوری مطرح گردید:
- شناسایی عوامل موثر بر سختی تامین مالی تولید در ایران چیست؟
- چگونگی سیاست گذاری بایسته دولت در جهت تخفیف مشکلات ناشی از سختی تامین تولید؟
دشواری تامین مالی در سال های اخیر تولید کنندگان و فضای کسب و کار را تحت تاثیر قرار داده است. فشار تقاضا، اخلال عرضه، نبود نهادهای تخصصی تامین مالی و توسعه نیافتگی ابزارهای مالی از مشکلات نظام مالی در ایفای نقش تامین مالی هستند. همچنین عدم ثبات اقتصاد کلان، تسهیلات تکلیفی به نظام بانکی و بدهی های دولت به بانک ها و پیمانکاران، مسائل بیرونی هستند که کارایی نظام مالی را متاثر کرده است.
تامین مالی به مثابه بازار
در این چارچوب طرف تقاضای تامین مالی و طرف عرضه تامین مالی در این بازار حضور دارد. در طرف تقاضا، ما همیشه با فشار تقاضا رو به رو بودیم. از جمله دلایل فشار تقاضای تامین مالی در کشور ما تورم بالاست. در شرایطی که قیمت ها در حال افزایش هستند و ما سرکوب نرخ بهره داریم که موجب منفی شدن نرخ بهره می شود؛ وام گرفتن به مثابه آربیتراژ در هر شرایطی یک سیاست بهینه است. پس هر بازیگری تا جایی که می تواند وام میگیرد و این باعث افزایش تقاضای وام میشود. از طرف دیگر در اقتصاد تورمی ما بازیگران ابزار پوشش ریسک (hedge) ندارند. در این شرایط نگهداری کالا به مثابه ابزار پوشش ریسک مطرح می شود. افزایش افزایش موجودی انبار در بنگاهها موجب تقاضای کاذب سرمایه در گردش شده و تقاضای تامین مالی را افزایش می دهد.
عرضه تامین مالی به صورت کلی از چهار منبع میتواند انجام شود:
- تامین مالی داخلی از سود بنگاه: وضعیت رکودی چند سال اخیر باعث شده سود بنگاه ها کاهش پیدا کند و بنگاه ها نمیتوانند از این مسیر تامین مالی انجام دهند.
- روابط تجاری مانند استفاده از چک: مقیاس این بخش متناسب با حجم اقتصاد ایران نیست؛ از همین رو بنگاه ها نمیتوانند استفاده لازم را از این ابزار داشته باشند.
- بازار سرمایه: بازار سرمایه نسبت به ابعاد اقتصاد ایران کوچک است و به مثابه یک ابزار تامین مالی خوب برای بنگاه ها کار نمیکند. این را می توان از حجم کل بازار، سهم سهام شناور و حجم بازار اولیه درک نمود. مجموع این شواهد نشان میدهد بازار سرمایه ابزار تامین مالی مناسبی برای بنگاه نیست.
- بانک: تامین مالی بانکی عملا تنها ابزار تامین مالی در دسترس بخش تولید است.
معضلات نظام بانکی در ایفای نقش تامین مالی تولید
بانکداری شرکتی: این امر موجب شده بسیاری از بانک ها عملا وظیفه بانکی را انجام نداده به بازوی تامین مالی نهادهای خاص تبدیل شوند. ایجاد بانک توسط نهادهای خاص موجب کانالیزه شدن سرمایه در جامعه میشود و دسترسی بنگاه ها به تامین مالی را کاهش می دهد. از دیگر رو کارکرد اصلی بانک در انتخاب پروژه (screening) و نظارت پروژه (monitoring) در بانکداری شرکتی بی معنی می شود.
تمایل بانک به تامین مالی شرکت های بزرگ: بانک فی نفسه تمایل به تامین مالی بنگاه های بزرگ دارد. بانک حتی اگر بخواهد پروژه را انتخاب و بر آن نظارت کند باید هزینه هایی را بپردازد. انتخاب پروژه و نظارت بر بنگاههای بزرگ نسبت به بنگاه های کوچک ساده تر است. در نتیجه نظام بانک محور، بنگاه های بزرگ دسترسی بهتری به منابع تامین مالی دارند که این امر خلا تامین مالی بنگاههای کوچک و متوسط شده و رشد آنها را کاهش میدهد. تجربه جهانی بانکداری شرکتی نیز موید اثرگذاری منفی این امر بر عملکرد بانک است.
نقش تامین مالی در چرخه عمر بنگاه
بنگاه در هر مرحله از چرخه ی عمر خود از جوانی تا پیری، اقتضائات تامین مالی بنگاه متفاوتی دارد. بنگاه نوپا ریسک بیشتر همراه با سود دهی بیشتری دارد. درموقع جوانی ریسک بنگاه بالاتر و سود دهیاش بیشتر است. تامین مالی چنین بنگاهی نیازمند نهادهای تخصصی است. از دیگر رو شرایط تامین مالی بنگاه مسن نیز متفاوت است. برخی از این بنگاه ها باید ورشکسته شوند و بعضی با تامین مالی قابل احیا هستند. تامین مالی این امر سازوکار مجزایی میطلبد. نظام مالی ما نهاد های متناسب برای تامین مالی بنگاه در شرایط مختلف را ندارد و همه این ها به بانک مراجعه می کنند و بانک هم استاندارد مجزایی برا تامین مالی بنگاه در شرایط مختلف را ندارد.
عدم بهره مندی از ابزارهای مالی روز دنیا
اقتضائات بانکداری اسلامی و استفاده از ابزارهای اسلامی موجب شده ما چندین سال درگیر تطبیق ابزارهای مالی موجود در دنیا با قیود فقهی باشیم. از همین رو ما هنوز هم نتوانسته ایم از ابزارهای مالی مصطلح استفاده کنیم که این امر دلیل دیگر عدم توسعه نظام مالی ماست.
توصیه سیاستی به منظور بهبود شرایط تامین مالی
به صورت کلی برای بهبود وضعیت نظام تامین مالی دو دسته توصیه می توان ارائه داد:
- سیاست های بیرونی اثرگذار بر نظام بانکی: ساختار معیوب اقتصاد موجب شکل گیری بنگاه های بد میشود. این بنگاه ها به دلیل عملکرد غیربهینه نمی توانند از نظام مالی تامین شوند. حال ما برای نجات چنین بنگاه هایی تامین مالی اجباری را به نظام بانکی تحمیل میکنیم که این هم موجب استمرار فعالیت های غیر بهینه آن بنگاهها شده و کژ کارکردی نظام مالی را در پی دارد. دولت سه نرخ کلیدی تورم، ارز و بهره را در دست دارد که این سه نرخ بر وضعیت اقتصاد و نظام مالی تاثیرگذار است. مدیریت درست این سه نرخ و اصلاح وضعیت اقتصاد کلان پیش نیاز بهبود شرایط تامین مالی است.
- تنظیم گری درونی نظام مالی: در سالهای اخیر اغلب صنایع در دنیا با کاهش مقرارت و تنظیم گری مواجه بوده اند. با این حال صنعت مالی شاهد افزایش حجم تنظیمگری بوده که این امر ریشه در شرایط حساس نظام بانکی دارد.
حضور دولت به مثابه تامین کننده مالی
تامین مالی با بودجهی دولتی از دو جهت در شرایط فعلی راهگشا نیست:
- دولت برنده گزین خوبی نیست: تجارب جهانی و تجارب خود ما نشان میدهد دولت نمیتواند بنگاههای خوب را شناسایی و تامین مالی کند. از این رو ورود دولت به این زمینه موجب اتلاف منابع می شود.
- تقدم تسویه بدهی های دولت: اگر دولت واقعا منابع مالی مناسبی در اختیار دارد؛ تسویه بدهی های دولت بر همه چیز مقدم است. بدهی های دولت به بانک ها تامین مالی آنها را با مشکل مواجه کرده است. از طرف دیگر بدهی دولت به پیمانکارها آنها را مقروض نظام بانکی می کند و افزایش مطالبات غیر جاری بانک ها را در پی دارد. با توجه به شرایط فعلی بعید است که منابع دولت حتی کفاف تسویه بدهیهایش را بدهد و عملاً منابعی برای تامین مالی مستقیم نمی ماند.