آموزش، علم و فناوریپژوهش و تولید علمجنبشسند پس زمینه

مسئله محوری و کاربرد آن در حل مسائل

دسته بندی انواع مسائل و بررسی گام های عملیاتی مسئله محوری به منظور بهره گیری فعالان عرصه مسئله محوری

پرداختن به مسائل و حل آن ها اگرچه در تمام تاریخ مورد توجه افراد و حکومت ها بوده است، ولی توجه به آن به عنوان عرصه ای تخصصی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. تمدن غربی که پس از دوران رنسانس با نگرشی الحادی به عالم و با اتکا به جهان بینی اومانیستی، قالب متفاوتی به زندگی فردی و اجتماعی انسان اعطا کرده است، تاثیر شگرفی در پیچیده تر کردن مسائل فردی و اجتماعی داشته است. این امر یکی از عوامل به وجود آمدن دانشی تحت عنوان مسئله یابی بوده است که قدمت آن در کشور ایران به بیش از چند دهه نمی رسد.

ضرورت و اهداف پژوهش

بخشی از جامعه امروز ایران به طور عام و روندهای مدیریتی آن به طور خاص، مبتلا به ترجمه متون غربی و به کارگیری این ترجمه ها به عنوان مبنا و روش شده اند. به کارگیری این ترجمه ها موجب رویکردهای التقاطی می شود که از سویی با مسائل نشات گرفته از تمدن غربی دست و پنجه نرم می کند و از سویی دیگر با مسائلی که با ایرانیت و اسلامیت ارتباط دارد مواجه است. فهم این مسائل و نسبت آن ها با یکدیگر در وهله اول و حل آن ها در مرحله بعد، نیازمند روش و الگویی عالمانه و خردمندانه است که هر علاقه مندی به رویکرد مسئله محوری فارغ از رشته تحصیلی یا سطح مسئولیت خود در کشور، قابلیت استفاده از آن را داشته باشد و بتواند با به کارگیری آن مسائل، عرصه مدنظر خود را به درستی درک کرده، مسائل اولویت دار را تشخیص داده و برای حل آن ها در سطح توان خود برنامه ریزی و اقدام نماید. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی بومی با بهره گیری از الگوهای مختلف مطرح شده در حیطه مسئله یابی و حل مسئله، بیش از آنکه درصدد نظریه پردازی، جمع آوری، نقد و بررسی نظریات مختلف با ارجاعات علمی به کتب مرجع باشد، به دنبال ارائه مختصر و کاربردی مطالبی در حوزه مسئله محوری است تا فعالان عرصه مسئله محوری فارغ از سطح مدیریتی و رشته تحصیلی خود بتوانند با به کارگیری آن ها به روش عملیاتی و مسئله یابی تا حل مسئله تسلط پیدا کنند.

ترسیم وضع مطلوب و جامعه ایده آل

در ترسیم وضع مطلوب یا ارائه الگوی جامعه آرمانی و ایده آل، منبع بر اساس جهان بینی هر جامعه ای تعیین می شود، لذا در جامعه ایران که حاکمیت اسلامی است، قطعا مبانی اسلامی، منبع اصلی تعیین کننده جامعه ایده آل می باشند و مرجع استخراج این الگو از مبانی اسلامی نیز حوزه علمیه هست، اما از آنجایی که همه مجتهدین به الگویی واحد و نظراتی یکسان نمی رسند و باز هم مشکل تشتت و چندنظری وجود خواهد داشت، لذا چاره چیست؟ حاکمیت در مقام حکمرانی جز یک الگوی واحد را نمی تواند مبنای عمل قرار دهد، حال که در حوزه علمیه نیز الگوهای مختلف و متعدد وجود دارد. از آنجایی که اسلام دین حاکمیت و حداکثری است، برای حل این مشکل نیز ساختاری منسجم تحت عنوان نظام سیاسی ولایت فقیه را تعبیه کرده است. بی شک حوزه های علمیه نقشی کلیدی در پخته شدن مباحث و ارائه الگوهای مختلف در تعیین وضع مطلوب جامعه در عرصه های مختلف دارند. همان طور که دانشگاه نقشی بی بدیل در موضوع شناسی و تطبیق وضع موجود بر الگوهای مطلوب دارد و هیچ یک نمی توانند نقش دیگری را انجام دهند، ولی تعیین مسیر صحیح تر و انتخاب الگوی برتر و مناسب تر وظیفه ای است که بر عهده ولی فقیه است.

مسئله یابی و دسته بندی مسائل

منظور از نظام، مجموعه ای از بایدها و نبایدها است که یک تصویر از وضع مطلوب را نشان می دهد. نسبت مسائل با یکدیگر نسبت خطی نیست، بلکه نسبتی شبکه ای دارند؛ یعنی این طور نیست که هر مسئله صرفا یک علت داشته باشد و سپس آن علت نیز علت دیگری داشته باشد و همین طور ادامه یابد تا درنهایت به یک علت العلل برسد که با حل شدن آن تمام علت های پیشینی حل شود، بلکه هر مسئله ای در عین حال که معلول علت های مختلفی است، همزمان خود علت به وجود آمدن مسائل متعدد دیگری نیز می باشد. انواع ملاک های دسته بندی مسائل عبارتند از: جغرافیا، گستردگی و تاثیرگذاری، فوریت، موضوع و اصلی و فرعی بودن؛ که در ادامه به بررسی سه مورد از آن ها پرداخته می شود:

  • جغرافیا: طبق این ملاک، مسائل به بین المللی، ملی، استانی، شهرستانی، شهری و روستایی قابل تقسیم هستند. البته می توانند به دسته های کوچکتری نیز تقسیم شوند؛
  • فوریت: ملاک فوریت به معنای نقش زمان و مهلت زمانی در پرداختن به مسئله است. مسائلی که عدم حل شدن آن ها در بازه زمانی کوتاه و آنی نتایج سوء خود را نشان می دهند؛
  • موضوع: ملاک موضوع در دسته بندی مسائل به معنای بیان عرصه های اجتماعی و تقسیم بندی مسائل در هر یک از این عرصه ها می باشد.

روش ها و منابع کشف مسائل

مقصود از روش های کشف مسائل، روش های تهیه فهرست مسائل است و پس از بدست آوردن آن، نظام مسائل به دست می آید. روش های کشف مسائل عبارتند از:

  • جمع سپاری عمومی (مردم): معمولا روش جمع سپاری عمومی برای استخراج مسائل خرد و سطحی مورد استفاده قرار می گیرد و منبع این روش غالبا مردم می باشند؛
  • جمع سپاری نخبگانی (مسئولین و نخبگان): این روش نیز نوعی جمع سپاری است، ولی جامعه مخاطب آن محدودتر و هدفمندتر می باشند. روش جمع سپاری نخبگانی معمولا برای استخراج مسائل یک عرصه یا دستگاه و سازمان خاص مورد استفاده قرار می گیرد؛
  • تحلیل با محوریت پژوهشگر: در این روش پژوهشگر با استفاده از تمام منابع کتابخانه ای، مصاحبه با مسئولین و… به ارائه فهرستی از مسائل می پردازد.

گام های عملیاتی مسئله محوری

مسئله یابی و حل مسئله شامل گام ها، مراحل و ابزارهایی است که عبارتند از:

گام اول: شناخت (تشخیص) مسئله

شناخت مسئله دارای چهار مرحله است که شامل موارد زیر می باشد:

  • توصیف مقدماتی: پس از انتخاب عرصه و موضوع در مرحله توصیف مقدماتی باید به دو سؤال اصلی پاسخ داده شود: الف) چه کسی هستیم (رده ماموریتی): در این مرحله گروه یا تیم خودشان را به عنوان یک رده عملیاتی که قرار است مسئله را شناسایی کند، معرفی نموده و مسئله را حل می کند؛ و ب) جامعه هدف: پس از آن باید اطلاعات اولیه ضروری در قالب توصیف جامعه هدف موردتوجه قرار بگیرد؛
  • تصویر مطلوب: در این مرحله تلاش می شود طبق اسناد بالادستی، استفاده از اساتید و … تصویری از جامعه هدف مطلوب در همان عرصه انتخابی، بیان شود؛
  • وضعیت شناسی: این مرحله به نوعی، ساده سازی دو کارخواست گذشته و سازماندهی مجدد آن است. در این مرحله باید جامعه هدف و رده ماموریتی را نسبت به موضوع انتخاب شده ساده سازی نمود؛
  • مسئله یابی: در مرحله مسئله یابی با استفاده از روش علت یابی، باید مسائل اصلی را از مسائل فرعی متمایز کرد. از آنجایی که نسبت مسائل با یکدیگر نسبت شبکه ای است و بر یکدیگر تاثیر می گذارند، به دست آوردن مسائل اصلی از طریق روش علت یابی بسیار کاربردی می باشد.

گام دوم: شناخت محیط

تمام اجزایی که در اطراف مسئله قرار گرفته اند محیط مسئله نامیده می شود. شناخت محیط، دارای دو مرحله زیر می باشد:

  • مخاطب شناسی: برای مخاطب شناسی، باید مخاطب را از حیث ملاک های عمومی تقسیم بندی نمود، می بایست برای کشف ویژگی های شخصیتی مخاطب، به سوالاتی در مورد افکار و فرهنگ و خلقیات و ذهنیات وی پاسخ داده شود؛
  • نهادشناسی: نهاد در جوامع انسانی پدیده ای ریشه دار و ضروری است، زیرا تمام انسان ها در نهادی به نام خانواده متولد می شوند و درواقع همین نهادها باعث حفظ بقای بشر می شوند. کودک تازه متولد شده بدون نهاد خانواده یا سایر موسساتی که بتوانند نقش این نهاد را بازی کنند، هرگز قادر به ادامه حیات نخواهند بود.

گام سوم: حل مسئله

حل مسئله را می توان مسئله گشایی نامید. مسئله گشایی فرایندی است که فرد با استفاده از آن تلاش می کند راه حل مناسبی را برای حل یک مسئله ارائه دهد. ابزارهای حل مسئله عبارتند از:

  • تصمیم سازی: تصمیم سازی به معنی ارائه راه حل ها می باشد. اگر افراد بخواهند تصمیم ساز خوبی باشند باید توانایی مسئله یابی خود را تقویت کنند، زیرا زمانی می توان راه حل های معقول و منطقی و مناسب را ارائه داد که مسئله خوب شناخته شده باشد؛
  • ایده پردازی: ایده پردازی فرایندی است که در آن فکر تولید می شود. در این مرحله با استفاده از شرایط موجود در وضعیت شناسی، مخاطب شناسی، مسئله شناسی و … به ایده پردازی پرداخته می شود؛
  • فرضیه سازی: برای درک مفهوم فرضیه سازی یک مثال در این مورد عبارت است از: برق خانه به یکباره قطع می شود و صاحب خانه با خود می گوید احتمال دارد مشکل از فیوز کنتور باشد، امکان دارد مشکل از اتصالات و کابل ها باشد و نظایر این فرض ها درواقع تمام این افکار تصورات ذهنی هستند که سعی در پیدا کردن چگونگی ارتباط بین اجزا دارند.

گام چهارم: ارزیابی و اثر سنجی

این مرحله نیازمند تخصص و تمرکز ویژه ای است تا به صورت واقعی میزان موفقیت در تحقق انتظارات را بتوان مورد بررسی قرار داد. اگر مسئله حل نشده باشد باید مسئله دوباره مرور شود. در این مرور، پرسیدن سوالات زیر راهگشا خواهد بود.

  • آیا مسئله به درستی تشخیص داده شده است؟
  • آیا محیط مسئله به طور دقیق شناخته شده است؟
  • آیا از ابزار مناسبی برای حل مسئله استفاده شده است؟

جمع‌بندی

امروزه به کارگیری ترجمه متون غربی و به کارگیری آن ها موجب رویکردهای التقاطی شده است که از سویی با مسائل نشات گرفته از تمدن غربی دست و پنجه نرم می کند و از سویی دیگر با مسائلی که با ایرانیت و اسلامیت ارتباط دارد مواجه است. از همین رو پژوهش حاضر به به دنبال ارائه مختصر و کاربردی مطالبی در حوزه مسئله محوری بود تا فعالان عرصه مسئله محوری فارغ از سطح مدیریتی و رشته تحصیلی خود بتوانند با به کارگیری آن ها به روش عملیاتی و مسئله یابی تا حل مسئله تسلط پیدا کنند. برخی از روش های کشف مسائل مواردی چون جمع سپاری عمومی (مردم)، نخبگانی (مسئولین و نخبگان) و تحلیل با محوریت پژوهشگر می باشد. همچنین مسئله یابی و حل مسئله شامل گام ها، مراحل و ابزارهایی است که عبارتند از: گام اول: شناخت (تشخیص) مسئله، گام دوم: شناخت محیط، گام سوم: حل مسئله و گام چهارم: ارزیابی و اثر سنجی.

این مطالعه در موسسه متد (مرکز توسعه دانش مسئله محوری) به سرپرستی علیرضا رهنما انجام شده است.

موسسه متد

الگوی عالمانه و خردمندانه در شناخت و حل مسائل ایران اسلامی، نه به معنای واردات صد در صدی محصولات و تولیدات جوامع غربی و نه به معنای نفی صد در صدی آن ها است. به منظور استخراج الگویی بومی و کارآمد، از تجربه های میدانی موفق در مساله یابی و حل مساله در نقاط مختلف ایران، آغاز کردیم و سعی کردیم تا دانش ضمنی موجود در این تجربیات را به دانشی صریح و قابل انتشار تبدیل نماییم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا