معرفی محور توسعه محصول دومین جایزه ملی سیاستگذاری
مهدی ثنائی، محصول اندیشکده ای را ترجمه غیرپژوهشی از یک تحلیل اندیشه ورزانه در پاسخ به یک مسئله میداند.
مهدی ثنائی به یک ویژگی حرفه ای شهرت دارد: تقویت کنش ورزی اندیشکده ای را نه در شعار بلکه به صورت عملی دنبال میکند. این ویژگی باعث میشود با تمام مشغله هایی که در سمت مشاور رئیس سازمان اداری و استخدامی دارد، دبیری دومین جایزه ملی سیاستگذاری در محور توسعه محصول را نیز به عهده بگیرد. ایفای نقش در ادوار نابالغ این رویداد، موجب غفلت وی از چشم انداز مطلوب رقابت بین اندیشکده ای نشده است. بنابراین ثنائی بر تقویت تعامل اندیشکده ها در مقابل تفکیک پروژه ها و فعالیت ها تاکید میکند. وی در توضیح تعامل اندیشکده ها تا آنجا پیش میرود که حتی نوعی از امتزاج ساختاری را نیز پیشنهاد میدهد.
ثنائی در این گفت و گو به تشریح ویژگی های محصول اندیشکده ای پرداخته است و این حوزه را ضروری و در عین حال در اندیشکده های کشور دچار ضعف، تحلیل میکند. ثنائی محصول اندیشکده ای را سرریز یک تحلیل اندیشه ورزانه عمیق در واکنش به یک مسئله میداند؛ که در عین حال مطلوب ترین پاسخ به آن مسئله نیز باشد.
گفت و گوی کوتاه، دقیق و نقطه زن مهدی ثنائی را با جامعه اندیشکده ها در ادامه میخوانید.
محصول اندیشکدهای را به چه نوع فعالیت هایی اطلاق میکنید؟
به نظر بنده، محصول اندیشکدهای سه ویژگی مشخص دارد: یک محصول اندیشکده ای در وهله نخست باید توسط یک تحلیل اندیشه ورزانه پشتیبانی شده باشد. به بیان دیگر آنچه مهم است وجود یک تحلیل عمیق، ریشه شناسانه و موشکافانه از مسئله است؛ به طوریکه بتوانیم بگویم با یک تحلیل اندیشکده ای روبرو هستیم.
ویژگی دوم محصول اندیشکده ای این است که به دنبال آن تحلیل قبلی و در پاسخ به آن مسئله، حتماً و ضرورتاً نیازمند ایجاد آن محصول باشد. در برخی موارد، محصول و سامانه هایی توسعه پیدا میکنند که زحمت فراوانی را هم به دنبال داشته است، اما پاسخ درستی به مسئله مد نظر نبودهاند. درواقع باید مشخص شود که آن محصول به صورت ضروری نیازمند توسعه بوده است تا آن مسئله حل شود.
پس از احراز دو ویژگی یا شرط مذکور، در ویژگی سوم این موضوع مد نظر است که این محصول، به شکل خوبی توسعه پیدا کرده باشد و از اجرای قوی و درستی برخوردار باشد.
اهمیت این نوع دستاوردها برای اندیشکدهها چیست؟ یا چرا باید در جایزه ملی سیاستگذاری، به آن یک فضای اختصاصی داد؟
اگر هدف اندیشکده ها را حل مسئله بدانیم، تنها از طریق تحلیل مسئله و ارائه راه حل آن (solution) نمیتوان به تحقق این هدف رسید. اندیشکده ها عموماً نیاز دارند که فعالیت های دیگری را نیز دنبال کنند. بخشی از این فعالیت های تکمیلی را میتوانیم در توسعه محصول ببینیم. یعنی توانمندی غیر از مطالعه و پژوهش را توسعه دهند. بنابراین توسعه محصول برای عموم اندیشکده ها یک کارکرد ضروری است.
آن دسته از دستاوردهای اندیشکدهای که به عنوان توسعه محصول میشناسید، باید در امتداد حل یک مسئله در یک سازمان/دستگاه باشند؟
بله، محصول باید در امتداد و جزئی از حل مسئله باشد. اما میتواند ضرورتاً در پاسخ به مسئله یک دستگاه یا نهاد خاصی نباشد و اصطلاحاً مسئله یتیم باشد؛ یعنی آن مسئله، متولی واقعی رسمی نداشته باشد یا اساساً مسئلهای بین نهادی باشد.
بزرگ یا کوچک مقیاس بودن در محور «توسعه محصول جایزه» مهم تلقی میشود؟
خیر. «نقش واقعی محصول در حل مسئله» معیار اصلی است. در بسیاری مواقع یک سامانه ساده، محصول اندیشکده ای محسوب میشود و در بسیاری موارد سامانه های با پیچیدگی های بالا و پرهزینه، ویژگی های محصول اندیشکده ای را ندارند، چرا که ماحصل یک کنش اندیشه ورزانه عمیق و پاسخ ضروری برای حل مسئله نیستند.
استقبال اندیشکدهها در این محور را چطور دیدید؟ پروژههای رسیده را در چه سطحی دیدید؟
نکته قابل توجه این است که عموما اندیشکده های جوان، کمتر وارد حوزه توسعه محصول میشوند و غالبا به کارهای پژوهشی مشغول هستند (لذا در بهترین حالت پژوهشکده محسوب میشوند). بنابراین احساس می شود که یک ضعف عمومی در اندیشکده ها نسبت به این حوزه وجود دارد. از پروژه های رسیده در محور توسعه محصول دومین جایزه ملی سیاستگذاری، فقط چند پروژه محدود با ویژگی های محصول اندیشکده ای هستند و سایر پروژه ها در احراز شرایط پیشگفته موفق نبودهاند.
به طور کلی آیا رقابت اندیشکدهای را مفید میدانید؟
بله، مفید و چهبسا ضروری میدانم. چراکه باعث تبلیغ، تقدیر و ترویج کارهای خوب میشود. اما میزان برانگیزانندگی آن منوط به برگزاری مستمر و طراحی شاخص های شفاف است.
تا چه حد در جریان فرآیندهای پایلوت و جایزه اول (دو دور گذشته جایزه) هستید؟ چه نقدها یا نکات مثبتی به جایزه وارد است؟
آشنا نیستم.
از نظر شما تاکید یک جشنواره برای رقابت پروژه های اندیشکده ای باید روی چه مواردی باشد؟
پاسخ به این سوال مفصل است، به طور مختصر اگر بخواهم اشاره بکنم این است که در تدوین محورها و طراحی شاخص ها، تاکید روی حوزه هایی باشد که نیازمند کنش اندیشکده ای در کشور است. به طور مثال اگر تحلیل مسئله، نقد و گفت وگوی بین اندیشکده ای، توسعه محصول یا فعالیت های ترویجی برای ما اهمیت دارد، در نتیجه لازم است در طراحی شاخص ها این موارد را لحاظ کنیم. شاخص ضعیف منجر به جهت دهی اشتباه به اندیشکده ها میشود.
بهترین خروجی یا نتیجهای که میشود از جایزه داشت، چیست؟ یعنی نقطه مطلوب از نظر شما کجاست و چه دستاوردی آن را به یک جشنواره موفق در زیستبوم تبدیل میکند؟
به نظر من این نوع مسابقه نمیتواند نقطه ای باشد و سالانه یا دوسالانه برگزار شود. به تدریج باید به یک فرآیند حرفه ای تفصیلی و مستمر از گفت و گو و نقد و ارزیابی میان اندیشکده ها تبدیل شود. برای تقویت اندیشکده های جوانتر، باید آنها را به تعامل با مجموعه های قدیمی تر وا داشت. به طور مثال اندیشکده ها در هیئت مدیره های یکدیگر عضو باشند. به ویژه اندیشکده های خوب باید عضو هیئت مدیره اندیشکده های ضعیف تر داشته باشند. یعنی اندیشکده ها در نقد و ارزیابی محتوایی با یکدیگر قرار گیرند. داوری صرف روی پروژه ای که اندیشکده فرستاده است، دانشی اندکی به آن اضافه میکند. لذا بهتر است اندیشکده ها با هم گفتوگوی مستمر کنند و کارهای یکدیگر را با حوصله و به صورت تفصیلی نقد و ارزیابی کنند تا یک انتقال دانش جدی صورت بگیرد. مسابقه نیز باید به این سمت برود. الان جنبه نمادین دارد و با جنبه کارکردی فاصله دارد. گرچه از زحماتی که پشت آن است، اطلاع دارم.
معرفی محور بینشی و اندیشه ای دومین جایزه ملی سیاستگذاری را از زبان سجاد هجری اینجا بخوانید.
معرفی محور اندیشکده نوپا در دومین جایزه ملی سیاستگذاری را با توضیحات روح اله هنرور اینجا ببینید.