زوال باغستان سنتی قزوین
تحلیل روند زوال باغستان سنتی قزوین و ارائه اقدامات پیشنهادی به منظور احیا و حفظ آن
باغستان سنتی قزوین مجموعه باغاتی است که بهصورت یک پهنه پیوسته در شرق، جنوب و غرب شهر قزوین گسترده شده است و تا حدود نیم قرن پیش، قبل از آنکه قسمت شمالی آن تخریب شود و زیر ساخت و ساز برود، حلقه سبزی به دور شهر قزوین بود. مساحت باغستان سنتی قزوین حدوداً چهار هزار هکتار بوده است که متأسفانه الان فقط ۲۲۰۰ هکتار به جا مانده است. نابودی قسمت شمالی باغستان سنتی قزوین، توسعه شهری و روندهای حاکم بر اقتصاد سیاسی زمین شهری در دهه گذشته به سمتی رفته است که قسمت شرقی باغستان سنتی را به نابودی میکشاند و با این روند پیشبینی میشود در آینده چیزی از باغستان باقی نماند؛ بنابراین حفاظت از باغستان سنتی یکی از موضوعات چالشی در قزوین میباشد.
کلیدواژه: محیط زیست، توسعه شهری، قزوین، باغستان
ضرورت و اهداف پژوهش
حفاظت از باغ سنتی به یکی از مضوعات چالشی در شهر قزوین بدل شده است. مسئولان استان از یک سو برای حفاظت از باغستان تلاش میکنند و از سوی دیگر همچنان با تغییر کاربریها و تخریبهای جزئیِ سه-چهار هکتاری در باغستان «در راستای منافع شهر» و «در موارد ضروری» همراهی میکنند؛ در حالی که باید توجه داشت که نابودی دستکم ۱۵۰۰ هکتار از باغستان سنتی در دهههای گذشته، یک شبه اتفتاق نیفتاده است. بازدیدهای میدانی و تصاویر ماهوارهای نشان از این دارد که بخشهای وسیعی از باغستان، عمدتا در بخش شرقی، همین ۱۵ سال پیش سبز و زنده بودهاند اما امروزه رها شدهاند و بیشتر درختانشان خشک شده است. گهگاه هم با آتشسوزیهایی که روشن نیست عمدی اند یا اتفاقی پهنهای از باغستان آسیب جدی میبیند. سازمان اجتماعی سنتی باغستان که طی سدهها شکل گرفته است یعنی تقسیم کار، سلسله مراتب، شیوههای انتختاب افراد ارشد و مسئول و هنجارهای اداره امور باغستان، در دهههای گذشته آسیب دیده و تضعیف شده است. بنابراین تلاش برای احیا و حفظ باغستان سنتی قزوین ضروری به نظر میرسد.
روند و عوامل نابودی باغستان
در ادامه عواملی که منجر به نابودی باغستان قزوین شدهاند، تشریح شده است.
از بین رفتن ساختار اجتماعی باغستان: فروپاشی یا ضعف مدیریت باغها به تخریب ساختار اجتماعی باغستان منجر شده و همچنین خساراتی که به کالبد باغستان وارد آمده، انگیزه و پشتکار باغبانان و باغداران را کم کرده و به ساختار اجتماعی باغستان ضربه زده است.
جادهکشی در باغستان: جادهها شامل: ۱- مسیرهای مواصلاتی قزوین به شهرهای دیگر است. این مسیرها برای شهر کاملاً ضروریاند، اما کاربریهایی که به تدریج در حاشیه این مسیرها به باغستان وارد میشوند با اینکه غیرضروریاند، ایجاد میشوند و تخریب را دو چندان میکنند، ۲- کمربندی قزوین که قسمت جنوبی آن به اتوبان طبقاتی تبدیل شده و پل امام رضا(ع) نامگذاری شده است. این مسیر به باغستان آسیب زده و آسیب آن ممکن است بیشتر شود، ۳- مسیر موسوم به جاده گاز که از دل باغستان عبور میکند؛ شهرداری قزوین برای سال ۹۸ بودجهای برای تقویت جاده گاز در نظر گرفته و گفته است که در آینده این جاده محدود به دسترسی باغداران میشود.
کمبود آب: مسدود کردن کانالهای آب در توسعه شهری، برداشت آب از بالادست رودخانهها، از بین رفتن قناتها، برداشت ماسه از رودخانهها و پایین رفتن سطح آب رودخانه نسبت به سردهنه آبگیر باغ از عواملی است که باعث کاهش آب باغستان شده است. در حال حاضر توسعه سافاری پارک که شامل جنگلکاری غیرطبیعی و هفت دریاچه مصنوعی است، به یکی از تهدیدها علیه باغستان سنتی تبدیل شده است.
ناامنی: یکی از صدمات جادهها به باغستان، تسهیل دسترسی کسانی است که به قصد آسیب یا دزدی محصول، وارد باغستان میشوند.
آتشسوزی: یکی از پیامدهای ناامنی باغستان، آتشسوزیهایی است که پیدرپی در باغستان رخ میدهند.
اقدامات پیشنهادی برای کمک به احیا و حفظ باغستان
بدون تغییرات سیاستی، سرنوشتِ راهکارهای اجرائی ادامه همین وضع موجود است. بنابراین نخست تغییرات سیاستی پیشنهادی برای حفاظت از باغستان سنتی ارائه میشود و در نهایت راهکارهایی معرفی میشود که بسیاری از کارشناسان در استان بر مفید بودن آنها اجماع دارند و در برخی مطالعات نیز پیش از این به آنها اشاره شده است.
اصلاح تقسیم مسئولیتها میان بخش دولتی-عمومی و بخش تعاونی-خصوصی
فعالیتهای مربوط به باغستان سنتی شامل سه دسته از اقدامات است که در ادامه تشریح شده است.
- فعالیتهای حیاتی باغستان: فعالیتهایی که توسط اهالی باغستان انجام میشده است؛ مانند هرس درختان، علفزنی، آبیاری و … ،
- مسئولیتهای حاکمیتی و قانونی: مانند ثبت جهانی باغستان، جلوگیری از تغییر کاربری، جلوگیری از ورود گونههای مهاجم و … ؛
- مسئولیتهای حمایتی: نظیر تحقیق در خصوص روشهای دفع آفات و اطفاء حریق.
در حال حاضر شهرداری از طریق سازمان باغستان سنتی در فعالیتهای حیاتی باغستان ورود کرده است. این اقدامات ضمن اینکه در برهههای کوتاهمدت منافعی برای باغداران داشته است؛ در بلندمدت موجب تضعیف نهاد اجتماعی باغستان میشود. پیشنهاد سیاستی این است که حکومت از فعالیتهای اجرایی در حوزه باغستان به نفع نهاد اجتماعی باغستان عقبنشینی کند یعنی امور حیاتی باغستان به نهاد اجتماعی آن واگذار شود. این عقبنشینی نباید به معنی عدم حمایت و کاستن از بار مالی شهرداری یا ادارات کل باشد، زیرا که دولت و بخش عمومی وظیفه دارند به دلیل منافعی که کل باغستان برای شهر دارد، از باغستان حمایت کنند.
از این منظر میتوان کلیه مسئولیتهای اجرایی سازمانهای دولتی در ارتباط با باغستان را به نهاد اجتماعی باغستان واگذار کرد. در این صورت دولت در دو سطح کلیدی به باغستان کمک خواهد کرد. یکی نقش نظارتی و حاکمیتی است و دیگری نقشهای حمایتی و نقشهای اجرایی غیرقابل واگذاری مانند اطفاء حریق که تخصص سازمان آتشنشانی است. همچنین مسئولیتهایی از قبیل انجام تحقیقات لازم در خصوص دفع آفات که تخصص اداره کل جهاد کشاورزی یا مراکز آموزشی-تحقیقاتی دولتی است نباید واگذار شود.
ارتقا جایگاه نهاد متولی باغستان
به منظور فراهم آوردن زمینه مشارکت مؤثرتر دستگاههای اجرایی شامل ادارات کل جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی و محیط زیست در حمایت از باغستان، نهاد متولی باغستان باید از زیرمجموعه شهرداری قزوین به استانداری قزوین منتقل شود.
اجرای راهکارهای فنی و اقدامات موضعی
- ممنوعیت تغییر کاربری: باید تغییر کاربری در حاشیه یا عمق باغستان در هر کمیسیونی ممنوع شود و از تبدیل حریم شهر به محدوده شهر ممانعت شود.
- حصارکشی: حصارکشی برای تأمین امنیت باغستان در برابر تخریبها و ممانعت از دزدی محصولات ضروری است. این اقدام باید با استفاده از روشهای سنتی نظیر کاشت گیاهان اجرا شود.
- تأمین آب: انتقال آب از تصفیهخانه قزوین به باغستان سنتی که نیازمند لولهکشی آب و استفاده از پمپهای انتقال آب است.
- ایجاد باغ اشتراکی: در حال حاضر شهرداری قزوین بخشهایی از باغستان را که در جوار شهر قرار گرفتهاند، تملک کرده است و فرایند تملکها همچنان ادامه دارد. شهرداری قرار است این بخشها را به فضای سبز بدل کند. در اینجا دو امکان وجود دارد؛ یکی اینکه بوستان شهری ایجاد شود. دوم اینکه کیفیتهای باغستان سنتی احیا و حفظ شود. در حالت اول، اداره بوستان بر عهده شهرداری است؛ معمولاً زمین بوستان چمنکاری و سنگفرش میشود و درختانی کاشته میشود. در حالت دوم، زمین چمنکاری نمیشود، سنگفرش و ساختوساز بسیار حداقلی میشود و گیاهان باغستان پرورش داده میشود؛ اداره این باغ به مردم سپرده میشود. این الگو در کشورهای مختلفی تجربه شده و در حال تبدیل شدن به الگویی است که آثار اجتماعی مطلوبی در شهرها ایجاد میکند. مالکیت این اراضی که به عنوان باغ اشتراکی شناخته میشود میتواند عمومی یا خصوصی باشد. در ایران به دلیل وجود مکانیزمهای پیچیده اقتصادی-سیاسی، بخش خصوصی علاقهای به ایجاد باغ شهری ندارد؛ در این شرایط، بخش عمومی که اراضی مشخصی را در اختیار دارد میتواند چنین تجربیاتی را به پیش ببرد.
جمعبندی
در گذشته مساحت باغستان سنتی قزوین حدوداً چهار هزار هکتار بوده اما اکنون فقط ۲۲۰۰ هکتار به جا مانده است؛ لذا حفاظت از باغستان سنتی قزوین، یکی از موضوعات مهم و چالشی و ضروری در شهر قزوین میباشد. اتفاقاتی مانند از بین رفتن ساختار اجتماعی باغستان، جادهکشی در باغستان، کمبود آب، ناامنی و آتشسوزی منجر به نابودی این باغها شده است. در این پژوهش به منظور کمک به احیا و حفظ باغستان سنتی، راهکارهایی ارائه شده است. این راهکارها که شامل «اصلاح تقسیم مسئولیتها میان بخش دولتی-عمومی و بخش تعاونی-خصوصی»، «ارتقا جایگاه نهاد متولی باغستان»، «ممنوعیت تغییر کاربرنی، «حصارکشی»، «تأمین آب» و «ایجاد باغ اشتراکی» میشود و مورد اجماع بسیاری از کارشناسان در استان است.
این مطالعه در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری توسط فرشید سلیمی مقدم در سال ۱۳۹۸ انجام شده است.