یادداشت سیاستی

آیا صهیونیست ها ایران را محاصره می‌کنند؟

اندیشکده مطالعات جهان اسلام در یادداشت زیر، ناتوانی رژیم صهیونیستی در محاصره ژئولتیک ایران در منطقه را مستدل کرده است.

دهه اول قرن جدید دهه محاصره و فشار خارجی بر رژیم صهیونیستی بود. انتهای این دهه با موج بیداری اسلامی عملا رژیم صهیونیستی دچار تضعیف قدرت نفوذ منطقه ای شد و در کنار بیروت و دمشق، قاهره و تونس نیز به محاصره ژئوپلتیک تل آویو افزوده شدند. صهیونیست ها در این زمان فشار خارجی را در کشورهای غرب آسیا بیش از پیش حس می کرد و با انقلاب یمن عملا تنگه بزرگ باب المندب در اختیار نیروهایی قرار گرفت که شعارشان حذف رژیم صهیونیستی است. پس از این ماجرا، فتنه سوریه آغاز شد و ورق منطقه ای در ابتدای سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ برگشت. عراق درگیر جنگ با داعش شد و عملا بخش های مهمی از سوریه در اختیار تروریست ها قرار گرفت و به گفته مقامات امنیتی سوریه و محور مقاومت، کاخ ریاست جمهوری سوریه با سلاح انفرادی مورد هجوم مخالفان دولت تهدید می شد. با این حال از ابتدای سال ۲۰۱۴ و تشکیل حشدالشعبی و در کنار آن تقویت نیروهای حزب الله در سوریه، تشکیل یگان های عملیاتی مقاومت از جمله فاطمیون، زینبیون، تیپ القدس و… پیروزی ها در سوریه و عراق به نفع محور مقاومت شد.

انقلاب یمن نیز تغییرات شگرفی داشت و از سال ۲۰۱۵ به این سو هرچند ریاض در یک تهاجم سراسری عملا زیرساختی برای یمن باقی نگذاشت. اما صنعا به قدرت موشکی، توان رزم پهبادی، اجرای رزم جدید در زمین و از همه مهمتر نفوذ استراتژیک در قبایل عربی – یمنی شود و چندین نقطه مهم را در عربستان و امارات مورد هدف عملیات ترکیبی خود قرار دهد. با این حال در چند ماه اخیر موج همکاری رژیم صهیونیستی با دولت های پیرامونی ایران افزایش چشم گیری داشت. نخست وزیر این رژیم به عمان سفر کرد و وزرای خارجه بحرین و امارات با امضای توافقنامه ای در کاخ سفید عملا هم پیمان راهبردی تل آویو شدند.

همچنین هفته گذشته دولت ارمنستان از افتتاح رسمی سفارت این کشور در تل آویو خبر داد و اسحاق کارمل کاگان، مدیرکل اوراسیای وزارت امور خارجه اسرائیل هم افتتاح سفارت ارمنستان در کشورش را تبریک گفته و توسعه روابط دو کشور را مهم خوانده است. با این حال سوال اینجاست، آیا از سال ۲۰۱۱ به این سو به جای محاصره رژیم صهیونیستی، ایران در محاصره ژئوپلتیک و تنگای راهبردی قرار گرفته یا خیر؟

رژیم صهیونیستی؛ ارتباط با دولت ها و نه ملت ها

یک: برخلاف تصور بسیاری، اسرائیل در این مناطق هرچند دارای ارتباطات سیاسی، امنیتی و حتی اطلاعاتی است؛ اما عدم همراهی ملت های محیط پیرامونی ایران و وابستگی فرهنگی این ملت ها با فلسطین به هیچ عنوان به نفع رژیم صهیونیستی نیست. به عبارت دیگر نفوذ اسرائیل در دستگاه حاکمیتی است و به هیچ عنوان این نفوذ در ساختار اجتماعی و فرهنگی دولت های سازشکار نبوده و همین مسئله تاثیرچندانی بر محاصره ژئوپلتیک نخواهد داشت.

از سوی دیگر دولت ایران رسما اعلام داشته هر نوع شیطنت و اقدام علیه ایران از سوی رژیم صهیونیستی به وسیله خاک دولت های همسایه به معنای تخاصم و اقدام دولت ثالث است و ایران نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد. این پیام برای کسانی که از قدرت نظامی و امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس یا شمال ایران اطلاع دارند، کاملا واضح است که این کشورها دلیلی برای درگیری با ایران ندارند و حاضر نیستند توان موشکی یا رزمی ایران را امتحان کنند. زیرا کوچکترین شروع جنگی به معنای نابودی دولت ها و افزودن شعله جنگی به گستره فرامنطقه ای است!

دو: ایران قلب این محاصره سوری را در سال ۲۰۱۱ شکسته است. با تشکیل کمربند مقاومت در یمن، سوریه، عراق و لبنان و حتی غزه و کرانه باختری، عملا کمربند مقاومت از استحکام و توان رزمی و عملیاتی بسیار بزرگی برخوردار است که غیر قابل انکار است. توان رزمی، نیروی انسانی ماهر، قدرت آتش و از همه مهمتر انگیزه نبرد با رژیم صهیوینستی در این منطقه به شکلی باور نکردنی از سال ۲۰۱۱ به این سو افزایش داشته و عملا می توان گفت تل آویو می‌داند امکان ندارد با این قدرت مجاوری در محیط پیرامونی ایران، تهران در محاصره ژئوپلتیک قرار بگیرد.

باید اقرار کرد اقدامات سردار شهید سلیمانی در تثبیت قدرت محور مقاومت در عراق، سوریه و لبنان به شکلی باور نکردنی امروز به تثبیت امنیت ملی و جلوگیری از قدرت رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

به نظر می‌رسد هرچند تلاش بسیاری از سوی رژیم صهیونیستی شده تا کشورهای انتخاب شده به نحوی از فشار سال ۲۰۱۱ علیه رژیم صهیونیستی بکاهد. اما حوادث رخ داده در مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق و همینطور خطای راهبردی ریاض در حمله به یمن، قدرتی را به وجود آورده که غیر قابل انکار است و می‌توان گفت سناریوی چیده شده تل آویو را به شکل قابل توجهی با شکست مواجه ساخته است. به عبارت دیگر محاصره ژئوپلتیک ایران تنها یک شوی تبلیغاتی است.

پ.ن: این یادداشت توسط دفتر مطالعات فلسطین و رژیم صهیونیستی اندیشکده مطالعات جهان اسلام تنظیم و منتشر شده است.

اخبار

اخبار و رویدادهای اندیشکده‌های ایران را در این صفحه دنبال کنید. مشاهده سایر اخبار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا