امنیت و سیاست خارجیبررسی و تحلیلحوزه کشورهای منطقهسند تحلیل مسئله

تاثیر توافق ایران، عربستان و چین بر نفوذ آمریکا در منطقه

بررسی بستر بین المللی مذاکرات، روند تقویت و تضعیف کشورها بعد از آن و ارائه توصیه های سیاستی به مسئولان

در سال ۲۰۱۶ عربستان سعودی روابط خود را با ایران با ادعای حمایت مخفیانه ایران از معترضین در حمله به کنسولگری عربستان در ایران و همچنین حمایت از مجاهدین انصار الله در یمن به حالت تعلیق درآورد؛ اما پس از اتفاقاتی همچون حملات پهپادی و موشکی یمن به سایت های نفتی عربستان در سال ۲۰۱۹ و ترس عربستان از امکان حمله ایران به این کشور در پاسخ به اعتراضات مهسا امینی، عربستان پیام برگزاری مذاکرات را از طریق چین برای ایران فرستاد. ایران هم به دلیل سیاست نگاه به شرق و همچنین اوضاع نامساعد داخلی و بین المللی این تقاضا را پذیرفت. چین نیز به دلیل پیگیری طرح کمربند و یک راه و همچنین نیاز به ثبات در منطقه خلیج فارس متمایل به این میانجیگری بود.

 ضرورت و اهداف پژوهش

در تاریخ ۱۰ مارس، ۲۰۲۳ توافق غافلگیرکننده ای میان ایران و عربستان سعودی برای احیای روابط دیپلماتیک و کاهش منازعت طرفین شکل گرفت. این مذاکره در بستر و شرایطی منعقد شد که در سطح منطقه ائتلاف سازی هایی علیه ایران تحت عنوان عادی سازی روابط با اسرائیل، موضع گیری شدید چینی ها علیه مواضع ایران در سفرشان به کشورهای عربی خلیج فارس، وضعیت نامناسب ایران و تهدید اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران وجود داشت؛ اما این مذاکره و مذاکرات بعدی برعکس شرایط حال باعث تقویت جبهه مقاومت و تضعیف ائتلاف عربی-عبری علیه ایران شد و موضع چینی ها را به ایرانی ها نزدیک کرد؛ اما نکته جالب توجه در این مذاکرات این است که طرف عربستانی در زمانی این پیشنهاد را به ایران از طریق چین داد که ایران در بحبوحه اعتراضات فمینیستی قرار داشت. از این رو این پدیده توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است و سوالاتی را حول محور تضعیف جایگاه آمریکا در منطقه مطرح کرده است. از همین رو پژوهش حاضر به بررسی تاثیر توافق ایران، عربستان و چین بر نفوذ آمریکا در منطقه پرداخته است.

بررسی بستر بین المللی مذاکرات و روند تقویت و تضعیف کشورها بعد از آن

این بخش از پژوهش به بررسی بستر بین المللی مذاکرات انجام شده پرداخته و روند تقویت و تضعیف کشورها را مورد بررسی قرار داده است.

بررسی اهداف و نتایج مذاکرات برای ایران

ایران به دلیل مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی و بین المللی و همچنین به دلیل موازنه کردن حرکت چین به سمت عربستان وارد مذاکرات شد. مهم ترین مشکلات رخ داده برای ایران عبارتند از «توقف مذاکرات احیای برجام به دلیل عدم تمایل غرب به مذاکره در این شرایط و همچنین عدم تمایل احتمالی روسیه از برجام به دلیل سیاست های کنترل عرضه نفت»، «ادعای غرب نسبت به همکاری های نظامی ایران و روسیه در جنگ اوکراین»، «منازعات تهران با باکو و آنکارا در مرزهای شمال غربی کشور»، «تنش های مرزی با طالبان» و «تحرکات گروه های کرد در منطقه کردستان عراق». لذا طرف ایرانی برای حل این مشکلات وارد مذاکرات شد تا به اهدافی چون «عدم همکاری و تامین مالی عربستان از مخالفین ایران از جمله کاهش حمایت از شبکه ایران اینترنشنال»، «سرمایه گذاری چینی ها و عرب ها در بانک های ایرانی» و «عادی سازی روابط جبهه مقاومت ایران سوریه، یمن و جنبش های مقاومت فلسطینی با کشورهای عربی هم پیمان عربستان» برسند. از جمله نتایج عملی این توافق می توان به «خروج ایران و جبهه مقاومت از انزوا»، «کاهش تنش در منطقه» و «تقویت محدود توان اقتصادی ایران» اشاره کرد.

بررسی اهداف و نتایج مذاکرات برای عربستان

عربستان سعودی به دلایلی همچون «ترس از قدرت هسته ای، موشکی و منطقه ای ایران و جنگ طولانی در یمن»، «اتخاذ سیاست خارجه مستقل و دوری از آمریکا به دلیل بی اعتمادی به آمریکا در مواجه با ایران» و «تمایل به صلح با همسایگان خود» به سمت این مذاکره حرکت کرد. این توافق نتایجی چون «کاهش تنش با ایران و یمن و ایجاد طرح آبرومندانه برای خروج از یمن»، «موازنه آمریکا با چین و خودمختاری بیشتر عربستان»، «فشار به آمریکا برای کاهش موضع گیری های حقوق بشری و افزایش سرمایه گذاری های اقتصادی و نظامی در عربستان» و «افزایش تمرکز عربستان بر طرح های داخلی اقتصادی» را برای عربستان حاصل کرده است.

بررسی اهداف و نتایج مذاکرات برای چین

این کشور برای اهدافی چون «تقویت جایگاه جهانی خود و پیگیری رفتار و نقش قدرت های بزرگ برای خود»، «ایجاد ثبات در خاورمیانه برای ثبات در بازار انرژی منطقه»، «مقابله با نظام بین الملل غربی و ایجاد نظم جهانی چینی با طرح هایی چون کمربند و جاده» و «استفاده از قدرت اقتصادی خود به منظور حل کردن مناقشات لاینحل و نشان دادن خود به عنوان هژمون غیرغارتگر و مطلوب ‌تر از آمریکا در ارتباط با تمام کشورهای غرب آسیا» وارد این توافق شده است. در این توافق نتایجی چون «کمرنگ کردن جایگاه هژمونیک آمریکا در منطقه»، «ایجاد جو تکثرگرا در منطقه»، «عمیق شدن ارتباطات اقتصادی و امنیتی چین با ایران و عربستان» و «تضمین عدم حمایت ایران و عربستان از گروه های جهادی در غرب چین» برای چین حاصل شده است.

بررسی اهداف و نتایج مذاکرات برای آمریکا

آمریکا به دلایل روبرو باعث حرکت عربستان به سمت مذاکره با ایران و چین شده است: «سیاست های ناکارآمد آمریکا در افغانستان و عراق»، «عدم توانایی مهار ایران توسط آمریکا و حمله به آرامکو و عدم مشورت در برجام»، «فشارهای حقوق بشری آمریکا بر عربستان؛ مثل جنگ یمن یا قتل خاشقچی»، «ظهور قدرت جایگزین اقتصادی چین با پیشنهادهای جذاب اقتصادی و نظامی»، «عدم فشارهای حقوق بشری علیه عربستان از جانب چین» و «ظهور قدرت جایگزین روسیه و کمک های نظامی و اتحاد نفتی ضد آمریکایی در اوپک پلاس». همچنین این توافق نتایج روبرو را برای سیاست خارجی ایالات متحده در بر داشته است: «فرصت بازی قدرت های نوظهور چین و روسیه در غرب آسیا»، «کاهش قدرت منطقه ای آمریکا»، «کمرنگ کردن جایگاه هژمونیک آمریکا در منطقه و جهان»، «خروج ایران از انزوا»، «سخت تر شدن تقابل اسرائیل و ایران با یکدیگر به دلیل ورود متغیر وابسته ای به نام چین در محیط بین الملل» و «تضعیف جایگاه دلار».

مقایسه بهره برداری ۴ کشور

به نظر می رسد با توجه به تعمیق قراردادهای تجاری بین عربستان و چین و همچنین تنش زدایی با ایران، عربستان بیشترین نفع را از این مذاکره برده باشد. چین نیز به دلیل ورود بیشتر در منطقه خاورمیانه و همچنین کسب موفقیت آمیز جایگاه میانجی گر در منطقه بعد از آمریکا، در جایگاه دوم قرار می گیرد. ایران به دلیل اینکه نمی تواند از فواید اقتصادی محتمل این مذاکره به دلیل تحریم های مالی بهره ببرد و صرفا می تواند به عادی سازی نسبی روابط و تنش زدایی مختصر بین کشورهای عربی با جبهه مقاومت بپردازد، در جایگاه سوم قرار می گیرد. آمریکا نیز به دلیل اینکه از این قرارداد جز ایجاد ثبات مختصر در منطقه خلیج فارس یا احاله مسولیت به عربستان نفعی نبرده است و از ورود چین به منطقه، مشروعیت بخشی بیشتر به جبهه مقاومت و استقلال خواهی بیشتر کشورهای خلیج صدمه دیده است، در جایگاه آخر قرار می گیرد.

سناریوهای موجود برای نتایج توافق انجام شده

سه سناریو مرتبط با نتایج این توافق وجود دارد که عبارتند از:

·        نگاه واقع بینانه: این سناریو با نتایجی همچون کاهش تنش بین دو جبهه مقاومت و جبهه کشورهای عربی، کاهش قدرت منطقه ای آمریکا، ادامه یافتن روابط و مذاکرات بین جبهه عربی با اسرائیل و آمریکا، عدم دستاورد قابل توجه اقتصادی برای ایران و پایدار بودن تهدید ایران و جبهه مقاومت علیه عربستان همراه است؛

·        نگاه آرامان گرایانه: این سناریو با نتایجی همچون حرکت عربستان به سمت چین و روسیه، کاهش تنش بین ایران و عربستان و افزایش رونق اقتصادی ایران همراه خواهد بود؛

·        سناریو منتخب: با توجه به مواردی چون «قدرت اقتصادی چین و دوری این کشور از درگیری های بین المللی»، «وضعیت اقتصادی نامناسب ایران»، «پیچیدگی روابط عربستان سعودی با آمریکا و تمایل آن به رابطه با روسیه و چین» و «عدم تمایل آمریکا برای ورود بیشتر در غرب آسیا» باید راه سومی بین دو سناریو پیش گفته را انتخاب کرد. در این سناریو با اینکه نظم امنیتی و نظامی آمریکا و تنش بین ایران و عربستان در منطقه تغییر نمی کند، اما نظم اقتصادی منطقه وارد عرصه جدید می شود و رونق اقتصادی در ایران و عربستان افزایش و قدرت اقتصادی آمریکا در منطقه کاهش میابد. در نتیجه فشارهای آمریکا بر ایران نیز کاهش میابد.

توصیه سیاستی به مسئولان در راستای بهترین نتیجه برای ایران

با توجه به مطالب بیان شده، به مسئولین مربوطه پیشنهاد می شود که با اتخاذ سیاست های نگاه به شرق، در عین استقلال خواهی، سعی در نزدیکی روابط تجاری با چین و جلوگیری از متمایل شدن یک طرفه چین به سمت عربستان و همچنین کاهش نفوذ آمریکا را داشته باشند. با وجود این که چین و کشورهای منطقه به دلیل تحریم های مالی ایران، نمی توانند همکاری عمیقی، تحت عنوان وابستگی متقابل، با ایران داشته باشند، لذا احتمال تمایل چین به عربستان یا نادیده گرفتن منافع ایران توسط کشورهای خلیج فارس وجود دارد. لذا مسئولین امر اولا باید با سیاست های نگاه به شرق و تعمیق روابط اقتصادی با کشورهای عربی، سعی در تشویق و متمایل کردن آن ها به سمت ایران را داشته باشند و از طرفی با سیاست موازنه تهدید و قدرت نمایی ایران در منطقه سعی در فشار به چین و کشورهای عربی را نیز داشته باشند؛ چراکه در صورت عدم اتخاذ سیاست استقلال طلبانه توسط ایران امکان فشار چین به ایران با ابزارهای اقتصادی و حتی امنیتی در آینده وجود خواهد داشت.

جمع بندی

در تاریخ ۱۰ مارس، ۲۰۲۳ توافق غافلگیرکننده ای میان ایران و عربستان سعودی و با میانجیگری چین برای احیای روابط دیپلماتیک و کاهش منازعت طرفین شکل گرفت. با توجه به نفوذ آمریکا در منطقه، پژوهش حاضر به بررسی این توافق  و تاثیر آن بر نفوذ آمریکا پرداخته است. بررسی اهداف و نتایج این مذاکرات نشان دهنده این امر است که با توجه به تعمیق قراردادهای تجاری بین عربستان و چین و همچنین تنش زدایی با ایران، عربستان بیشترین نفع را از این مذاکره برده باشد. همچنین چین به دلیل ورود بیشتر در خاورمیانه در رتبه دوم قرار می گیرد. ایران به دلیل اینکه صرفا می تواند به عادی سازی نسبی روابط و تنش زدایی مختصر بین کشورهای عربی با جبهه مقاومت بپردازد، در جایگاه سوم قرار می گیرد. آمریکا نیز در رتبه آخر قرار می گیرد. با توجه به مطالب بیان شده، به مسئولین مربوطه پیشنهاد می شود که با اتخاذ سیاست های نگاه به شرق، در عین استقلال خواهی، سعی در نزدیکی روابط تجاری با چین و جلوگیری از متمایل شدن یک طرفه چین به سمت عربستان و همچنین کاهش نفوذ آمریکا را داشته باشند.

این مطالعه در مجمع ایرانی دفاع از حقیقت توسط محمد فیاض فاروجی در سال ۱۴۰۲ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

مجمع ایرانی دفاع از حقیقت

ما در مجمع ایرانی دفاع از حقیقت، در عین باور به اینکه در آستانه یک نسل جدیدی از جهان وطن گرایی هستیم، تلاش می ­کنیم تا منطق ایرانی را با تاکید بر رویکرد ضد سلطه­ اش شرح دهیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا