ترندگذاریحکمرانی و توسعهسند تحلیل مسئلهمبانی و اسناد حکمرانی

ترندگذاری برنامه ششم پیشرفت

ششمین برنامه‌ی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران مقطع پنج‌ساله‌ی ۱۳۹۹-۱۳۹۴ را در برمی‌گیرد. برنامه‌ی ششم پیشرفت، وارث پیامدهای مثبت و منفی پنج برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی قبلی در یک دوره‌ی ۲۵ ساله است؛ هم‌چنین برنامه‌ی ششم، عمیقاً متأثر از وقایع و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملّی است که رخ‌داده یا در حال وقوع است. ازاین‌رو، ترندهای برنامه‌ی ششم، لزوماً باید مبتنی بر پیامدهای برنامه‌های پیشین و تحولات جهانی، منطقه‌ای و ملی گذاشته شوند. محورهای کلی ترندگذاری برنامه‌ی ششم، به‌اجمال در پی این مقدمه آمده است. اما سه نکته‌ی اساسی، روند برنامه‌ریزی استراتژیک طرح‌های پیشرفت را اصلاح و غنی می‌سازد:

الف- طرح‌ریزی‌های پنج‌ساله، با یک اشکال اساسی مواجه است و آن اشکال این است که اجرای این طرح‌ها و برنامه‌ها، اغلب به جمهوری بعد موکول می‌شوند. برنامه‌ی چهارم توسعه توسط جمهوری هشتم ریخته شد و در جمهوری نهم اجرا گردید. برنامه‌ی پنجم توسعه نیز در جمهوری دهم ریخته شد و اجرای بخشی از آن به جمهوری یازدهم موکول گردید. با توجه به این‌که هر جریان سیاسی که از سوی مردم انتخاب می‌شود، غالباً در یک دوره‌ی هشت‌ساله، دو جمهوری چهارساله را عهده‌دار می‌شود، عقلانی‌تر است که برنامه‌ی دوره‌ی دو جمهوری را تهیه کند.

ازاین‌رو ضروری است برنامه‌های پنج‌ساله‌ی پیش‌رفتتبدیل به برنامه‌های هفت‌ساله‌ی پیش‌رفت شوند. در این صورت هر جمهوری که شکل گرفت، در یک سال اول عمر خود، برنامه‌ی مطلوب خود را تهیه نموده و در مجلس شورای اسلامی تصویب نماید. سپس در سه سال باقی عمر آن جمهوری – و چهارساله‌ی عمر جمهوری بعدی – آن برنامه‌ی هفت‌ساله‌ی خود را اجرا کند. در این صورت امکان ارزیابی برنامه‌ی اختصاصی هر جمهوری، و عمل‌کرد آن جمهوری پس از اتمام دوره‌ی آن بهتر محقق می‌شود.

در قرآن کریم، نظام برنامه‌ریزی استراتژیک حضرت یوسف (ع) برای مصر باستان تشریح شده است. رؤیای فرعون مصر در خواب، حاوی علائمی بود که یوسف (ع) آن‌ها را تأویل کرد و مبتنی بر آن، دو برنامه‌ی هفت‌ساله را برای چهارده سال ریخت. ازاین‌رو برنامه‌ی هفت‌ساله، یک الگوی وحیانی نیز در قرآن کریم دارد.

ب- برنامه‌های پیشرفت باید در افق مشخص ریخته شود. برنامه‌ی ششم پیشرفت نیز یک افق نزدیک دارد که سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ است. اما تحولات پرشتاب جهانی حکم می‌کند که این نگاه عمیق‌تر شود. برای برنامه‌ی ششم – که اجرای آن از ۱۳۹۴ آغاز می‌شود – افق ۱۴۱۴، خود یک افق بیست‌ساله است. چشم‌انداز ۱۴۰۴ افق نزدیک، چشم‌انداز ۱۴۱۴ افق واسط، و چشم‌انداز ۱۴۴۴ افق دور برنامه‌ی ششم پیشرفت است.

اکنون کشور با گذشت یک دهه از چشم‌انداز ۱۴۰۴ فقط به مدت ۱۰ سال چشم‌انداز دارد. حال آن‌که افق ۱۰ ساله افق نزدیک است و باید افق دور را در جهان و ایران نگریست.

از این رو نگرش ۵۰ ساله در افق دور، سپس هدف‌گذاری در زیر آن در افق‌های نزدیک، حکم عقل است. زیرا روند تحولات پر شتاب، فرصت تحلیل وقایع متعدد در یک مقطع زمانی را به تصمیم‌سازان نمی‌دهد. در نتیجه تصمیم‌سازان مجبورند که افق‌های ۵۰ سال و بالاتر را در نظر بگیرند و در افق‌های کوتاه و میان مدت تصمیم‌سازی کنند.

ج- طرح‌ریزی استراتژیک، روی‌کردهای متعدد و متنوعی دارد که در ایران متأسفانه تنها یک روی‌کرد مورد توجه بوده است؛ مکتب «اصالت فرصت» در روی‌کرد امنیت‌مدار. این مکتب که تحت عنوان مخفف SWOT شناخته می‌شود، ظرفیت کامل و جامعی برای طرح‌ریزی استراتژیک ندارد. هر حوزه‌ای، روی‌کرد طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی خاص خود را می‌طلبد که غالباً با روی‌کرد امنیت‌مدار و به ویژه با مکتب SWOT تمایز و تفاوت اساسی دارد.

 

این مطالعه در اندیشکده یقین در سال ۱۳۹۳ انجام شده است.

 

محصولات مرتبط:

 

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

اندیشکده یقین

اندیشکده‌ی یقین، به عنوان مرکز بررسی‌های دکترینال، به عنوان یک نهاد عمومی تصمیم‌ساز، تلاش دارد در رقابت با نهادهای رسمی به ویژه با مراکز تحقیقات استراتژیک کشور، تصمیم‌سازی و چاره‌اندیشی را از انحصار این نهادهای متصلب خارج سازد. ورود به صفحه انديشکده

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا