بررسی و تحلیلدین و دینداریسند هشدار راهبردیفرهنگ و رسانه

برآورد آسیب افراط گرایی در تشیع

شناسایی روند افراط گرایی شیعی در ایران، سنجش وضعیت بر اساس پژوهش ها و دیدگاه نخبگانی و ارائه راهکارها

با بررسی جایگاه تشیع در منطقه و منحصر به فرد بودن ایران از لحاظ مذهب و فرهنگ، می توان گفت افراطی گری اهل سنت و شیعه و اقدامات خلاف مصالح و منافع اسلام آن ها منشا ورود مذهب تشیع به مرحله جدیدی از حیات سیاسی خود شده و امکان آن می رود که یکی از حقایق تلخ تاریخ معاصر کشور رقم بخورد. باید اذعان داشت این مسئله اقدامی برنامه ریزی شده و هدفمند است که با حمایت مادی، نظامی و سیاسی نظام سلطه در حال اجرا است و در این بین عملکرد برخی گروه های افراط گرای شیعه و بهره برداری دشمنان شیعه از اعمال خرافی و افراطی آنان و همچنین تحریک قاطبه اهل سنت علیه تشیع نیز از مهم ترین عوامل تنش مذهبی در کشور است.

ضرورت و اهداف پژوهش

با وجود تاکید فراوان بزرگان اسلامی به ویژه امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و جمع کثیری از علما و مراجع، بر امر برابری و برادری میان جامعه شیعه و سنی ایران و تاریخچه طولانی مدت تعاملات میان این دو مذهب اسلامی، امروزه مشاهده می شود که در کنار گسترش افراط گرایی و جریان تکفیری که منتسب به اهل سنت است، برخی در درون جامعه شیعی و سنی با دامن زدن به اختلافات بین مذهبی و بیان نظرات و دیدگاه هایی که عمدتا جنبه سیاسی دارد، موجبات تفرقه و تنش میان اهل سنت و شیعه را فراهم نموده اند، تنشی که کاملا به سود دشمنان و معاندان اسلام و نظام جمهوری اسلامی است. در این بین نباید از یک سو نقش و عملکرد برخی گروه های افراط گرای شیعه که موجب تحریک قاطبه اهل سنت علیه شیعه می شوند و از سوی دیگر بهره برداری دشمنان شیعه از اعمال خرافی و افراطی آنان غافل بود. بی شک جریان شیعه افراطی که با نوعی اخباری گری یا تفکرات انحصارگرانه و سلفی مآبانه همراه است ریشه در نوعی تفکر دارد که در آن حقیقت و حقیقت گرایی جایی ندارد. شاید بتوان عامل اصلی افراط گرایی در میان شیعیان را در سه مسئله نگاه سلیقه ای به ارزش ها، بدعت گذاری ها و مسائل خرافی و جابجایی جایگاه تقلید و اجتهاد یافت. از همین رو پژوهش حاضر به بررسی وضعیت افراط گرایی شیعی در جامعه ایران پرداخته و عوامل دخیل در آن را شناسایی نموده است.

شناسایی روند افراط گرایی شیعی در ایران

در تحلیل پژوهش های کیفی از وضعیت جامعه باید گفت جامعه ایران سه رویکرد را تجربه می کند که تقریبا جهش و کنشی مقابل یکدیگر نشان می دهند:

  • جامعه عمومی کشور: منظور از جامعه عمومی کشور، جامعه غالب کشور در مناطق با اکثریت قاطع یا تمام شیعی است. آمارها نشان می دهد وضعیت دین داری جامعه در چند سال گذشته تاکنون در مسائل مناسکی چندان تفاوتی به خود ندیده است. این جامعه از آن نگرش های افراطی فاصله یافته و روند نسبتا باثباتی را طی می کند که در این میان حوادث منطقه نیز در آگاهی بخشی جامعه حائز اهمیت است.
  • جامعه زیستی مشترک: منظور از جامعه زیستی مشترک، مردم مناطقی است که شیعیان و اهل سنت مشترکا با جمعیتی نزدیک به هم یا با اکثریت اهل تسنن ساکن هستند. وضعیت در بسیاری از این مناطق روند رو به مساعدی داشته است، اما با وضعیت مطلوب بسیار فاصله دارد. برای نمونه بر اساس تحقیقی که در منطقه خواف استان خراسان صورت گرفته، تحقیقات نشان می دهد تبلیغات سیاسی شبکه های اجتماعی تحت وب و موبایل (با ۷۷ درصد)، استفاده مردم از شبکه های تلویزیونی آن سوی مرزها (با ۹۳ درصد)، حمایت های جانب دارانه برخی نشریه های داخلی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم (با ۷۴ درصد) و تولید برخی از فیلم های داخلی جانب دارانه شیعه و سنی (با ۷۴ درصد)، موجب نفوذ وهابیت در بین مرزنشینان خواف شده است.
  • جامعه مذهبی- سنتی: منظور از جامعه مذهبی- سنتی، آن مردمی است که طرفدار مذهب سنتی هستند که عمدتا به مناسک روی می آورند. البته جمعیت زیادی از این قشر کسانی هستند که تجمعات مذهبی، سفرهای زیارتی و هیئات عزاداری را تشکیل می دهند. این گروه مهم ترین قشر آسیب پذیر در مسئله افراط گرایی شیعی را تشکیل می دهند. بر اساس پژوهش های انجام شده شبکه های ماهواره ای مبلغ شیعه افراطی که عمدتا بینندگان آن جامعه مذهبی کشور هستند در ۱۰ سال گذشته، گسترش چشم گیری داشته و ظاهرا این روند ادامه خواهد داشت.

سنجش وضعیت بر اساس پژوهش ها و دیدگاه نخبگانی

پژوهش ها نشان می دهد روند وضعیت افراط گرایی شیعی به سمت مطلوب در حال حرکت است. بسیاری از هیئت ها تحت اشراف سازمان ها و نهادهای ذی ربط درآمدند و مشاهدات نشان از بهتر شدن اوضاع اعتقادی این مراسم و عزاداری ها دارد. همچنین به نظر می رسد جمع قابل توجهی از مردم جامعه به ضرورت اعتدال گرایی مذهبی رسیده اند و لازم است مسئولان در آگاهی بخشی تلاش مضاعفی نمایند. البته وضعیت آتی با جمع خبرگانی در میان گذارده شده که از دل آن سه سناریو برای وضعیت آینده استخراج شد:

  • ترسیم وضعیت مطلوب: برخی نخبگان معتقدند با پیگیری مقامات قضایی و آگاهی بخشی که صورت یافته تا حدود زیادی از افراط گرایی شیعی کاسته شده که نمود عینی آن کاهش موضع گیری مداحان و هیئتی ها در مراسم محرم بوده است. مراسم تفرقه افکنانه مذهبی به حداقل رسیده و امید است این روند همچنان بهبود یابد.
  • ترسیم نامطلوب بودن: عمده مردم جامعه، فعل و انفعالات داخلی کشور را دینی تصور می کنند؛ بنابراین اگر این روال ادامه یابد رویکرد به انگاره های ضد دینی افزایش پیدا خواهد کرد. همان طور که این کنش و واکنش افراط گرایی را تشدید خواهد کرد، اگر اقدام نظام مندی صورت نگیرد در ۲ یا ۳ دهه بعد، جامعه شیعی ایران کمتر با معارف شیعی آشنایی داشته و عمدتا جامعه ای مناسک محور با شبهات فراوان برای جوانان و نوجوانان وجود خواهد داشت.
  • ترسیم وخیم بودن اوضاع: جمع اندکی از کارشناسان خبره معتقدند با این روندی که حوزه نسبت به مذاهب دیگر دارد جنگ مذهبی در ایران اسلامی در آینده قطعی است؛ یعنی همین اتفاقی که در سوریه و عراق افتاد در ۲۰- ۱۵ سال آینده در ایران رخ خواهد داد. (مثلا بسیاری اوقات در زاهدان همسایه شیعه با همسایه سنی خود هیچ ارتباطی ندارد!) هرچقدر ارتباطات کمتر شود، اقتدار امنیتی کشور نیز کاهش خواهد یافت. در کنار این موضوع، رویکردهای سکولار در کشور به تدریج در حال گسترش است و قطعا در جنگ مذهبی، سکولارها در کنار مخالفان هستند.
  • جمع بندی سه نظر: بر اساس جلسه بارش فکری به نظر می رسد اوضاع افراط گرایی شیعی در ایران در وضعیت نامطلوبی قرار دارد که در نقطه تضاد آن گسترش فرهنگ سکولاریزه نیز قابل مشاهده است. این وضعیت برای مناطق عمومی چندان مخاطره آمیز نیست و تنها نیازمند آگاهی بخشی بیشتر به مردم و کنترل هیئت ها و مساجد می باشد؛ اما درباره مناطق زیستی مشترک لازم است تدابیری اندیشیده شود که احتمال خطرات زیادی در سال های نزدیک به همراه دارد. به ویژه منطقه مشهد و شهر خواف که وضعیت نامطلوبی را پشت سر می گذارد. همچنین جامعه سنتی ایران نیز بهتر از گذشته شده، اما همچنان لازم است این جامعه را از خرافات، اندیشه های غلط به ظاهر دینی، زیست صرفا مناسکی، آسیب های افراط گرایی و پیامدهای اعتدال گرایی در جامعه آشنا نمود.

چشم اندازهای آتی بر مبنای پژوهش ها و تحلیل های انجام شده

از پژوهش ها و دیدگاه های خبرگان می توان نتایج ذیل را در خصوص روند آتی موضوع افراط گرایی به دست آورد:

  • پیش بینی می شود افراط گرایی شیعی در جامعه ایران روند نزولی را طی نماید. البته این گذر به کندی اتفاق می افتد؛
  • به احتمال زیاد جریان های تکفیری در یکی دو سال آینده با استفاده از نگرش افراط گرایان شیعی، اقدام به تحرکاتی خواهند کرد که مهم ترین نقطه فعالیت آن ها سه استان خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی به ویژه منطقه خواف و سراوان خواهد بود؛
  • به احتمال زیاد با شکل گیری نسل آینده، شکاف نسلی موجود در حوزە دین ورزی ممکن است تشدید شود و به تعارض و حتی گسست نسلی بی انجامد.

عوامل، توصیه های راهبردی و ترسیم نقشه راه

بر اساس بررسی پژوهش ها و جمع بندی مصاحبه های نخبگانی، به نظر می رسد برای آماده سازی اذهان مردمی، با هدف افزایش سرمایه فرهنگی، مهم ترین راهبرد آموزش مذهبی از ابتدای دوران تعلیم تا دوران بلوغ فکری، در کنار تلاش و عملکرد مسئولان و مدیران کشوری، حوزه های علمیه و برنامه سازان رسانه های ملی است. این راهبرد، قدمی مهم در تحقق اعتدال گرایی مذهبی در جامعه است که با راهکارهای کلان عجین شده در این راهبرد ذکر شده قابل دستیابی است.

جمع بندی

پژوهش حاضر به بررسی وضعیت افراط گرایی شیعی در جامعه ایران پرداخته و عوامل دخیل در آن را شناسایی نموده است. در پژوهش حاضر وضعیت آتی افراط گرایی شیعی ها با جمع خبرگانی در میان گذارده شده که از دل آن سه سناریو برای وضعیت آینده استخراج شد: سناریوی اول که بیانگر وضعیت مطلوب است که در آن افراط گرایی شیعی و مراسم های تفرقه افکنانه بسیار کاهش یافته است و در آینده نیز ادامه خواهد یافت؛ سناریوی دوم بیانگر نامطلوب بودن اوضاع است که مطابق آن فعل و انفعالات داخلی کشور از سوی اکثریت جامعه دینی تصور می شده و در صورت ادامه این روال رویکردهای ضد دینی افزایش پیدا خواهد کرد. رویکرد سوم ترسیم وخیم بودن اوضاع می باشد که بیانگر جنگ مذهبی در آینده ایران است. جمع بندی این سه نظر نشان می دهد که اوضاع افراط گرایی شیعی در ایران در وضعیت نامطلوبی قرار دارد که در نقطه تضاد آن گسترش فرهنگ سکولاریزه نیز قابل مشاهده است. از همین رو آموزش مذهبی از ابتدای دوران تعلیم تا دوران بلوغ فکری، در کنار تلاش و عملکرد مسئولان و مدیران کشوری می ‌تواند بهبوددهنده اوضاع باشد.

این مطالعه در مرکز پژوهشی مبنا توسط سید مرتضی میرتبار در سال ۱۴۰۰ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

مرکز پژوهشی مبنا

مرکز پژوهشی مبنا در سال 1390 با عنوان «موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین» با همت برخی اساتید حوزه و دانشگاه و پژوهشگران حوزه فرهنگی در شهر مقدس قم تاسیس شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا