یادداشت سیاستی

تحولات اخیر ایران و منطقه از نگاه لجستیک تجاری (تقابل آمریکا – چین)

اندیشکده مدیریت زنجیره تامین آمادگران، جنگ روسیه و اوکراین را راه حل امریکا برای مهار چین تحلیل کرده است.

با مروری بر تغییر تحولات یکی دو سال اخیر منطقه خاورمیانه و دریای خزر، متوجه می‌شویم که در یکی دو سال اخیر چه اتفاقات مهم و تاریخی در اطراف ایران روی داده و در حال رخ دادن است:

  • جنگ آذربایجان – ارمنستان
  • جنگ روسیه – اوکراین
  • پیمان ابراهیم و نزدیکی اعراب به اسراییل
  • تسلط طالبان بر افغانستان
  • ماجراجویی‌های بلندپروازانه ترکیه در منطقه
  • نزدیکی چین و روسیه به اسراییل و عربستان
  • اعتراضات و بهم ریختگی اوضاع داخلی ایران
  • و اخیرا سفر رییس‌جمهور چین به عربستان و موضع‌گیری‌اش علیه ایران

دو نقطه اشتراک اساسی را می‌توان در اتفاقات مورد اشاره یافت:

  • در سطح بین‌المللی: رویارویی و جنگ تجاری-لجستیکی آمریکا و چین
  • در سطح ملی: انزوای روزافزون و دور زده شدن موقعیت لجستیکی و ترانزیتی ایران

روسیه با گرفتار شدن در منجلاب جنگ با اوکراین (دامی که تا حد زیادی آمریکا و غرب برایش پهن کردند)، عملا وارد یک دوره جنگ طولانی و فرسایشی شده است که قطعا باعث آسیب‌های جدی و بلندمدت اقتصادی بر روسیه خواهد شد و عملا بیش از گذشته خرس پیر را از صحنه رقابت ابرقدرت‌ها عقب خواهد راند.

اما بدون شک، یکی از هدف‌های اصلی آمریکا و غرب از جنگ روسیه-اوکراین (و چه بسا اصلی‌ترین هدف) تحت فشار قرار دادن چین و بر باد دادن ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری چین در مگاپروژه لجستیکی «یک جاده، یک راه» (OBOR) بوده است.

با وقوع جنگ روسیه-اوکراین، عملا ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری چین در ایجاد مسیرهای ریلی از شمال دریای خزر از بین رفت و این شریان کلیدی تجاری برای چین (که اتفاقا خیلی روی آن حساب کرده بود) به بن‌بست رسید و تا حد زیادی به تاریخ پیوست.

در دکترین جدید آمریکا که از زمان اوباما آغاز شد، تمرکز آسیایی آمریکایی‌ها از کنترل خاورمیانه به مهار چین شیفت کرده است. اما در این بین، همچنان خاورمیانه برای آمریکایی‌ها (و نیز چین) حایز اهمیت است. اما این بار نه به خاطر خود خاورمیانه و نفت! بلکه به عنوان کریدور تجاری-انرژی مهمی که باعث دسترسی چین به بازارهای غرب (اروپا)، انرژی خلیج فارس و منابع تولید آفریقا می‌شود؛ در جهت مهار چین.

آمریکا توانسته است با حضور نظامی پرقدرت در دریای چین، به نوعی مسیر دریایی چین را تحت کنترل داشته باشد و حالا با جنگ روسیه-اوکراین عملا مسیر کشورهای CIS-روسیه-اروپا نیز مسدود شده است و تنها راه مفر از مسیر خاورمیانه و خلیج‌فارس باقی مانده است.

با این شرایط، چین برای دسترسی به بازارهای غیرآسیایی، چهار گزینه بیشتر ندارد:

۱)  کریدور چین-قزاقستان-دریای خزر-آذربایجان-ترکیه-اروپا

۲)  کریدور چین-قزاقستان-ترکمنستان-ایران-(ترکیه/سوریه/چابهار)-اروپا

۳)  کریدور چین-پاکستان-امارات-عربستان-(کانال سوئز / اسراییل)-(اروپا/آفریقا)

۴)  کریدور چین-قزاقستان-ازبکستان-افغانستان-(ایران/پاکستان)-(ترکیه/سوریه/خلیج‌فارس)-اروپا

متن کامل مقاله و تحلیل و بررسی این کریدورها به همراه نقشه‌های کریدوری مورد بحث را می‌توانید اینجا مطالعه کنید.

با این توضیح مختصر، می‌توان تا حدی به بازی تقابلی چین و آمریکا در منطقه خاورمیانه و یارکشی‌های جدید آن پی برد. در این هژمونی جدید، روابط تجاری-سیاسی خاورمیانه به این صورت بازتعریف می‌شود که یاران دیروز آمریکا، دوستان جدید چین خواهند بود (عربستان، امارات، اسراییل، ترکیه، پاکستان) و به احتمال زیاد دشمنان دیروز آمریکا (ایران، عراق، سوریه) مسیر دوستی و نزدیکی با آمریکا را انتخاب خواهند کرد (با برجام) یا مجبور به انتخاب خواهند شد (با انقلاب و تغییر قدرت در ایران).

سفر بسیار مهم شی جین پینگ به کشورهای عربی و موضع‌گیری علنی علیه ایران را در واقع می‌توان رونمایی از هژمونی جدید خاورمیانه قلمداد کرد و نشانگر آن است که چین از ایران عبور می‌کند. چرا که به دلیل تمرکز جدی آمریکا روی ایران در یارکشی جدید، چین به هیچ عنوان نمی‌خواهد در این مرحله، وارد تقابل مستقیم با آمریکا شود.

در عوض، چین به سراغ متحدان قدیم آمریکا در منطقه رفته است (ترکیه، اعراب و اسراییل)؛ چرا که می‌داند این کشورها در دکترین جدید آمریکا، اهمیت بالا و جایگاه راهبردی ندارند و دیگر آمریکا به شدتی که نسبت به ایران است، نسبت به آن کشورها حساسیت زیادی ندارد.

پی نوشت: این یادداشت توسط مجتبی سلیمانی سدهی، مدیر عامل اندیشکده مدیریت زنجیره تامین آمادگران، نوشته شده است.

یادداشت

یادداشت های سیاستی اندیشکده های ایران را در این صفحه دنبال کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا