چرا تحریم های پسابرجام کاریتر شد؟
پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت، در این یادداشت راه حل مقابله با تحریم های آمریکا را روی کار آمدن «یک دولت جوان حزب اللهی» میداند.
اینکه تحریم های سال ۹۷ به بعد شدیدتر از تحریم های ۹۱-۹۰ شدهاند، سخن درستی است. قبل از برجام بالغ بر یک میلیون بشکه نفت صادر میکردیم و مراودات تجاری ما هرچند آسیب دیده، اما در حد قابل قبولی قرار بود. اما دلیل اینکه در دوره قبل از برجام، تحریم ها به شدت تحریم های بعد از ۹۷ موثر نبود چیست؟ آیا چون دولت آمریکا دموکرات بود یا اوباما انسان مودب و باهوشی بود، تحریم ها نرمتر بودند و ترامپ آنها را سختتر کرد؟
این گزاره که تفاوت شدت تحریم ها به تفاوت اوباما و ترامپ بازمیگردد، یکی از مصادیق تحریف است. تحریم نفت و بانک مرکزی ایران در دوره اوباما وضع شد، اما در آن دوره ایران پای میز مذاکره ننشسته بود، برنامه هسته ای اش محدود و بیخاصیت نشده بود، و در یک کلام ورقهای زیادی برای بازی کردن در دست داشت. وقتی دولت تدبیر و امید در ایران روی کار آمد، از یک سو عطش برای مذاکره نشان داده شد و از سوی دیگر با عباراتی چون «خزانه خالی است» و «آمریکا میتواند با یک بمب تمام تاسیسات ایران را از کار بیندازد» و «آب خوردن مردم هم در گرو توافق هسته ای است»، اظهار عجز شد، و از سوی دیگر به صورت یکجانبه همه داشتههای راهبردی هسته ای به قیمت نسیه محدود گشت. علاوه بر این، تضمین داده شد که در صورت خروج آمریکا از برجام ایران همچنان به اجرای تعهدات خود ادامه دهد.
این مجموعه رفتارها به دشمن این پیام را داد که میتواند بر فشار بیافزاید و امتیازات بیشتری بگیرد. این بود که ترامپ از برجام خارج شد و تحریم هایی را که هرگز آنگونه که باید برداشته نشده بود، بازگرداند.
مسئله دیگری که باعث کاریتر شدن تحریم ها شد، اجرای توصیه های FATF بود که امکان رهگیری مبادلات مالی ایران به ایجاد مانع در برابر تجارت خارجی ایران را برای آمریکا تحصیل کرد. یک مقام دولتی گفته است وقتی میخواهیم با یک بنگاه یا شرکتی وارد تجارت شویم، سفیر آمریکا مستقیما با مدیران شرکت یا آن بانک ارتباط برقرار کرده و تهدیدش میکند. اینکه آمریکا قبل از تجارت، از نیت تجاری ایران خبردار شده است، یعنی حتی بر فراهم سازی مقدمات یک فرآیند تجاری اشراف دارد، و این از نتایج اجرای توصیه های FATF است. جای تاسف است که وقتی FATF ایران را در لیست سیاه خود قرار داده است، به چه دلیل باید اجرای ۳۹ بند از ۴۱ بند برنامه اقدام توافق شده با این نهاد ادامه یابد؟
نتیجه اینکه اولا تشدید تحریم ها نتیجه نشان دادن عطش برای مذاکره، امضای توافق خسارتباری چون برجام و از کف دادن داشتههای هسته ای، اعطای امتیازات یکجانبه به آمریکا، و اجرای استانداردهای FATF است؛ ثانیا تحریم های اوباما در زمان خودش «تحریم های فلجکننده» نامیده شد، یعنی دولت دموکرات اوباما هدف رسمی خود را فلج کردن اقتصاد ایران اعلام کرد و القای این سخن که او با ما بود و انسان خوبی بود و مهربانتر بود، خدمت به آمریکا و خیانت به مردم ایران است؛ ثالثا اگر در ایران دولتی بر سر کار بیاید، یک برجام دیگر با دولت آمریکا را امضا کند، تجربه این چند سال اخیر به ما میگوید وضعیت اقتصادی کشور ما پس از یک سیکل هشت ساله مشابه دیگر، حداقل ۱۰۰ درصد وخیمتر از امروز خواهد بود.
بنابراین، راهکار برون رفت از شرایط فعلی، نه امید بستن به انتخابات آمریکا، که زمینه سازی برای روی کار آمدن یک دولت جوان حزب الهی است که ایران را به دست ایرانی بسازد و دشمن را از تحریم پشیمان کند. یک دولت خسته و لیبرال، مشوق دشمن برای فشار بیشتر خواهد بود.
پینوشت: این یادداشت به قلم دکتر سید یاسر جبرائیلی، مربی حکمرانی و سیاستگذاری گروه اقتصاد و صنعت پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت، نوشته شده است.