بررسی و تحلیلرسانه و فضای مجازیسند مشاوره ایفرهنگ و رسانه

الزامات توسعه محتوای دیجیتال بومی

بررسی چالش ها، فرصت ها و راهکارهای عملیاتی توسعه محتوای دیجیتال بومی در اکوسیستم دیجیتال

اثرگذاری بر کاربران انبوه شاید نقطه اشتراکی باشد که امروزه اقتصاد، سیاست و فناوری را به شکل بی­ سابقه ای گرد یک میز آورده است؛ اگر تا دیروز حکمران­ ها، خود را در برابر فناوری و رسالت خود را محدود سازی و کنترل حداکثری آن تعریف می­کردند، اکنون نظام ­های حکمرانی از غرب تا شرق عالم به دنبال حل مسئله توسعه پلتفرم ­های صوت و تصویر فراگیر اثرگذار و بنیان ­نهادن اکوسیستم ­های پایدار در سطح جهانی هستند که در این زمینه رویکرد­های متفاوتی نیز به مسئله اتخاذ کرده­ اند. در این میان، محتوا و پلتفرم­ های درگیر در حوزه محتوای دیجیتال (اعم از پلتفرم های کاربرمحور(UGC) ، ناشر محور(VOD)  و …) به سبب حجم بزرگ بازار و تقاضای کاربران و در هم ­تنیدگی عمیق با اقتصاد اینترنت و مصرف ترافیک، جایگاه بسیار ممتازی در استراتژی­ ها و سیاست­ های توسعه­ای نظام­ های حکمرانی پیدا می­ کند. شواهد روند پژوهی اینترنت گواهی می­ دهد که پلتفرم های محتوایی در حال تغییر و دگرگون­سازی تصورات پیشین و پارادیم های مسلط اقتصاد سنتی، بازار، صنعت، سبک زندگی و حتی روش­ های اندیشیدن هستند؛ به دیگر سخن، به موازات گذار به عصر دیجیتال، ضروری است درک و هشیاری خود را نسبت به این اکوسیستم، فرصت ها و اقتضائات فعالیت در آن بازآرایی کنیم تا بتوانیم تصمیمات، انتخاب­ها و سرمایه گذاری های آگاهانه تری در قبال معماری این شبکه و توسعه ی پلتفرم های محتوایی بر بستر آن (و تبعا توسعه ی محتوای بومی) داشته باشیم.

کلیدواژه: توسعه محتوای دیجیتال، صنایع خلاق، شبکه ملی اطلاعات

ضرورت و اهداف پژوهش

شبکه ملی اطلاعات متشکل از زیر ساخت های ارتباطی، مراکز داده ی توسعه یافته داخلی دولتی و غیردولتی و همچنین زیرساخت های نرم افزاری است که در سراسر کشور گسترده شده است. این شبکه ظرفیت لازم برای «نگهداری و تبادل امن اطلاعات داخلی در کشور به منظور توسعه ی خدمات الکترونیکی» و «دسترسی به اینترنت» از طریق بستر ارتباطی باند پهن  سراسری برای کاربران خانگی، کسب وکارها و دستگاه های اجرایی را فراهم می کند. شبکه ملی اطلاعات بایستی تا افق ۱۴۰۴ بیش از ۶ راهبرد و ۳۷ هدف عملیاتی را مطابق با «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» که به تصویب شورای عالی فضای مجازی رسیده است، محقق کند. در این مصوبه آمده است که تحقق استقلال کشور، کاهش وابستگی و جلوگیری از دست اندازی بیگانگان در فضای مجازی، تأمین نیازهای عمومی مردم و ایجاد زیست بوم متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی، منوط به تحقق شبکه ملی اطلاعات و مستلزم فعالیت نظام مند و فراگیر در تربیت، ساماندهی و توسعه محتوا و خدمات کاربردی فضای مجازی است. به بیان دیگر از یک سو معماری و کارکرد شبکه ملی اطلاعات بر اساس نیازمندی های خدمات و محتوا طراحی می شود و عملکرد آن تأثیر مستقیمی بر ارتقای کیفیت خدمات و محتوا خواهد داشت؛ واز سوی دیگر تقویت، ساماندهی و توسعه محتوا و خدمات کاربردی فضای مجازی در پیشرفت، ارتقا و کاربردی تر شدن شبکه ملی اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تاکنون بسیاری از این اهداف نه تنها محقق نشده بلکه فاصله ای بسیار تا تحقق آن باقی مانده است؛ لذا در این پژوهش برای دستیابی به این اهداف به ویژه توسعه محتوای بومی با درنظرگرفتن لوازم و اقتضائات عصر دیجیتال و رفع چالش های موجود در این زمینه، بـه ارائه رهنمون هایی برای توسعه محتوای بومی در جورچین شبکه ملی اطلاعات پرداخته شده است.

 چالش های بنیادین

مهم ترین چالش های توسعه محتوای دیجیتال بومی و صنایع خلاق در ایران عبارت اند از:

  • مغفول ماندن لایه محتوا و صنایع خلاق در معماری شبکه ملی اطلاعات: محتوا بیرونی ترین لایه در معماری شبکه ی ملی اطلاعات است که بدون واسطه در اختیار کاربران نهایی قرار می گیرد؛ اما لایه های محتوا و خدمات کاربردی، خارج از قلمروی شبکه ی ملّی اطلاعات در نظر گرفته شده است و با اشاراتی جزئی و به صورت سربسته در حد چند سطر از آن گذر کرده اند.
  • رویکرد سیلویی (بخش بندی شده) به شبکه ملی اطلاعات و واگرایی حکمرانی محتوای دیجیتال: امروزه بیش از هر زمان دیگری معضل حاکمیت چندگانه درزمینه رویکرد و نوع تصمیم گیری کشور در مواجهه با فناوری های نو ظهور اطلاعات و ارتباطات و راهبرد توسعه محتوای دیجیتال نمود پیدا کرده است. نهادهای متعددی کلیت واحد این سیاست را تکه تکه کرده و هریک خود را متولی تحقق بخشی از آن می دانند؛ این در حالی است که ملی کردن صنعت اینترنت بیش از آن که شبیه حکایت جورچین و قطعات جداگانه باشد، به اندامک ها یا ارگان های یک بدن می ماند.
  • غلبه استفاده از پلتفرم های محتوایی خارجی در سبد مصرف کاربران ایران: بر اساس آمار، چند سالی است که حدود ۸۰ درصد از سبد مصرف اینترنت کاربران ایرانی را ترافیک اینترنت بین الملل تشکیل می دهد. این امر موجب بی اثر شدن تلاش سیاست گذاران برای مزیت بخشی به تولیدات دیجیتال داخلی می شود.

ایـن چالش ها کـه برخی از آن ها در مطالعات انجام شده در سایر کشورها نیز به عنوان موانعی در برابر بهبود شرایط صنعت محتوای دیجیتال معرفی شده اند، مواردی هستند که در صورت برطرف  شدن می توان به حرکت بـه سمت شرایط مطلوب این صنعت امید داشت.

فرصت های کلیدی

در بخش فرصت ها، متناظر با آنچه تحت عنوان چالش شناخته شده است، ظرفیت های حیاتی و برجسته ای که در ارتباط بـا هریک از چالش ها وجود دارد و می توان با بهره گیری درست و بهنگام از آن ها مانع از هدررفت منابع و ازدست رفتن پتانسیل توسعه اقتصاد دیجیتال کشور در عرصه بین المللی شد، موردبررسی قرار می گیرد. مواردی نظیر:

  • ضریب نفوذ و سهم بسزای پلتفرم های دیجیتال ایرانی در سبد مصرف کاربران (مانند فیلیمو، نماوا و …)
  • شکل گیری اکوسیستم دانش بنیان و شرکت های میانجی (استارتاپ استودیو، شتاب دهنده و …)
  • ظرفیت های بی سابقه دانشگاهی و نخبگانی درزمینه هوش مصنوعی، کلان داده و بلاک چین و سایر فناوری های تحول آفرین
  • وجود سازمان های توسعه ای فعال در اکوسیستم فاوای کشور نظیر سازمان فناوری اطلاعات ایران
  • ظرفیت شرکت های سرمایه گذار خطرپذیر در ایران (در حال حاضر حدود ۵۳ شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر در ایران مانند حرکت اول، پیک برتر، صبا ایده و …) مشغول فعالیت اند.

راهکارهای عملیاتی

با اندکی تأمل بر سـازوکارهای نوین و بسیار چابک و کارآمد تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در جهان و مرور تجربیات جهانی کشورهایی که به دستاوردهایی درزمینه توسعه بازار دیجیتال داخلی در برابر غول های آمریکایی فناوری رسیده اند، می توان مسیر برون رفت و رفع چالش های فوق الذکر را به شکل کاملاً متفاوتی ترسیم کرد. در حال حاضر در بخش های مختلف اقتصاد دیجیتال کشور از پلتفرم های تجارت الکترونیکی و بازارگاه های آنلاین گرفته تا خدمات محتوایی و رسانه های دیجیتالی فعالانی وجود دارند که باوجود در دسترس  بودن نمونه های مشابه خارجی توانسته اند در جذب، نگهداری و وفادارسازی کاربر داخلی موفق باشند. همچنین توانسته اند نیم نگاهی نیز به کاربران آن سوی مرزها (کشورهای منطقه) بیندازند. این ظرفیت بسیار ارزشمند و قابل اتکاست به طوری که سبد مصرف مجازی کاربران کشورهای اطراف ما (حداقل در خاورمیانه) ابداً تا به این اندازه از محصولات بومی بهره مند نیست. برای تحقق و تداوم توسعه محتوای دیجیتال بومی، راهکارها و اقدامات کلیدی زیر برای سیاستمداران، دغدغه مندان و فعالان اکوسیستم محتوای دیجیتال توصیه می شود:

  • برانگیختن نظام نوآوری (استراتژی ملی نوآوری): به موازات گذار به عصر دیجیتال، ضروری است درک و هشیاری خود را نسبت به این اکوسیستم، فرصت ها و اقتضائات فعالیت در آن بازآرایی کنیم تا بتوانیم تصمیمات، انتخاب ها و سرمایه گذاری های آگاهانه تری در قبال معماری این شبکه و توسعه ی پلتفرم های محتوایی بر بستر آن داشته باشیم. به نظر می رسد اصلاح خط مشی های سیاسی – حاکمیتی و تمسک جستن به فناوری های نوظهور، نظیر فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی و زنجیره ی بلوکی می تواند چاره ای برای این موضوع باشد و ما را در مسیر توسعه ی محتوای بومی رهنمون سازد.
  • جایگزین کردن رویکرد ماژولاریتی به جای رویکرد سیلویی به لایه های مختلف اکوسیستم محتوا: یکی از حلقه های مفقوده و مغفول مانده ی جورچین شبکه ملی اطلاعات، مقوله ی محتوا است که ضمن اعتراف به سهم بسزای آن در اکوسیستم دیجیتال و حکمرانی فضای مجازی، به عنوان یک لایه و بخش جداگانه از سایر اجزاء شبکه (سیلویی) فهم شده است. پرواضح است که محتوای بومی در معماری شبکه ی ملی اطلاعات نقش غیرقابل انکاری دارد. لذا نه تنها نبایست محتوا را به عنوان لایه ای مستقل و جدا انگاشت، بلکه تمامی این لایه ها (زیرساخت، خدمات شبکه، خدمات کاربردی و محتوا) را بایسـتی درهم تنیده (ماژولاریتی) در نظر گرفت.
  • الزامات توسعه ای بهره برداری از اکوسیستم پلتفرم های محتوایی در کشور به عنوان مزیت رقابتی در سطح منطقه و بین المللی: این که تیک تاک توانست در آغاز کار و با سرعتی چشم گیر به چنین محبوبیتی نائل آید و در طی دو سال به سطح رقابت با پلتفرم هایی نظیر فیس بوک، اینستاگرام و یوتیوب برسد این بود که «نمونه ی مشابه» رقبای خود نبود و توانست یک مزیت رقابتی ایجاد نماید. کارآفرینان چینی نشان دادند که قادرند در یک بازار کاملاً رقابتی و در سطح بین المللی نیز موفقیت کسب کنند. استراتژی این شرکت برای نسخه های دوگانه ی تیک تاک؛ یکی برای فضای کمونیستی و نظارتی چین و دیگری برای سایر نقاط جهان، می تواند الگوی درس آموزی برای سایر شرکت های محتوای دیجیتال باشد که هدف دستیابی به مخاطبان جهانی و حرکت در مسیر توسعه ی بین المللی را دارند.

جمع بندی

شبکه ملی اطلاعات در ایران بایستی تا افق ۱۴۰۴ بیش از ۶ راهبرد و ۳۷ هدف عملیاتی را مطابق با «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» که به تصویب شورای عالی فضای مجازی رسیده است، محقق کند. تاکنون بسیاری از این اهداف نه تنها محقق نشده بلکه فاصله ای بسیار تا تحقق آن باقی مانده است. مغفول ماندن لایه محتوا و صنایع خلاق در معماری شبکه ملی اطلاعات، رویکرد سیلویی به شبکه ملی اطلاعات و واگرایی حکمرانی محتوای دیجیتال و غلبه استفاده از پلتفرم های محتوایی خارجی در سبد مصرف کاربران ایران مهم ترین چالش ها در این زمینه هستند. همچنین مواردی چون برانگیختن نظام نوآوری، جایگزین کردن رویکرد ماژولاریتی به جای رویکرد سیلویی به لایه های مختلف اکوسیستم محتوا و الزامات توسعه ای بهره برداری از اکوسیستم پلتفرم های محتوایی در کشور به عنوان مزیت رقابتی در سطح منطقه و بین المللی برخی از راهکارهای رفع این چالش ها هستند.

این مطالعه در آزمایشگاه داده و حکمرانی توسط سید احمد حسینی قورتانی و در سال ۱۴۰۰ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

آزمایشگاه داده و حکمرانی

ما معتقدیم حکمرانی در عصر دیجیتال، که بیش از هرچیز با داده گره خورده است، مرهون دو نگاه حکمرانی بر داده و حکمرانی با داده است.

سید احمد حسینی قورتانی

کارشناسی ارشد فلسفه علم و فناوری - دانشگاه صنعتی شریف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا