آب و منابع طبیعیبررسی و تحلیلسند تحلیل مسئلهکشاورزی و محیط زیست

بررسی و ارزیابی برنامه ستاد احیای دریاچه ارومیه

آسیب‌ شناسی رویکرد و عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه

امتیاز شورای علمی

به علت افزایش نگرانی ‌ها درباره وضعیت دریاچه ارومیه، ستاد احیای دریاچۀ ارومیه در دولت یازدهم تشکیل شد. رویکرد دولت ‌محور این ستاد و عدم موفقیت در آگاهی ‌بخشی به جامعه، موجب عدم مشارکت کشاورزان در کاهش مصرف آب گردید. این در حالی است که یکی از اصلی ‌ترین راهبردهای این ستاد، کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی است. از طرفی دیگر، به واسطه داشتن رویکرد فنی به مسئله پیچیده مدیریت آب، پروژه‌ های فنی تعریف و اجرا شد که تنها نتایج مقطعی به دنبال دارند. همچنین هدف‌ گذاری ‌های ستاد برای حل مسئله، در بعضی موارد به دور از واقعیت است.

ضرورت و اهداف پژوهش

در طی دو دهه گذشته، به تدریج مجموعه ‌ای از عوامل طبیعی و انسانی موجب به هم خوردن تعادل آبی دریاچه ارومیه شده ‌اند. برنامه احیای دریاچه ارومیه در دولت یازدهم آغاز گردید که به دلیل عدم شفافیت، این فعالیت‌ ها با طیف گسترده و متفاوتی از اظهارنظرهای موافق و مخالف روبه‌رو شده‌اند. در روند این گزارش سعی شده است یک قضاوت بی ‌طرفانه بر اساس مستندات موجود، میزان موفقیت طرح احیای دریاچه ارومیه مورد ارزیابی قرار گیرد. ابتدا رویکرد کلی حاکم بر برنامه احیای دریاچه ارومیه آسیب ‌شناسی شده و تاثیرات رویکرد مسئولین ستاد بر این برنامه ملی تبیین می ‌شود. سپس عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه و نتایج برنامه‌ ها و اثرات آن ارزیابی می ‌شود.

ارزیابی رویکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه

با توجه به چندین دهه بی ‌توجهی به حفاظت و پایداری منابع آب، بستر مدیریت منابع آب کشور برای انجام اصلاحات آبی مشابه برنامه احیای دریاچه ارومیه بسیار نامناسب است. بنابراین انتظار موفقیت چنین برنامه ‌هایی پایین خواهد بود. با این وجود، بررسی ‌ها نشان می ‌دهد که رویکرد این ستاد در خصوص مدیریت آب، موارد زیر را شامل می ‌شود:

  • بازیگران تاثیرگذار که در تصمیم‌ گیری ‌های برنامه احیا درگیر شده ‌اند، صرفا از بخش دولتی هستند. انتظار می ‌رفت که با نظارت و هدایت آن ‌ها، ذی ‌مدخلان نیز در مسیر اجرای برنامه‌ های دستوری (برای مثال کاهش مصرف آب( و احیای دریاچه ارومیه قرار داده ‌شوند. اما این رویکرد در سطوح محلی، موفقیتی برای ساختارسازی مطالبه ‌گری اجرای برنامه ‌های احیای دریاچه ارومیه به وجود نیاورد. به عبارتی دیگر، احیای دریاچه به دغدغه ذی‌ مدخلان تبدیل نشد و ستاد احیای دریاچه ارومیه در ایجاد اجماع، جلب رضایت و مشارکت بهره ‌برداران، ایجاد ارزش جایگزین آب، افزایش آگاهی و شناخت جامعه و آشنایی با مسائل و راهکارهای واقعی احیای دریاچه توفیق نداشته است. نتیجه دیگر این رویکرد این بود که کشاورزان، به عنوان اصلی ‌ترین ذی‌ نفع، احیای دریاچه را «مسئله دولت» بدانند و برای این هدف تمایلی به اینکه خودشان قدمی بردارند، نداشته باشند. عملکرد ستاد در ارتقا آگاهی به جامعه ضعیف بوده و پیام های منتقل شده با انگیزه ‌های سیاسی، معمولاً نقش مخرب داشته‌ اند.
  • داشتن نگاه مهندسی به مسئله و اجرای پروژه ‌های پرهزینه عمرانی، بخش قابل توجهی از اقدامات و هزینه ‌کردهای ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده است. در حالی که ابزارها و استراتژی ‌های به کار گرفته‌ شده از سوی ستاد، برای مواجهه با مسئله نیز کارامد نبوده است.
  • به مرور زمان، در زمینه کاهش مصرف آب، ستاد احیا با پیچیدگی‌ های مسئله دریاچه ارومیه مواجهه گردید. اما این ستاد به دلیل عدم پذیرش پرداختن به ریشه‌های مسئله، عمدتا بر کارهای به لحاظ اجرایی ساده و با اثربخشی مقطعی تمرکز کرد. به عنوان مثال، تاکید و مطالبه صرف از وزارت نیرو برای رهاسازی آب سدها در دستور کار قرار گرفت. این در حالی است که برای برداشت ‌های بسیار گسترده غیررسمی از آب زیرزمینی و سطحی حساسیت چندانی وجود نداشته است. از طرفی دیگر، اگرچه تمرکز بر رهاسازی آب سدها تاثیر آنی بر رسیدن آب به دریاچه ارومیه دارد، اما تأثیر چندانی بر کاهش مصارف آب در حوضه (به عنوان هدف راهبردی درازمدت احیا) ندارد. در بسیاری از اراضی کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، کشاورزان به واسطه امکان دسترسی به آب و نابسامانی برداشت‌ ها، قدرت بیشتری برای مصرف آب دارند. همچنین اصرار ستاد احیا بر روش‌های سلبی کنترل برداشت، منجر به نزول سرمایه اجتماعی برای حفاظت جمعی از آب، افزایش تخلف و یافتن راهکارهایی برای دور زدن دولت جهت دسترسی هرچه بیشتر به برداشت آب شده است.
  • به دلیل نبود سازوکارهای «اجرا-بازخورد-یادگیری»، ستاد احیا از موانع پیش‌ رو برای یادگیری و کسب موفقیت استفاده نکرده است. به این ترتیب، در مواجهه با بسیاری از مسائل به جای یافتن راهکار، آنها را پاک کرده است. برای مثال، به تدریج به جای کاهش ۴۰ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی، راهکار کاهش ۴۰ درصدی تامین آب از سدها برای مصارف این بخش جایگزین شد که نسبت به انتظارات اولیه در تامین آب، تاثیرات بسیار کمتری دارد. همچنین به جای تغییر در تعامل با سایر کنشگران، همواره این کنشگران به علت عدم موفقیت برنامه احیای دریاچه ارومیه متهم شده اند!

ارزیابی عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه

بررسی عملکرد ستاد از دو جنبه صورت گرفته است. در وهله نخست سعی شده تا بر هدف‌ گذاری ‌های انجام‌شده توسط ستاد تمرکز گردد و در ادامه به اثربخشی اقدامات ستاد احیا پرداخته شده است. طبق هدف‌ گذاری صورت‌گرفته توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه، سه دوره زمانی برای احیای این دریاچه مد نظر قرار گرفته است. در این چارچوب، دوره زمانی سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ به عنوان دوره تثبیت، دورۀ زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ به عنوان دوره احیای دریاچه، و سال ۱۴۰۲ به عنوان دوره احیای نهایی تعیین شده است. این برنامه‌ ریزی ‌ها به گونه‌ ای انجام شده که تا سال ۱۴۰۲ تراز دریاچه به تراز اکولوژیک بازگردد. برای رسیدن به این اهداف، مجموعه‌ای از راهکارها توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه در قالب شش بسته کلی تهیه شده است. این بسته‌ها شامل موارد زیر هستند:

۱- کنترل و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی.

۲- کنترل و کاهش برداشت از منابع آب سطحی و زیرزمینی حوضه.

۳- اقدامات حفاظتی و کاهش اثرات.

۴- اقدامات مطالعاتی و نرم‌افزاری.

۵- تسهیل و افزایش حجم آب ورودی به دریاچه از طریق اقدامات فیزیکی و سازه‌ ای.

۶- تامین آب برای دریاچه از منابع جدید.

در یک ارزیابی کلی می‌ توان گفت که هدف ‌گذاری ستاد احیا بلندپروازانه و در برخی از موارد بدون پایه ‌های علمی دقیق بوده است. کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی، اصلی‌ ترین راهبرد ستاد بوده و موفقیت برنامه تدوین ‌شده احیای دریاچه، منوط به نتیجه ‌بخشی آن است. اما طبق اطلاعات نهادهای مختلف داخلی و خارجی در ارتباط با حجم منابع آب تجدیدپذیر و میزان مصرف آب کشاورزی حوضۀ ارومیه، هدف ‌گذاری ‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه بسیار دست بالا بوده است و با روش‌های اجرا شده و بدون تغییر جدی در سطح زیرکشت امکان‌پذیر نیست. علاوه بر این، کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی لزوماً باعث تولید روان ‌آب برای دریاچه نخواهد شد. موضوع دیگر که در آسیب ‌شناسی رویکرد ستاد نیز مطرح شد، تمرکز بر پروژه ‌های فنی و مهندسی برای دستیابی به اهداف احیای دریاچه ارومیه است.

عملکرد این ستاد در خصوص کاهش مصرف آب نیز با شکست مواجه شده است. از جمله شواهدی که بر این موضوع صحه می ‌گذارند شامل موارد زیر است:

  • ۷۰ هزار هکتار بر سطح زیرکشت آبی حوضه آبریز ارومیه افزوده شد.
  • طرح نکاشت متوقف شد.
  • کنترلی بر برداشت ‌های غیررسمی صورت نگرفت.
  • سطح زیرکشت باغات افزایش قابل توجهی پیدا کرد.
  • بر سطح زیرکشت چغندر قند افزوده شد و حتی مقداری از چغندر قند نیز به خارج از استان آذربایجان غربی صادر شد.

جمع‌ بندی

در این گزارش تلاش شد که با آسیب ‌شناسی رویکرد و عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه، ارزیابی مناسبی از این ستاد ارائه شود. بررسی‌ ها نشان می‌دهد که در حوزه رویکرد این ستاد مشکلاتی مانند دولت ‌محور بودن مسئله، داشتن نگاه فنی و بسنده‌کردن به نتایج مقطعی وجود دارد. عملکرد این ستاد نیز که نتیجه این رویکرد هاست، هدف ‌گذاری ‌های مناسبی ندارد. این موضوع موجب شده است که بسیاری از اهداف عملی نشده یا نتایج معکوس بدهند.

این مطالعه توسط مرکز بررسی‌ های استراتژیک ریاست جمهوری و با همکاری مهدی فصیحی هرندی در سال ۱۳۹۸ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۳ (۱ رای)

مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری

«مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» مسئول انجام مطالعات و پژوهش‌ها و ارائه طرح‌ها و پیشنهادهای جامع مرتبط با استراتژی ملی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و سیاست خارجی، با رعایت سیاست‌های کلی نظام است. ورود به صفحه انديشکده

مهدی فصیحی هرندی

پژوهشگر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری - دکتری مدیریت و برنامه ریزی منابع آب - دانشگاه صنعتی دلف هلند

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
    وَلَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا
    و خداوند برای مملکت اسلام بن بست در قبال کافرین قرار نداده است .

    قسمت اول مطلب :
    تغییر اقلیم ایران ؛

    بازچرخانی آب شور دریای عمان در چاله بزرگ مرکزی کویر لوت به منظور دستیابی به افزایش درصد رطوبت هوا و بهبود اقلیم خشک فلات مرکزی ایران

    مقدمه:
    در دنیای قدیم پروانه کرم ابریشم در ظاهر یک آفت برگخوار و عامل مضر و مخرب برای درختان توت بشمار می رفت اما با پی بردن به حکمت خلقت آن متوجه شدند که عامل ثروت است و نه عامل بدبختی .
    کویر مرکزی ایران نیز در ظاهر مانند یک کولر بدون آب است که با دور بسیار تند کار می کند و باد گرم می زند و در ظاهر اذیت می کند و نقش مخربی دارد ولی با نگرش حکیمانه در می یابیم که لطف خداوند نصیب ما گشته و خداوند یک بادگیر یزدی بسیار بزرگ یا یک کولر آبی بسیار بزرگ و قوی به ما هدیه داده و نیازی به مصرف انرژی هم ندارد ، فقط کافیست بداخل آن آب بریزیم و لذت هوای مطبوع را ببریم و از برکات فراوان آن استفاده کنیم .

    تغییر اقلیم فلات مرکزی ایران

    چاله بزرگ کویر لوت در ۷۵ کیلومتری شرق کویر شهداد کرمان واقع است و دارای مسیر رودخانه رودشور است و در اثر باران های چند سال یکبار ، آب در آن جاری می گردد و بسمت عمیق ترین نقطه کویر لوت جریان می یابد و برای مدت زمان کوتاهی ، آبگیر کوچکی در آنجا شکل می گیرد ولی آبشور در زمین نفوذ نمی کند و فقط تبخیر می شود که علت آن وجود لایه سنگ یکپارچه در زیر لایه سطحی ماسه است . با اینکه کویر لوت گرمترین منطقه آفتابی کره زمین است در گودترین جای کویر ، بخاطر همین نفوذ ناپذیری بستر کویر ، تنها با کنار زدن یک متر از سطح داغ ماسه ها به آب شور می رسیم .
    ارتفاع چاله مرکزی از سطح دریا کمتر از ۲۰۰ متر است بنابراین رساندن آب دریای عمان به این ارتفاع ممکن و مقدور و قابل اجرا می باشد همچنین عمق متوسط چاله مرکزی کویر لوت حدود ۶۰ متر ، یعنی ۱۰ متر بیشتر از عمق متوسط خلیج فارس است و شیب حوضه آبریز آن کم است و با دریا در حد یک استان فاصله دارد بنابراین برای ایجاد یک دریاچه مصنوعی ، فاصله منطقی و وسعت زیاد و شیب کم و عمق قابل قبولی دارد .
    با دسترسی به آب شور و ارزان و بی پایان دریای عمان و انتقال آن با خطوط لوله به چاله بزرگ کویر لوت ، باعث تبدیل بیابان لوت به دریاچه آب شور مصنوعی لوت می شویم و با توجه دمای بالای کویر ، با تبخیر گسترده آب و افزایش درصد رطوبت در هوا مواجه می شویم که با جریان های شدید هوای کویری به مناطق اطراف انتقال می یابد .
    به دلیل اختلاف فشار هوا مابین کویر مرکزی ایران با ارتفاعات مجاور آن نظیر سلسله جبال زاگرس و کوههای افغانستان ، جریان قوی هوا از کویر به مناطق اطرافش شکل گرفته و در همه جهات مانند یک هشت پا می وزد اما در سمت سیستان بدلیل هموارتر بودن و کمتر بودن عوارض زمین ، شدت این جریان هوا بسیار بیشتر است و این جریان قوی هوا به باد ۱۲۰ روزه سیستان معروف است .
    در حال حاضر بدلیل خشکی کویر وزش باد با گرما و گرد و غبار و حرکت ماسه ها همراه است .
    اگر به یاری خدا ، آب شور و نامحدود و ارزان دریای عمان در کویر ریخته شود قسمتی از کویر ، تبدیل به دریاچه می گردد و همچنین در اثر آفتاب پربرکت کویر ، آب بشدت تبخیر شده و درصد رطوبت در هوا افزایش می یابد در نتیجه هنگام وزش باد کویری ، گرد و غبار کمتری تولید می شود و باد دیگر خشک نیست و هوای مطبوع به سمت سیستان می وزد .
    🤲 ان شاالله
    البته بر اثر گذشت زمان و در اثر تبخیر گسترده ، باقیمانده آب دریاچه شورتر می شود که راه حل آن بازچرخانی آب دریاچه می باشد یعنی باقیمانده آبشور دریاچه مصنوعی لوت یا شورآبه به دریا باز گردانده شود و آب شور تازه به محل دریاچه وارد می گردد و همیشه سطح آب در یک تراز مناسب نگه داده می شود و چرخش و تعویض آب مانع از شورتر شدن آب گردد .

    پیشنهاد :
    از مسئولان تقاضامندم به بی تحرکی و بی عملی در این مهم پایان دهند و حداقل بصورت آزمایشی یک دریاچه بسیار کوچک آب شور با وسعت ۱۲۰ کیلومتر مربع _ به نیت دوران بعد از ظهور امام زمان عج که بیابانی باقی نمی ماند مگر اینکه سرسبز می گردد_ را آبگیری نمایند و تاثیرات آنرا بررسی و به اطلاع مردم برسانند و سپس تصمیم و برنامه آینده خود را اعلام کنند .
    با آرزوی توفیقات روزافزون ملت مسلمان ایران

    و قسمت دوم مطلب
    مشکلات؛
    به مشکلاتی که در سالیان گذشته مطرح شد و پاسخ آنها اجمالا اشاره ای می شود .

    مشکل اول ؛ در مسیر انتقال آب شور تا چاله مرکزی ، نشتی رخ می دهد و آبهای زیر زمینی شور می شود .
    پاسخ ؛
    در مورد انتقال آب با کانال آب چنین ایرادی وارد است اما با خطوط لوله ، وارد نیست چون مهندسین ما عملا با کشیدن چندین خط انتقال نفت و گاز و آب شیرین توانایی خود را اثبات کرده اند .

    مشکل دوم ؛ آب زیر زمینی خود کویر شورتر می شود .
    پاسخ ؛
    خود کویر شوره زار است و رودخانه آب شور دارد و در عمیقترین قسمت کویر آب شور زیرسطحی داریم و آب شیرین آنجا نداریم که شور بشود و همچنین در زیر ماسه های کویر ، بستر سنگ یکپارچه وجود دارد و قبلا بستر دریا بوده و به لایه های زیرین خود ، نشتی ندارد .

    مشکل سوم ؛ در سیستان کوه نداریم و باران فقط بخاطر کوه بوجود می آید و بارش در افغانستان و پاکستان است .
    پاسخ ؛
    درست است که ما سود کمتر می بریم اما بی تاثیر نیست و حداقل بارش های موجود را پربارتر می کند اما مشکل ما بحث امنیت است که باد های ۱۲۰ روزه سیستان که الان ۲۰۰ روزه شده است آرامش و امنیت اجتماعی را سلب کرده است و افزایش گرما و خشکی هوا در کشور تاثیرات مخربی بر نیازهای اولیه زندگی مانند نفس کشیدن و کارکردن می گذارد بنابراین با وجود سود کمتر ، این پروژه توجیه دارد .
    در ضمن جریان قدرتمند هوا و باد از دل کویر مانند اختاپوسی به تمام نقاط اطرافش می وزد و نه فقط بطرف سیستان . در غرب کویر لوت در کرمان و در شمال کویر در سمنان و خراسان کوه داریم و بارش در آن مناطق کوهستانی بیشتر می شود .

    مشکل چهارم ؛ آب و هوای کل ایران عوض می شود و ایران مانند هندوستان می شود و بارانهای بسیار زیاد در فصل گرما می بارد و از سمنان تا مشهد تبدیل به باتلاق های حاصل از بارندگی می شود .
    پاسخ ؛
    این ایراد به طرح رئیس جمهور اسبق آقای رفسنجانی بود که می خواست دریایی عظیم در داخل ایران درست کند و دریای خزر را به خلیج فارس وصل کند و … که یک طرح بسیار عظیم بود و پاسخ دکتر کردوانی به ایشان صحیح است ولی ایجاد یک دریاچه کوچک با وسعت قابل کنترل ، چنین نتایجی ندارد .

    مشکل پنجم ؛ کویر لوت مناظر زیبایی دارد که با ایجاد دریاچه از بین می رود و ثبت جهانی آن باطل می شود .
    پاسخ ؛
    اول اینکه قسمتی از کویر زیر آب می رود و نه کل کویر و دوم اینکه ما هم دل در گرو زیبایی کویر داریم اما اصلاح اقلیم خشک فلات مرکزی ایران آنقدر منافع فراوانی دارد که این اشکال را کوچک می نماید و تعدادی از آن منافع در ادامه بیان می گردد .

    مشکل ششم : هزینه بالا
    پاسخ ؛
    بله هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد . البته می توان گام به گام دریاچه را ایجاد کرد و در فاز اول ایستگاههای پمپاژ با کمترین دبی آب و فقط یک خط لوله برای شروع کار آزمایشی در نظر گرفت و سپس ابعاد و مقادیر و برآورد مالی را در بودجه آینده کشور لحاظ نمود .

    مشکل هفتم : معادن سرشار در کویر
    پاسخ ؛
    کل کویر مرکزی ایران که قرار نیست زیر آب برود و فقط حوضه آبریز چاله بزرگ کویر لوت مد نظر است و محل طرح محدود و قابل کنترل است و ادعای وجود معادن ارزشمند در محل احداث دریاچه می تواند صحت سنجی شود .

    مشکل هشتم : عدم وجود پروژه مشابه در دنیا جهت برآورد و پیش بینی دقیق نتایج

    پاسخ ؛
    هر خاکی و هر مملکتی ویژگیها و نیازهای منحصربفرد خود را دارد بنابراین ما لازم است دست بر زانوهای خود بزنیم وبا اتکا به متخصصان مملکت خودمان مشکلمان را برطرف کنیم و برای پیشرفت دست به اختراع و ابداع و ابتکاری بزنیم و البته پیش بینی اطلاعات آماری و نتایج از قبل که چندین عرصه علمی و اجرایی را همزمان درگیر می کند نیاز به مطالعه بر روی یک نمونه اجرا شده دارد بنابراین پیشنهاد بسم الله گفتن با ایجاد یک دریاچه بسیار کوچک دارم که با صرف هزینه و زمان و همت شرکت های عظیم مشاور و دانشگاهها می توانیم به پاسخ سوالات و پیش بینی اطلاعات آماری طرح اصلی برسیم . سیاست های محافظه کارانه و همچنین روزمرگی مدیران از علل تاخیر در این مهم است .

    مشکل نهم : تغییر اقلیم
    پاسخ :
    صدها میلیارد هزینه کنیم برای هیچی !
    معلوم است که باید اقلیم تغییر کند . باید اوضاع و آب و هوا مطلوب تر و بهتر شود . از اینکه هزینه کنیم و تغییرات اقلیمی رخ ندهد باید بترسیم . اصلا هدف این طرح تغییر اقلیم از خشک به مرطوب است و باید ببینیم با چند همت هزینه ، چند درصد در اقلیم منطقه بهبودی حاصل می شود .

    مشکل دهم : رسوب گرفتن تجهیزات پمپاژ
    پاسخ :
    با استفاده از روش های مغناطیسی کردن و یونی کردن آب در محل پمپاژ این مشکل قابل رفع یا کم شدن است .

    مشکل یازدهم ؛ کاهش گردشگر
    پاسخ :
    بیابان زیباست اما کل بیابانها که قرار نیست تبدیل به دریاچه شوند و مجموعه بیابان و دریاچه در کنار هم زشت نیست ‌و گردشگرش کم نمی شود .

    قسمت سوم مطلب
    مزیت ها؛
    فواید ایجاد دریاچه آب شور مصنوعی لوت ؛

    ۱ . کاهش گرد و غبار در مسیر باد ۱۲۰ روزه سیستان و کاهش رنج مردم و هزینه های سنگین ناشی از آن که بر دوش مردم و دولت است .

    ۲ .با کاهش گرد و غبار امکان نصب توربینهای بادی معمولی که حساس به گرد و خاک هستند فراهم می شود و تولید برق بادی رونق می گیرد .

    ۳ . افزایش رطوبت و باران در کل شهرهای اطراف کویر مرکزی و همچنین در افغانستان و پاکستان

    ۴ . کاهش تعطیلات و بیماریها ، بعلت کاهش گرد و غبار و آلودگی هوا

    ۵ . بیابانزدایی ثروت ساز یا بیابانزدایی اقتصادی ترویج می شود بدین صورت که بیابانهای حوضه آبریز اطراف دریاچه ، رایگان به کشاورزان برای کاشت درختان شورزی مانند حرا و گیاهان شورزی مانند سالیکورنیا و اسفناج باغی اختصاص یابد . با کاشت وسیع گیاه دانه روغنی سالیکورنیا ، تولید روغن خوراکی و کنجاله و علوفه شور و نمک سبز فراهم می گردد و امکان خودکفایی در روغن خوراکی وارداتی و همچنین نهاده های دامی و امکان صادرات نمک سبز فوق گران قیمت بوجود می آید .

    ۶ . قابلیت پرورش ماهی مانند خاویار یا تیلاپیا و میگو و جلبک و … در اکوسیستم بسته .

    ۷ . افزایش گردشگری

    ۸ . افزایش اشتغال

    ۹ . ایجاد دریاچه مصنوعی لوت باعث کاهش دمای کویر لوت می گردد و در نتیجه باعث کاهش اختلاف دما مابین کویر و مناطق اطراف می شود و در نتیجه باعث کاهش اختلاف فشار هوا مابین کویر و مناطق اطراف می شود و در نتیجه باعث کاهش سرعت باد از کویر به مناطق اطراف می گردد ، مخصوصا باعث کاهش سرعت و قدرت باد ۱۲۰ روزه سیستان می گردد و خسارات ناشی از طوفان شن کاهش می یابد . مقدار این کاهش به وسعت دریاچه بستگی دارد و قابل برنامه ریزی و پیش بینی است .

    ۱۰ . دریاچه مصنوعی لوت یک حلقه وصل بسیار قوی دیگری بر حلقه های وصل قبلی اتصال استانها و اقوام مختلف به یکدیگر و مانند یک ریشه تازه ای است که باعث بارورتر شدن درخت ایران اسلامی می شود .

    ۱۱ . رسیدن به این باور که برای احیا دریاچه ارومیه نیز می توان از بازچرخانی آب دریای خزر استفاده کرد و نیازی به ریختن آب شیرین به داخل دریاچه شور ارومیه نیست و همچنین سایر دریاچه های شور در نقاط مختلف ایران اسلامی عزیز

    ۱۲ . باعث افزایش قدرت اقتصادی و همچنین افزایش امنیت و همچنین افزایش عزت در این مملکت می گردد و در نتیجه امید به مملکت اسلام افزایش می یابد .

    و من الله التوفیق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا