پژوهشکده مطالعات فناوری و رویکردهای بین رشته ای و فرابخشی آن
بارقههای شکلگیری پژوهشکده مطالعات فناوری و سازوکارهای جاری آن در گفت و گو با سید حبیبالله طباطبائیان
رتبه چهارم جایزه اندیشه ورزی و سیاست سازی به پروژه «تدوین طرح جامع مهارت آموزی کارکنان وظیفه (سربازان) نیروهای مسلح» از پژوهشکده مطالعات فناوری اختصاص داشت. جامعه اندیشکده ها به این بهانه به معرفی این پژوهشکده از زبان مدیر آن پرداخته است.
پژوهشکده مطالعات فناوری، با انجام مطالعات میان رشته ای در حوزه توسعه فناوری برای حل مسائل اساسی کشور شناخته میشود. مسئله یابی و روندهای ورود به فرآیندهای حل مسئله در این پژوهشکده را با سید حبیب الله طباطبائیان مرور کردهایم. طباطبائیان در این مجال، به فرصت ها و مفرهایی که پیش روی اندیشکده های دولتی-سازمانی است، اشاره میکند و نحوه حسن استفاده از وابستگی سازمانی برای یک اتاق فکر را بازگو میکند. در سراسر این گفت و گو، به طور تلویحی چگونگی اثرگذاری کارآمد یک سازمان یا نهاد دولتی بر مجموعه ای فکری تشریح شده است.
درباره سابقه و زمینه های شکل گیری پژوهشکده مطالعات فناوری صحبت کنید. ایده اصلی و هسته اولیه چگونه و با چه هدفی ایجاد شد؟
ایده ایجاد یک موسسه پژوهشی در نهاد ریاست جمهوری با دغدغه توسعه علم و فناوری در کشور، بازمیگردد به سال های دهه ۷۰ و زمانی که در مرکز همکاری های فناوری این ایده مطرح شده بود که توسعه کشور در گرو توسعه در حوزه فناوری های پیشرفته توسعه است. نقش دفتر همکاری های فناوری هم کمک به انتقال فناوری های پیشرفته به داخل کشور بود.
درواقع آن سال ها به دلیل تجربه محرومیت ناشی از جنگ مثلا فقدان دسترسی به سیستم های پیشرفته بالاخص در حوزه های دفاعی، طی سال های دفاع مقدس سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت ها به طور جدی در کشور مطرح بود و بر همین اساس در حوزه منابع انسانی و تجهیزات سرمایه گذاری خوبی در ایران انجام شد. همچنین با استفاده از فرصت فروپاشی شوروی سابق، دانشمندان بسیاری نهتنها از روسیه بلکه از اروپا نیز به ایران آمدند. همچنین عده زیادی به صورت هدفمند برای تحصیل در حوزه های مهمی چون بیوتکنولوژی، هوافضا، فیزیک هسته ای و امثالهم به سایر کشورها اعزام شدند.
مقدمه تاسیس دفتر همکاری های فناوری هم این دیدگاه بود که وجود یک موسسه راهبردی در نهاد ریاست جمهوری که با همه دستگاه ها برای تصمیم سازی در حوزه علم و فناوری ارتباط داشته باشد، برای توجیه مسئولین ارشد کشور نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری لازم است.
ایده اولیه از اینجا بود، اما سال ۹۰ زمینه های بوروکراسی پژوهشکده هموار بود و توانستیم مجوز موسسه پژوهش و مطالعات فناوری را از شورای عالی استخدام کشوری بگیریم و به تایید شورای عالی و گسترش برسانیم. با تاسیس پژوهشکده در سال ۹۱، سال های ۹۱ و ۹۲ بیشتر درگیر فرآیندهای اداری و تشکیل سازوکار و ساختار آن بودیم. در سال ۹۳ به طور جدی کارهایمان شروع شد و توانستیم به شکل موثری نسبت به جذب نیروی انسانی اقدام کنیم و بر اساس ایده اولیه موسسه ای باشیم که در حوزه مسائل مهم توسعه کشور که حل آنها منوط به استفاده از علوم و فناوری های پیشرفته باشد، فعالیت میکند.
پس از دریافت مجوز و تاسیس، نخستین فعالیت جدی موسسه را که مقدمه تثبیت و روی ریل افتادن موسسه بود، چه میدانید؟
تاکنون در پژوهشکده بیش از صد پروژه پژوهشی انجام شده است و بیش از ۴۰ پروژه پژوهشی در حال اجرا داریم. از مهمترین کارهایی که انجام دادیم درباره لزوم ایجاد سازمان کمک های توسعه ایران بود؛ که در سال ۹۲ انجام شد. سازمان کمک های توسعه ایران این ایده را مطرح میکرد که ما باید در زمینه کمک به کشورهای دیگر به صورت یکپارچه و برنامه ریزی شده عمل کنیم. در ژاپن سازمانی به نام جایکا، در ترکیه تیکا و در آمریکا us aid برای این امر وجود دارد. در ایران نیز که بیش از ۱۵ سازمان در خارج از کشور به مجموعه های مختلف بدون هماهنگی خاصی کمک میکنند، طرحِ ضرورت شکل گیری چنین سازمانی را در سال ۹۲ کار کردیم و برای سازمان های اداری مختلف کشور فرستادیم. یکی از اثرات آن این بود که در وزارت خارجه، دفتر کمک های توسعه ای تشکیل شد یا در سند جامع توسعه دیپلماسی کشور به مقوله کمک های توسعه ای توجه شد.
میتوان گفت از سال ۹۱ که موسسه تاسیس شد تا انجام نخستین کار جدی، دو سال زمان برده است.
بله. ما طی سال های ۹۱ و ۹۲ درگیر یک بوروکراسی سنگین بودیم. در ابتدا از وزارت علوم به ما گفته شد میتوانید گروه پژوهشی، مرکز، پژوهشکده، موسسه یا پژوهشگاه باشید. اگر میخواستیم گروه پژوهشی تشکیل دهیم تا بخواهیم تبدیل به پژوهشکده شویم ۷-۸ سال زمان لازم داشتیم. سال ۹۲ به ما ابلاغ شد که پژوهشکده هستیم. چون ما ساختار هیئت امنایی داریم، بر روی هیئت امنا اختلاف بود که چه کسانی باشند. الان هیئت امنای ما وزیر علوم، رئیس سازمان برنامه و رئیس مرکز همکاری های فناوری و چند نفر اعضای حقیقی هستند. همین فرآیند تعیین هیئت امنا و توافق وزیر علوم برای اینکه احکامشان زده شود حدود ۶-۹ ماه طول کشید.
درگیر بوروکراسی مربوط به وزارت اقتصاد هم شدیم. زیرا ما یک موسسه دولتی هستیم و چون هیئت امنا نداشتیم باید سیستممان ذی حسابی میبود تا امضای مجاز پیدا میکردیم. ذی حساب را هم باید وزارت اقتصاد معرفی میکرد. سپس در سال ۹۲ که هیئت امنای ما تعیین شدند، باید از حالت ذی حسابی به هیئت امنایی، تغییر سیستم میدادیم.
با این وجود همان سال های ۹۱ و ۹۲ هم ۱۲ تا ۱۵ پروژه انجام دادیم که بیشتر مبتنی بر مسائل فوری و ضروری اطرافمان بود.
از طرف دیگر هیئت علمی نداشتیم که پروژه انجام دهند و همکارانی از دانشگاه ها یا مجموعه های دیگر کارها را انجام میدادند. تا سال ۹۳ که زمینه استخدام مهیا شد و شروع به جذب نیرو کردیم.
میتوانید افراد، مجموعه ها یا جریاناتی را که در شکل گیری ایده ایجاد این مجموعه تاثیرگذار بودند، نام ببرید و از نحوه تاثیرگذاریشان بگویید؟
مهمترین اثرگذار ما، مرکز همکاری های فناوری است. این سازمان مادر است. چون این پژوهشکده هم یک spin off یا شرکت و موسسه زایشی از مرکز است. آقای سجادی، بنیانگذار مرکز همکاری های علمی و فناوری که اکنون به مرکز همکاری های تحول و پیشرفت تغییر نام داده است، بسیار موثر بود و این ایده را همیشه حمایت کرد. مهندس امیری نیا، رئیس بعدی مرکز، نیز که در دوره ایشان ما موفق به گرفتن مجوز شدیم، اثرگذار بود. آقای مهندس میرزایی، معاون پژوهش مرکز همکاری ها، که از همان ابتدا در دهه ۷۰ تا همین امروز پیگیر و حامی بودند.
به نظر شما ویژگی اصلی ای که مجموعه شما را از سایر اندیشکده ها یا پژوهشکده ها متمایز میکند چیست؟
ما چند ویژگی برای پژوهشکده قائل هستیم که در معرفی خودمان مطرح میکنیم. نخست اینکه راهبردی و فرابخشی هستیم؛ یعنی به مسائل اساسی کشور میپردازیم. زیرا در نهادی مثل ریاست جمهوری هستیم.
ویژگی دوم، بین رشته ای بودن موسسه است. یعنی تخصص های گوناگون را دور هم جمع کردهایم که نخ تسبیح ما همان توسعه علم و فناوری است. جنبه های مدیریتی و آینده نگرانه توسعه علم و فناوری کشور در گروه سیاست و نوآوری و آینده نگری؛ جنبه های اقتصادی در گروه اقتصاد دانش بنیان؛ جنبه های اجتماعی و فرهنگی در گروه جامعه و پیشرفت؛ و جنبه های بین المللی در گروه مطالعات بین الملل پیگیری میشود. یعنی از وجوه مختلف به مقوله توسعه علم و فناوری کشور نگاه میکنیم.
سومین ویژگی موسسه، تعهد به پیاده سازی و پیگیری نتایج پژوهش تا حصول نتیجه است. یعنی وقتی پژوهشی را انجام میدهیم رها نمیشود و پس از رسیدن به راه حل سراغ دستگاه های اجرایی میرویم. چون در ریاست جمهوری پیگیری ها راحتتر است. از ظرفیت های مرکز هم استفاده میکنیم و مرکز هم کمک میکند.
به طور مثال در سال ۹۵ مطالعاتی درباره فراگیری مهارت در دوره سربازی انجام دادیم و متوجه شدیم که این دوره فرصتی برای کسب مهارت است و از آنجایی که نداشتن مهارت یکی از حلقه های مفقوده دسترسی به شغل مناسب است، این ایده را با ستاد کل نیروهای مسلح مطرح کردیم. پس از جلسات متعدد، در خردادماه ۹۶ بنا بر ابلاغ مقام معظم رهبری قرارگاه مهارت آموزی سربازان تشکیل شد. بعد از تشکیل قرارگاه، ستاد کل از ما خواستند که اتاق فکر تشکیل دهیم. اکنون اتاق فکر سرباز ماهر از سال ۹۶ در پژوهشکده مستقر است. هفته پیش در ستاد کل جلسه ای داشتیم که قرارداد برای سال ۹۹ را هم امضا کردیم.
بنابراین پس از انجام پژوهش و ارائه راه حل، پیگیری و پیاده سازی را نیز تا آنجا که ظرفیت های سازمانی اجازه دهد، دنبال میکنیم.
رویکرد شما در توسعه فعالیت های مجموعه چیست؟ دستورکارها برای فعالیت با دریافت پروژه صورت میگیرد یا خودتان مسئله شناسی، اولویت بندی و تعریف کار میکنید؟
ما به شدت تقاضامحور هستیم و معمولاً پروژه ای با منابع پژوهشکده تعریف نمیکنیم؛ مگر پروژه هایی باشد که کارفرما متوجه اهمیت آن نیست و ما به این نتیجه رسیده باشیم که برای کشور مهم است، مانند طرح سازمان کمک های توسعه ای ایران یا آموزش مهارت برای سربازان.
اگرچه موسسه، دولتی است و ردیف بودجه مصوب دارد، اما متوسط پذیرش کار از بیرون (تقاضامحوری) حدود ۷۰ درصد پروژه ها را شامل میشود. گاهی این نسبت تا ۹۰ درصد هم بوده است. البته هر پژوهشی را نمیپذیریم و آنچه را در راستای راهبردهای موسسه باشد، قبول میکنیم.
فرآیند تعریف پروژه منابع داخلی هم یک فرآیند سخت گیرانه دارد. سالانه دو ارزشیابی انجام میشود و عملکرد یکایک همکارانمان را در حوزه پژوهش، اداری و خدماتی اندازه گیری میکنیم و همکاران پاداش یا تذکر دریافت میکنند. با این شیوه تاکنون عذر بیش از ۶ نفر از همکاران دکتر را خواستهایم؛ که این برای مجموعه ای که ۲۰ دکتر دارد، عدد کمی نیست.
علیرغم چنین ملاحظه ای، پروژه های داخلی در ارزشیابی های ما امتیازات خیلی کمی دارند و به افراد اصرار داریم از بیرون پروژه بگیرند.
برای جذب نیروی انسانی چه ارزیابی ها و منابعی دارید؟ آیا رشته، دانشگاه یا تجربه خاصی را برای جذب نیروی انسانی مدنظر قرار میدهید؟
از طریق وزارت علوم و سایت هیئت جذب، برای همکاران علمی فراخوان میدهیم و افراد را طی مصاحبه ارزیابی میکنیم. در این مصاحبه ها گروهی مرکب از نمایندگان وزارت علوم و پژوهشکده حضور دارند. در ارزیابی ما که مشاور روانشناسی هم در آن حضور دارد، امتیازات را بررسی میکنیم. در امتیازدهی هم تعصب دانشگاهی نداریم. از ۱۰۰ امتیاز، ۶ امتیاز به دانشگاه فرد تعلق دارد که فردی که دانشگاه خیلی پایینی تحصیل کرده باشد، ۲ امتیاز یا اگر دانشجوی درجه یکی باشد، حدود ۶ امتیاز را کسب میکند. یعنی دانشگاه مهم است، اما تعیین کننده نیست. اصل مهم خود فرد و فعالیت های اوست که چه میزان پژوهشگر باشد و توانایی مدیریت پروژه پژوهشی را داشته باشد.
انتظار ما این است که فرد ۲ تا ۳ سال کار کرده باشد و صرفا تحصیل نکرده باشد. البته اگر با موارد خوبی مواجه شویم، بدون استخدام، دعوت به دستیاری پژوهش یا همکاری در پروژه های پژوهشی میکنیم. و پس ۱ تا ۲ سال دستیاری و ۳ تا ۴ همکاری در پژوهش، جذب میشوند. اگر فرد مقالات و گزارشات خوبی نوشته باشد، با ثبت نام در سامانه وزراتخانه، امتیازات بیشتری برای ارزیابی در مصاحبه کسب میکند.
عامل اصلی جذابیت برای افرادی که در مجموعه شما کار میکنند چیست؟
فرهنگ سازمانی؛ فرهنگ سازمانی پژوهشکده، متاثر از فرهنگ نهادی موسسه مادر یعنی مرکز همکاری های تحول و پیشرفت ریاست جمهوری است؛ که یک موسسه ارزش مدار آرمانی است و یک فرهنگ نهادی انقلابی بر آن حاکم است؛
جایگاه فرابخشی؛ جایگاه فرابخشی ریاست جمهوری، آزادی عمل خوبی میدهد و دسترسی به مجموعه هایی مثل قوه مجریه، قوه قضاییه، قوه مقننه، نیروهای مسلح و بیت رهبری امکان پذیر است و آیین نامه های مکاتباتی و ارتباطیمان خوب است؛ و
استقرار ثابت؛ دغدغه بسیاری از موسسات پژوهشی تهیه ساختمانی برای استقرار است. برای ما اما موسسه مادر جزء سازمان های کمک کننده است و امکانات و قابلیت هایی برای پژوهشکده دارد که همین ساختمانی است که در آن استقرار داریم.
آیا برای انجام پروژه هایتان متدولوژی یا روش خاصی را توسعه دادهاید؟ مثلا روش دلفی، ابداع اندیشکده ای آمریکایی است. شما روش خاصی را ابرای انجام پروژه هایتان دارید که مختص مجموعه شما باشد؟
ترجیح میدهم سوال این گونه بود که آیا پژوهشکده مطالعات فناوری در کار کردن با کارفرمایان و همکاران، رفتار متفاوتی با یک موسسه پژوهشی در وزارت علوم یا وزارت نفت یا حتی داخل خود خانواده نهاد دارد؟ و چه وجه متمایزی در نحوه ارتباط گیری دارد؟
تفاوت ما این است که پس از کشف مسئله به دنبال صاحب مسئله میگردیم. این، درسی است که از سیره نبوی گرفتهایم که پیامبر (صلوات الله علیه) فرمودند طبیب دوار بطبه. درباره ستاد کل نیروهای مسلح که مثال زدم یا وزارت خارجه خودمان سراغشان رفتیم. گاهی حتی راه حل آن را نیز آماده میکنیم و برایشان میبریم.
نکته دوم اینکه ما معمولا به دنبال کسب درآمد از پژوهش نیستیم و حتی از منابع خودمان خرج میکنیم برای اینکه مسئله کارفرما حل شود. چون موسسه دولتی هستیم و بودجه داریم، میتوانیم از این مزیت استفاده کنیم. شاید موسسات خصوصی نتوانند این کار را انجام دهند و نیاز به یک خیّر یا حامی داشته باشند. مثلا در مورد قرارگاه، علاوه بر ۲ میلیارد و خورده ای که قرارداد داشتند، حدود ۱ میلیارد تومان هم از بودجه خودمان به آنها کمک کردیم.
تصور این است که وقتی موسسات پژوهشی به سراغ دستگاه های اجرایی میروند، برای این است که پولی بگیرد و برود! اما ما به عکس میگوییم آمدهایم خدماتی را به صورت رایگان ارائه دهیم، به شرطی که در راستای حل آن مسئله اساسی باشد که به آن رسیدهایم.
پیشبرد کارهای مجموعه، تا چه حد به منابع مادی پایدار وابسته است و چقدر از آن از طریق گرفتن پروژه حاصل میشود؟
رویکرد ما پیش دستانه توام با دستودلبازی است. متوسط تقاضامحوری ما بالای ۷۰ درصد است. یعنی اگر ۱۰۰ تومان در طی یکسال خرج میکنیم ۷۰ تومن آن را در قالب کارهای بیرونی میآوریم. ما در سیستممان یک حسابداری با قیمت تمامشده داریم که همه پروژه ها را با جزئیات (در حد ۱۰۰۰ تومان) محاسبه میکنیم.
غیر از این سیستم ارزشیابی که ۶ ماه یک بار انجام میدهیم، وقتی پروژه ای تمام میشود، باقیمانده پروژه را به عنوان پاداش به مدیر پروژه میدهیم. مثلا مدیر پروژه ای که پروژه با مبلغ قراداد ۱۰۰ تومان را با هزینه ۸۰ تومان تمام میکند، نیمی از آن ۲۰ تومان باقیمانده را به عنوان پاداش به مدیر پروژه و اعضای تیمش پرداخت میکنیم و نیمی دیگر را به عنوان گرنت (اعتبار پژوهشی) برای تعریف پروپوزال کارهای بعدی در اختیار مدیر پروژه قرار میدهیم.
به عنوان سوال آخر به عنوان یک اندیشکده از جامعه اندیشکده ها چه انتظاری دارید و فکر میکنید چه مسئولیتی برعهده ما است؟
حرکت خوبی است که اعضای این جامعه، فعالیت ها و ظرفیت هایشان را به یکدیگر معرفی میکنید. زیرا متاسفانه جامعه پژوهشی و اندیشگاهی ما جامعه ای جزیرهای است و از حال یکدیگر هم خبر نداریم. برای اینکه بتوانیم شبکه شویم در ابتدا باید همدیگر را بشناسیم، اصطلاحا یک موانع شناختی وجود دارد که یکی از آنها فقدان اطلاعات است. منتها این کافی نیست.
پس از شناخت، باید بتوانیم همکاری مشترک برد-برد بین موسسات پژوهشی و اتاق های فکر تعریف کنیم. جامعه اندیشکده ها کمک کند مجموعه ها حداقل شبکه (و نه لزوما تجمیع، به معنای ادغام شدن) شویم و هرکسی سر جای خودش باشد، اما از همدیگر باخبر شویم و در کارهایی که میتوانیم به یکدیگر کمک کنیم.
همچنین ایجاد شناخت کند. مثلا در جایزه اندیشه ورزی و سیاست سازی میتوانید یک ارزیابی انجام دهید که تجارب موفق را کشف کنید، نه اینکه یک مسابقه بگذارید که با یکدیگر رقابت کنند؛ بلکه باعث شود کار بهتری انجام دهند.
شما «جامعه اندیشکده ها» را یک زمینه و کارکرد آن را بسترسازی برای شناخت اندیشکده ها نسبت به یکدیگر میدانید؟
برای از بین بردن موازی کاری، یک فرد عاقل میتواند چراغی روشن کند و به سایرین کمک کند در تاریکی بهم برخورد نکنند. برای همین خوب است که از طریق شبکه یا جامعه اندیشکده ها بدانیم چه کسی بر روی چه موضوعی در حال پژوهش و کار کردن است. این شرط عقل است که دوبارهکاری نکنیم. اما تقسیم کار را در انتخاب طبیعی بگذاریم. مجموعه ها بعد از ۵ سال به این پختگی میرسند که در چه حوزه هایی تخصص دارند و در چه حوزه هایی وارد نشوند. خرد جمعی تقسیم کار را انجام میدهد، فقط کافی است چراغی را روشن کنیم.
در انتها از فرصتی که در اختیار ما برای معرفی پژوهشکده قرار دادید سپاسگزارم و برای جنابعالی و همه اندیشکده های کشور آرزوی موفقیت دارم.