آموزش و پرورشآموزش، علم و فناوریرصدسند تحلیل مسئله

مسئله تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران

رصد مسئله تعلیم و تربیت در کشور با توجه به خوانش اهداف سند 2030 و لزوم اتخاذ رویکرد اساسی نسبت به مسئله تعلیم و تربیت

امتیاز شورای علمی

تعلیم ­و­ تربیت بیش از یکسری مهارت­ ها و آموزه­ ها است و فرزندان دارایی هنوز ناداشته یک کشور هستند و تعلیم­ و ­تربیت آن­ ها چیزی شبیه کشف آینده است. مناقشات زیادی درباره تعلیم­ و ­تربیت میان اصحاب علوم انسانی و فرهنگ وجود دارد اما این مناقشات امروز بیش از هر زمان دیگری مسئله­ای را نادیده می­گیرد و آن توجه به تعلیم­ و ­تربیت از سر «سرزمین» است. سندهای مختلفی امروز در داخل و خارج از کشور در این زمینه تولید می­ شود اما اغراض چنین اسنادی، بیشتر از آن که متوجه محتوای تربیتی و آموزشی باشد، تلاش کرده تا دخالتی در صورت حاکمیتی تربیت داشته باشد. سند ۲۰۳۰ سندی است که تا به امروز به آن جا مختلف مورد توجه قرار گرفته و بررسی شده است. این سند با منحصر کردن مسئله تعلیم ­و ­تربیت به مضامین اخلاقی، تعلق سرزمینی را هدف قرار داده است و بی­ توجهی به این مسئله قدرت تاسیس تعلیم­ و ­تربیت را از ما می­ گیرد.

کلیدواژه: تعلیم ­و ­تربیت، سیاست، ۲۰۳۰

ضرورت و اهداف پژوهش

تعلیم­ و­ تربیت امروز برای ما بیش از هر زمان دیگری سیاسی است چراکه اتفاقا تلاشی ضمنی و ظریف آغاز شده است تا از این موضوع سیاست­ زدایی کند. سندهای مختلفی امروز در داخل و خارج از کشور در این زمینه تولید می­ شود تا با پیشنهاد دادن «اصول حرفه­ ای تربیت»، زمینه را برای توسعه تربیتی و آموزشی کشور فراهم کند اما با دقت در این اسناد می ­توان فهمید که غرضی سیاسی را در تهیه و تولید این اسناد فرهنگی و به ظاهر خیرخواهانه وجود دارد. اغراضی که بیشتر از آن که متوجه محتوای تربیتی و آموزشی باشد، تلاش کرده تا دخالتی در صورت حاکمیتی تربیت داشته باشد. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا ابتدا معنی سیاست از نظر این نوشتار معلوم شود و سپس مسئله بیان شده مورد ­بررسی قرار بگیرد.

تعلیم ­و ­تربیت

تعلیم ­­و ­­تربیت و سیاست

تعلیم ­و­ تربیت همواره امری سیاسی است. این بدین معنی است که عنصر شخصیت، به عنوان کانون مضامین تعلیم­ و ­تربیت، همواره نسبتی با سیاسی بودن دارد؛ شخصیت داشتن یعنی مرز داشتن و موضع داشتن. در اینجا منظور از سیاسی بودن ابتدائا سخنی درباره حکومت و دولت نیست بلکه سیاسی بودن یعنی در میانه میدان بودن، یعنی در موقعیت بودن و حضور داشتن. سیاست صحنه ­ای را می ­سازد که در آن حوزه ­های مختلف حیات یک ملت، جهت می­ گیرند و در یک کلیت هویت­اش حاضر می­ گردد و بدین ترتیب بین آن­ ها با مردمان دیگر مرز می ­کشد و این معنی حقیقی مرز است. سیاست درباره همه چیز یک ملت است؛ درباره همان چیزی است که او در زندگی روزمره خود، در کار کردن، شادی کردن و غصه خوردن انجام می­ داده است.

تعلیم ­و­ تربیت و سند ۲۰۳۰

برای مشاهده سویه سیاسی تعلیم ­و ­تربیت، باید به نقطه­ ای اشاره کرد تا تمامی مناقشات سیاسی بر سر تعلیم­ و ­تربیت را دید. بررسی مسئله تربیت با طرح ماجرای سند ۲۰۳۰ موجب می­ شود تا پژوهش نحو انضمامی­ تری پیدا کند. با دور شدن از ظواهر و محتویات این سند، می­ توان فهمید که خطر اصلی سند بعد حاکمیتی آن است. این سند توسط سازمانی جهانی نوشته شده و قرار است بر اوضاع آموزشی و تربیتی کشورهای متعهد نظارت کند و این مسئله به لحاظ حقوقی، حاکمیت کشورهای متعهد را مخدوش می ­کند و البته در گام بعد این مخاطره، مضامین سند را هم بر طبق خویش شکل داده و معنی­ دار کرده است. بنابراین با این مسئله طبیعتا زمینه­ هایی برای مداخله از سوی نهادی بین ­المللی فراهم می ­شود.

بررسی تعلیم ­و ­تربیت در سند ۲۰۳۰

رویکرد جاری سند ۲۰۳۰

مسئله اصلی در بررسی سند ۲۰۳۰ این است که در کلیت این سند پیگیر چه مسئله­ ای است و فراتر از مواد، بندها و توصیه­ ها چه روحی دارد. سندی همچون ۲۰۳۰ از آن جا که حاکمیت کشورها را در تعلیم ­و­ تربیت (با فروکاستن این موضوع به موضوعی غیرسیاسی و صرفا فرهنگی) به چالش کشیده است؛ مسئله تعلیم ­و ­تربیت را محدود و منحصر به مضامینی اخلاقی کرده است. آن­ ها که در تعلیم ­و ­تربیت صرفا مفاهیمی فرهنگی و روانشناسانه می­بینند نمی­ توانند تفکری تاسیسی در تعلیم­ و­ تربیت داشته باشند. آن چه درک نمی­ شود نگاه به شاکله تربیت فرزندان این سرزمین است.

شاکله تعلیم ­و­ تربیت سند ۲۰۳۰

این سند شامل ۱۷ هدف اصلی و ۱۶۹ هدف ویژه است؛ با کنار هم قرار دادن مفاهیم اساسی این سند در تخاطب با مردم جهان و سیاستمداران کشورها، مفاهیمی چون صلح جهانی، جوامع دور و رها از ترس و خشونت، تحقق اخلاق شهروندی جهانی، مشارکت جهانی، مشارکت فرهنگ، تفاهم و درک متقابل همه ملت­ ها و روحیه همبستگی جهانی معنای اساسی آن است. از جمله مفاهیم اساسی این سند و اصل پایه برای تحقق سایر اهداف سند، مفهوم «صلح جهانی» است که با دقت بیشتر می­ توان فهمید که این اصل در سایه آزادی­ های بیشتر و بنیادین برای همه محقق می­ گردد. مفهوم دیگری که در متن سند قابل­ تامل است و به نحوی تلاش می­ کند مرزها را بی ­معنی کند، «تحقق اخلاق شهروندی» است. این شهروند جهانی، شهروندی است که ورای مرزهای خود، تعریفی جهانی و اخلاقی از وظایف و مسئولیت­ های خود دارد.

گفتار سیاسی، آرمان و ایمانی در خود دارد و همین موضوع انسان­ ها را بر می­ انگیزد تا دفاع کنند و افتخار کنند و درباره خود تصمیم بگیرند و درباره خود قضاوت کنند. حال آنکه با این سند حق اعتراض به روندهای سیاسی و فرهنگی جهان وجود نخواهد داشت و یادگیری دفاع کردن و مبارزه کردن برای کودکان یک سرزمین از منظر این سند جایگاهی در آموزش ندارد. گفتار اسنادی همچون سند ۲۰۳۰ جهانی را می ­سازد که انسان­ هایش با احکام اخلاقی کار می­ کنند اما هیچ چیز ندارند که از آن دفاع کنند و برایش مبارزه کنند و به جای این که تصمیم بگیرد، تحت کنترل و تصمیم دیگری هستند.”ما باید بیاموزیم که در چه جهانی هستیم و چگونه ممکن است مورد تهدید قرار بگیریم؛ وقتی چنین فهمی از جهان و نقش خودمان در آن وجود نداشته باشد، هیچ استقلال و حاکمیتی نیز وجود نخواهد داشت.”

راهکار پیشنهادی

جهت­گیری مهم در تعلیم ­و­ تربیت و فهم آن، توجه به روایت سیاسی همچون نقطه آغازین برای طرح تعلیم و تربیت است. کسی در کشور می­ خواهد راهی تازه در تعلیم ­و ­تربیت باز کند باید بداند ذیل چه داستانی فرزندان این سرزمین را آموزش می­دهد. هر مضمون و مولفه­ ای در تعلیم­ و­ تربیت، پیشاپیش طرحی سیاسی از جامعه و آینده دارد. تعلیم ­و ­تربیت در کشور بایست از مرزی که در سیاست کشیده شده است یک­بار تاسیس شود.

جمع بندی

نگاه حاکمیتی و توجه به شاکله و فرم تربیتی است که معنای مضامین تربیتی و مفاهیم تعلیمی را مشخص می­ کند. در این پژوهش به بررسی سند ۲۰۳۰ که نمونه­ ای مهم در اسناد تعلیم­ و­ تربیت است و موارد مشابه داخلی و خارجی بسیاری دارد پرداخته شد. پذیرفتن چنین اسنادی موجب ورود نهادی بین­ المللی در مسئله ملی می ­شود و از طرف دیگر به واسطه معنایی که در سند وجود دارد مرزهای یک کشور در بلند مدت به خطر می ­افتد. کشورها از اسناد جهانی تعلیم­ و­ تربیت پیروی می­ کنند تا بتوانند سیاست­شان را مشروع کنند. اعتراض یک کشور به این­گونه اسناد نشان می­دهد که نقطه ارجاعی از برای خود دارد و می ­تواند به زبان خود و بنابر درک سیاسی و حاکمیتی خود سخن بگوید. تنها آن ملت و دولتی امکان اعتراض به چنین اسنادی دارد که توانسته باشند حضور سیاسی خود را به نحو علمی و عقلانی طرح نماید.

این مطالعه در موسسه علم و سیاست اشراق با همکاری سیده زهره مشعلچی و به سفارش ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر در سال ۱۳۹۸ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

موسسه علم و سیاست اشراق

موسسه علم و سیاست اشراق متشکل از یک شورای مرکزی است که اعضای آن با ارائه طرحی علمی در آن عضویت پیدا کرده‌ اند و موظفند گروهی پژوهشی تشکیل دهند و مستمرا به شورا گزارش دهند.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. تعارض و چالش در کشور بیداد می کند
    پژوهش ها و تحلیل های علمی متعددی بر ضرورت عدم اجرا و توجه به سند ۲۰۳۰ تاکید دارد و رهبر هم دستور صریح داده اند که به هیچ وجه نباید به آن توجهی کرد و…
    از دیروز تا آخر همین هفته نمایندگان کشور از وزارت امورخارجه،آموزش عالی و آموزش و پرورش ؛در نشست مربوط به آن در پاریس حضور دارند
    لطفا ردو تایید ها را رها کنید و راهکارهایی بیافرینید که نسل جوان با این تعارض ها چگونه کنار بیاید؟!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا