امنیت و سیاست خارجیبررسی و تحلیلحوزه کشورهای منطقهسند پس زمینه

سلفی گری در جمهوری آذربایجان؛ از حمایت تا تهدید

بررسی تاریخچه سلفی گری در کشور جمهوری آذربایجان و مانع تراشی برای فعالیت شیعیان در این کشور

ظهور سلفی گری پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در منطقه قفقاز همیشه برای دولت های تازه تاسیس مشکل آفرین بود؛ به ویژه آن که تمایل ایدئولوژیک آنان به برپایی عمارت اسلامی در مناطق تحت سکونتشان تمامیت ارضی و انسجام کشورهای قفقاز را تحت تاثیر امنیتی قرار می داد. در این بین دولت جمهوری آذربایجان با هدف کنترل نفوذ جمهوری اسلامی ایران در میان شیعیان خود با نزدیک شدن به کشورهای عربی حامی سلفی گری، درصدد مانع تراشی بر سر راه ارتباط گیری شیعیان دو سوی ارس شد؛ اما در این بین رفته رفته حمایت های دولت باکو از این قشر مذهبی تبدیل به مشکلات امنیتی در داخل مرزهایش شده است.

ضرورت و اهداف پژوهش

اوایل اکتبر سال ۲۰۱۴، کشته شدن رشاد بخش علی  اف کشتی گیر پرآوازه جمهوری آذربایجان در جبهه سوریه در رسانه های این کشور خبرساز شد. این خبر که برای بسیاری در جمهوری آذربایجان غافلگیرکننده بود، نشان دهنده یک تهدید امنیتی در حال ظهور برای آذربایجان بود. این اتفاق نشان می داد که صدها آذربایجانی به نیروهای دولت اسلامی (داعش) در سوریه پیوسته اند. آغاز سال ۲۰۱۴ نیز برای جمهوری آذربایجان حاکی از افزایش اخبار به هلاکت رسیدن تعداد زیادی از افراطیون وهابی این کشور در سوریه بود. گویا آذربایجان هدف جذابی برای جهادگران داعش باشد. این کشور یکی از معدود کشورهای جهان با اکثریت مسلمان شیعه است و داعش به شدت ضد شیعه است؛ اما باید توجه داشت که علاوه بر این، جمهوری آذربایجان محل زندگی یک جامعه مهم و بومی از سلفی ها است که پیروان تفسیری خاص از اسلام سنی هستند. همچنین سیاست های ضد ایرانی که از دهه ۱۹۹۰ توسط دولت های مختلف جمهوری آذربایجان انجام شد، به گسترش سلفی گری در این کشور کمک کرد. در طول دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، مقامات باکو هیچ دلیلی برای مقابله با گسترش سلفی گری نمی دیدند. در غیر این صورت، آن  ها گسترش آن را به عنوان یک موازنه سالم در برابر تلاش های ایران برای صدور نفوذ خود به جمهوری آذربایجان می دیدند.

در سال های اخیر، مقامات آذری نسبت به تهدید بالقوه سلفی هوشیار شده اند؛ اما پرداختن به آن اکنون بی نهایت چالش برانگیزتر از یک دهه پیش است. از همین رو پژوهش حاضر به تاریخچه سلفی گری در کشور جمهوری آذربایجان پرداخته است.

تاریخچه سلفی گری در جمهوری آذربایجان

دایره المعارف آنلاین مطالعات اسلامی آکسفورد، سلفی گری را یک جنبش اصلاح طلب، نوگرا و روشنفکری می نامد که توسط شیخ جمال الدین افغانی (اسدآبادی) و شاگردش محمد عبده در اوایل قرن بیستم تاسیس شد تا خواهان احیای اسلام در زمان پیامبر و پاکسازی دین اسلام باشد. اصلی ترین جریان های سیاسی اجتماعی الهام گرفته از اندیشه های این افراد عبارتند از: اخوان المسلمین در مصر (اخوان المسلمین) و جماعت اسلامی در پاکستان. به طور کلی مشکلاتی که سلفی گری نوگرا مطرح می کرد، ازجمله دعوت به رویکرد جدید فقهی، تقلید و غیره، در مطبوعات آذربایجان آن زمان به طور گسترده مورد بحث قرار گرفت.

در اواخر دهه ۱۹۸۰، سلفی گری در آذربایجان از طریق تحصیل دانشجویان عرب و سپس از طریق تبلیغ مذهبی سازمان های عربی و همچنین نفوذ جمهوری های خودمختار روسیه و زبان روسی آغاز شد. با این حال، در پایان دهه ۱۹۹۰، سلفی های آذربایجانی تحصیل کرده در خارج از کشور، رهبری ترویج سلفی را بر عهده گرفتند و توانستند آن  قدر موفق باشند که این نسخه از اسلام شکوفا شد و به وضوح به سریع ترین مذهب در حال رشد در این کشور در دهه های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ تبدیل شد. پس از آن ظهور سلفی گری جهادی از اواخر دهه ۱۹۹۰ منجر به اولین درگیری عمومی و چندپارگی در جامعه محلی شد. متعاقبا به دلایل متعدد دیگر، انشعابات و درگیری های درون جامعه سلفی عمیق تر شد و جامعه سلفی که قبلا متحد شده بود به گروه های مختلف تقسیم شد.

با اخراج دین خواهان خارجی از سال ۱۹۹۶، دولت آذربایجان تلاش کرد تا با روش های خشن فزاینده ای از تبلیغ مذهب سلفی جلوگیری کند. مسجد ابوبکر، مرکز سلفی گری در باکو، پس از حمله تروریستی در سال ۲۰۰۸ بسته شد و برخی مساجد و جوامع دیگر نیز به همین سرنوشت دچار شدند. با این حال، به نظر می رسد که شیوه جنگ طلبی حکومت آذربایجان در مبارزه با سلفی گری بی ثمر بوده است. بسته شدن مسجد اصلی به تضعیف سلفی گری مکتبی معتدل و گسترش سلفی گری سیاسی در سراسر کشور انجامید. رادیکالیزه شدن بسیاری از اعضای جامعه تا حدی نتیجه سیاست های ظالمانه دولت نیز بود. نقش فزاینده اینترنت همراه با تلاش های نابخردانه دولت برای کاهش نقش دین گرایی سلفی محلی و قدرتمند مسجد ابوبکر نیز به این پیامد کمک کرد. درنتیجه، همان  طور که دولت اعتراف کرد، هنگامی که جهادی خشونت آمیز در عراق و سوریه شکل گرفت، هزاران آذری به مناطق جنگی مهاجرت کردند. این نشان می داد که در آذربایجان زمینه مناسبی برای جذب جهادی فراهم شده است. جهادگران به راحتی محیط ظالمانه آذربایجان را به نفع خود تبدیل کردند. بسیاری از خانواده های سلفی که توسط جهادگران از طریق اینترنت شستشوی مغزی داده شده بودند و وعده داده بودند که می توانند آزادانه بر اساس اعتقادات خود زندگی کنند، به مناطق تحت کنترل داعش مهاجرت کردند. داستان زنان آذربایجانی اسیر، کشته یا اعدام شده پس از شکست داعش سرازیر شد.

در اوایل دهه ۲۰۰۰، تشیع که آشکارا مخالفت سیاسی خود را با روش های مدنی مختلف با حکومت آغاز کرد، وارد دوره رنسانس شد. برعکس، سلفی گری که بین رادیکال شدن و اطاعت گرفتار شده بود، به دلیل رد هر دو گزینه توسط عموم مردم، جذابیت خود را از دست داد و دچار رکود شد؛ فرآیندهای پس از بهار عربی که منجر به ظهور گروه عادل رجبوف به عنوان قوی ترین عقیده در سلفی گری محلی شد را می توان به عنوان نشانه ای از جستجوی سلفی گری فعال برای خروج از این تله توضیح داد.

با این حال تلاش های دولت جمهوری آذربایجان برای توسعه فعالیت های این فرقه مذهبی به منظور مانع تراشی بر راه فعالیت شیعیان این کشور ادامه دارد که در قالب کمک های مالی به بازسازی برخی مساجد آن ها مشاهده می شود. دولت این کشور با تعمیم اقدامات افراطی آنان به جامعه شیعیان آذربایجان، موانع زیادی بر سر راه فعالیت مسلمانان شیعه و شکل گیری تجمعات مذهبی شان شکل می دهد، حال آن که نقش شیعیان جمهوری آذربایجان در حفظ تمامیت ارضی این کشور مسلمان و تلاش شجاعانه آنان در جنگ دوم قره باغ عامل تثبت و اقتدار ملی در این کشور قفقاز جنوبی است.

از سوی دیگر فقدان تعلیمات مذهبی در مدارس و رسانه های عمومی این کشور اصلی ترین دلیل برای به وجود آمدن فضای مناسب برای فعالیت گروه های سلفی و وهابی است و مقابله با جریان سلفی گری را نه می توان بر عهده نهادهای امنیتی این کشور، بلکه بر عهده تمام نهادها و گروه های فرهنگی داخل جمهوری آذربایجان دانست.

جمع بندی

در اواخر دهه ۱۹۸۰، سلفی گری در آذربایجان از طریق تحصیل دانشجویان عرب و سپس از طریق تبلیغ مذهبی سازمان های عربی و همچنین نفوذ روسیه آغاز شد. پس از آن ظهور سلفی گری جهادی از اواخر دهه ۱۹۹۰ منجر به اولین درگیری عمومی و چندپارگی در جامعه محلی شد. از همین رو با اخراج دین خواهان خارجی از سال ۱۹۹۶، دولت آذربایجان تلاش کرد تا با روش های خشن فزاینده ای از تبلیغ دینی سلفی جلوگیری کند. در اوایل دهه ۲۰۰۰، تشیع که آشکارا مخالفت سیاسی خود را با روش های مدنی مختلف با حکومت آغاز کرد، وارد دوره رنسانس شد. برعکس، سلفی گری که بین رادیکال شدن و اطاعت گرفتار شده بود، به دلیل رد هر دو گزینه توسط عموم مردم، جذابیت خود را از دست داد و دچار رکود شد. با این حال تلاش های دولت جمهوری آذربایجان برای توسعه فعالیت های این فرقه مذهبی به منظور مانع تراشی بر راه فعالیت شیعیان این کشور ادامه دارد.

این مطالعه در اندیشکده ترند با همکاری رامین فرهودی زرنق و علی جباریان و در سال ۱۴۰۱ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

اندیشکده ترند

اندیشکده ترند سال ۱۴۰۰ با هدف ارتقای جایگاه شهر تبریز به عنوان دروازه سیاست خارجی ایران از گذشته تاکنون در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های مسئولان ارشد کشوری ایجاد شد.

رامین فرهودی زرنق

کارشناسی ارشد علوم سیاسی - دانشگاه تبریز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا