حکمرانی بخش فرهنگسند تحلیل مسئلهعارضه یابی و مساله یابیفرهنگ و رسانه

آسیب شناسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال پاکستان

بررسی عوامل سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی موثر بر دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان و ارائه راهکارها

دیپلماسی فرهنگی تلاشی از پیش طراحی شده برای تاثیرگذاری بر برداشت ها، انگاره ها و باورهای سایر ملت ها از راه تبیین و ترویج فرهنگ و تمدن و شناخت متقابل از فرهنگ های دیگر به شمار می آید. جمهوری اسلامی ایران همواره دیپلماسی فرهنگی را مورد توجه قرار داده است. این امر با اهدافی چون ارائه تصویری مثبت از جمهوری اسلامی ایران، ارائه تصویری واقعی از مذهب تشیع و ترویج زبان و ادبیات فارسی صورت پذیرفته است. کشور پاکستان یکی از مهم ترین کشورهایی است که دیپلماسی فرهنگی ایران در آن طی سال های اخیر با فراز و فرودها و چالش ها و فرصت های مختلفی همراه بوده است.

 ضرورت و اهداف پژوهش

دولت ها در عرصه روابط خارجی و بین المللی خود اهداف متفاوت و متنوعی را دنبال می کنند. یکی از این اهداف که در طی دهه های اخیر مورد توجه روزافزون دولت ها قرار گرفته است، اهداف فرهنگی است. در این راستا، آن ها برای نیل به اهداف فرهنگی در پیشبرد سیاست خارجی خود، از ابزارهای متفاوتی از قبیل گردشگری، رسانه و … بهره می گیرند. یکی از این ابزارها دیپلماسی فرهنگی است. دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه می دهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولت های خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران افکار، در ارتباط باشند. درواقع، دیپلماسی فرهنگی فرایند موثری است که در آن فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه می شود و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگی ملت ها در سطوح دوجانبه و چندجانبه ترویج می شوند. جمهوری اسلامی ایران در طی بیش از چهار دهه حیات خود همواره دیپلماسی فرهنگی را موردتوجه قرار داده است. دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مناطق غرب آفریقا، شبه قاره، شرق اروپا و آسیای مرکزی برجسته تر بوده است. در این میان یکی از کشورهایی که به نحو بارزی آماج دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، جمهوری اسلامی پاکستان است. این کشور در شرق جمهوری اسلامی ایران واقع شده است و اشتراکات فرهنگی و تمدنی بسیاری با ایران و انقلاب اسلامی دارد تا آنجایی که برخی محققین، پاکستان را ایرانی ترین همسایه ایران می دانند. با این حال، به نظر می رسد دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال پاکستان از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، در کل، روند نزولی داشته است و به ویژه طی یک دهه اخیر افول شدید را تجربه کرده است. از همین رو در این پژوهش تلاش می شود تبیین مناسبی در مورد این وضعیت ارائه شود.

جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

بررسی جایگاه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال پاکستان نشان دهنده این است که مهم ترین مسئله و چالش امروز دستگاه های رسمی متولی دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران، تاکید بر کار مناسبتی و نه بلندمدت دارند. حضور نهایتا سه ساله رایزن فرهنگی، تاکید بر برگزاری مراسماتی که صرفا مختص به ایران و جامعه ایرانی است و دیدارهای متعدد بی حاصل با نخبگان و افراد تاثیرگذار پاکستان نشان دهنده نمایش زدگی فعالیت های فرهنگی دستگاه رسمی جمهوری اسلامی در پاکستان است. دستگاهی که به نظر می رسد متولیانش شناخت خوب و جامعی از پاکستان، مسائل و اشتراکات آن ندارند و طبعا برنامه جامعی نیز برای حضور فرهنگی ایران در آن کشور تدوین و اجرا نشده است. ۱۲ مرکز اعم از سفارتخانه، کنسولگری، رایزنی فرهنگی و خانه فرهنگ از طرف ایران در پاکستان وجود دارد؛ اما این مراکز نه وحدت رویه با خود دارند و نه هرکدام برنامه جامعی برای منطقه تحت نظر خود دارند.

ملاحظات سیاسی- امنیتی موثر بر دیپلماسی فرهنگی

بررسی ملاحظات سیاسی امنیتی موثر بر دیپلماسی فرهنگی، نشان دهنده این امر است که عوامل متعددی در حوزه امنیتی و سیاسی وجود دارد که چالش های میان دو کشور را در این حوزه نگاه داشته است و طبعا مسائل فرهنگی در درجه بعدی اولویت قرار گرفته است. مسائلی از قبیل منازعه طولانی شده کشمیر که موجب وضعیت آتش بس متلاطم میان هند و پاکستان شده است و هرزمان امکان وقوع جنگ هسته ای میان این دو وجود دارد. نقش ایران در مسئله کشمیر بیشتر تلاش در حوزه میانجی گری بوده است؛ زیرا با هر دو کشور اشتراکاتی دارد و بنا ندارد که یکی را فدای دیگری کند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران مخالف سرسخت روابط خارجی پاکستان با دو متحد راهبردی خود یعنی عربستان و آمریکا است و همین مسئله یکی از عوامل کاهش ارتباطات میان فرهنگی شده است. ترویج ایدئولوژی ضد جمهوری اسلامی یعنی وهابیت توسط عربستان و حمایت مستقیم یا غیرمستقیم از گروه های تروریستی ضد ایرانی توسط آمریکا، این امکان را به دو کشور نداده است که فارغ از دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، مسائل پیش روی خود را حل و فصل کنند. در مسئله افغانستان نیز هرچند ایران و پاکستان هم به دلایل امنیتی و هم به دلایل فرهنگی، اختلافات عمیقی در دوره اول حاکمیت طالبان داشتند، اما در حال حاضر و پس از شکست دموکراسی سازی آمریکایی در افغانستان و حاکمیت مجدد امارت اسلامی بر این کشور، ایران و پاکستان هر دو راه تعامل را با دولت سرپرست فعلی در پیش گرفتند.

وضعیت روابط اقتصادی، تعاملات و تجارت میان ایران و پاکستان

وضعیت روابط اقتصادی، تعاملات و تجارت میان ایران و پاکستان نیز به هیچ وجه مطلوب نیست. روابط اقتصادی دوجانبه به ویژه پس از تحریم بانک مرکزی ایران به سختی به ۱ میلیارد دلار در سال می رسد که با توجه به نیازهای شدید کشور ۲۲۰ میلیون نفری پاکستان، از جمله انرژی و توان جمهوری اسلامی در صادرات اقلام مورد نیاز پاکستان، این رقم تقریبا هیچ است. توافق نامه هایی در حوزه بانک های مرکزی دو طرف و تهاتر اقلام و غیره امضا شده است؛ اما نتیجه مطلوب را نداشته است. از سوی دیگر ایران و پاکستان حداقل در ۵ سازمان منطقه ای عضو هستند و فعالانه به دنبال تامین منافع ملی خود هستند، اما این سازمان ها نیز نتوانسته است روابط اقتصادی ایران و پاکستان را بهبود ببخشد. رقابت های ایران و پاکستان در عرصه آسیای مرکزی و دو بندر چابهار و گوادر موجب بدبینی ها و کاهش اشتراکات فرهنگی شده است و دخالت قدرت های دیگر در آن واضح و مبرهن است. رقابت میان دو بندر چابهار و گوادر، هیچ گاه رقابت میان دو کشور ایران و پاکستان نبوده است، بلکه رقابت میان قدرت های نوظهوری مانند هند و چین است. از سوی دیگر هرچند پاکستان تا به حال در تحریم آمریکا علیه ایران به ویژه در حوزه اقتصادی شرکتی نداشته است و در مجامع رسمی خواهان روابط اقتصادی عادی ایران با سایر کشورها بوده است، اما در عمل نتوانسته است که بار تحریم را از دوش جمهوری اسلامی سبک کند.

ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موثر بر دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان

در حوزه ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موثر بر دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان، آنچه حائز اهمیت است این است که قدمت اشتراکات فرهنگی ایران و پاکستان به زمان گسترش اسلام به شبه قاره بر می گردد که شاید مهم ترین و ریشه دارترین آن، زبان فارسی باشد. هرچند با تلاش های کمپانی هند شرقی از یک سو و اشغال بریتانیایی ها از سال ۱۸۵۷ به صورت رسمی از سوی دیگر برای ترویج زبان انگلیسی در پاکستان و همچنین ارتباطات وثیق عربستان با پاکستان برای ترویج زبان عربی در این کشور، زبان فارسی حاکمیت سابق خود را از دست داده است؛ اما ریشه های عمیق این زبان را می توان به چشم دید. شناخت ناقص جامعه دانشگاهی و مسئولان امر دیپلماسی فرهنگی ایران ناظر بر کشور پاکستان از جریانات موثر بر این کشور موجب برداشت اشتباه و تدوین راهبردهای غلط در این حوزه شده است. همچنین مسائل دیگری از قبیل گردشگری مذهبی زائران و همکاری های علمی فرهنگی مانند تبادل استاد و دانشجو از دیگر عرصه های مغفول مانده دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان است.

راهکارهای افزایش روابط فرهنگی ایران و پاکستان

با توجه به متون فوق، چالش ها و فرصت های دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان، پیشنهاداتی جهت تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان و به تبع افزایش روابط فرهنگی میان این دو کشور همسایه، ارائه می شود:

  • تنظیم کردن روابط کشورها با رقبای ایدئولوژیک یک دیگر؛ به تعبیر بهتر رابطه ایران – هند از یک سو و روابط پاکستان – عربستان و پاکستان – آمریکا باید حد و حدود مشخصی داشته باشد تا به روابط میان دو کشور آسیب نزند و مخل همکاری ها در عرصه های مختلف نباشد؛
  • اولویت بخشی مجدد به احداث و تکمیل خط لوله صلح که مسئله ای سه جانبه میان ایران، پاکستان و هند است؛ اما حضور قدرت های خارجی مانع از تکمیل آن شده است؛
  • ترویج نگاه فرهنگی به پاکستان در میان اساتید و دانشجویان ایرانی در رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای، چرا که با جستجوی کلمه پاکستان در مجموعه مقالات موجود، نگاه غالب امنیتی سیاسی دیده می شود.

جمع بندی

جمهوری اسلامی ایران در طی بیش از چهار دهه حیات خود همواره دیپلماسی فرهنگی را موردتوجه قرار داده است. یکی از کشورهایی که به نحو بارزی آماج دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، جمهوری اسلامی پاکستان است؛ اما بررسی ها نشان دهنده این امر است که دیپلماسی فرهنگی ایران در قبال پاکستان از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، در کل، روند نزولی داشته است. در این پژوهش تلاش شد تا تبیین مناسبی در مورد این وضعیت ارائه شود. به این منظور عوامل موثر در دیپلماسی فرهنگی شامل عوامل سیاسی-امنیتی (مانند موضع ایران در مقابل منازعه کشمیر میان هند و پاکستان)، اقتصادی (مانند وضعیت تجارت و تعرفه ایران و پاکستان) و فرهنگی و اجتماعی (مانند زبان فارسی) مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی این عوامل و بررسی چالش ها و فرصت های تاثیرگذار بر دیپلماسی فرهنگی ایران در پاکستان، پیشنهاداتی به منظور افزایش روابط فرهنگی ایران و پاکستان ارائه شد که تنظیم کردن روابط کشورها با رقبای ایدئولوژیک یک دیگر از جمله آن هاست.

این مطالعه در اندیشکده بین المللی پیام با همکاری امیرمهدی ادیب و محمدجواد اصغری طرقبه در سال ۱۴۰۱ انجام شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا