معرفی محور اندیشکده نوپا در دومین جایزه ملی سیاستگذاری
روح اله هنرور، تاکید بخش اندیشکده نوپا را تمرکز مجموع عملکرد اندیشکده ها بر روی یک موضوع تخصصی میداند.
دومین جایزه ملی سیاستگذاری که از اسفند ۱۴۰۱ در حال برگزاری است، با ایجاد بخش اختصاصی «اندیشکده نوپا» در این دور، نگاهی ویژه به فعالیت مجموعه های نوبنیاد و افراد نوخاسته در زیست بوم اندیشه ورزی دارد. در این گفتگو، روح اله هنرور، دبیر محور اندیشکده نوپای دومین جایزه ملی سیاستگذاری، تعریفی از اندیشکده نوپا ارائه میکند و معیارهایی برای شناسایی آنها به دست میدهد. از نظر او، اندیشکده های نوپا با دو شاخص سال تاسیس و متوسط سن اعضا قابل شناسایی هستند. اما شاخص سوم و مهمتر، تمرکز تخصصی بر یک حوزه یا مسئله در مجموع عملکرد اندیشکده است؛ که آن را از مراکز علمی پژوهشی غیر اندیشگاهی نیز متمایز میکند.
چشم انداز بخش «اندیشکده نوپا»، تربیت نیروی خبره متمرکز بر مسائل تخصصی است و هدف آن تقویت اندیشکده های کوچک اما متمرکز جهت ظرفیت سازی در نظام اندیشگاهی کشور پیش بینی میشود.
در ادامه، متن کوتاه شده گفت و گو با روح اله هنرور در حول و حوالی بخش ویژه «اندیشکده نوپا» در دومین جایزه ملی سیاستگذاری آمده است.
از تعریف اندیشکده نوپا شروع کنیم. از نظر شما مجموع چه ویژگی هایی در یک اندیشکده، صفت نوپا را برای شما محرز میکند؟
به طور کلی باید در نظر داشته باشیم که اصل نهاد اندیشکده در ایران، نوپا محسوب میشود. اگر قدیمی ترین اندیشکده را امثال بنیاد توسعه فردا در نظر بگیریم، با عمر ۲۰ ساله ای مواجه میشویم که عملا جوان محسوب میشود. اما در نسبت اندیشکده ها با هم یک تقسیم بندی قراردادی از اندیشکده قدیمی و اندیشکده نوپا میتوانیم داشته باشیم.
اندیشکده نوپا، مجموعه ای است که در وهله تاسیس حول پرداختن به یک موضوع تخصصی شکل گرفته باشد. یعنی برای اجرای یک پروژه شکل نگرفته باشد. همچنین از زمان تاسیس آن بیش از ۳ سال نگذشته باشد. به علاوه برای سن افراد شاغل در آن نیز متوسط سنی ۲۴ را در نظر گرفتهایم. بنابراین اگر اندیشه ورز کارکشته ای اقدام به تاسیس اندیشکده ای کرده باشد که در آن نیروهای جوان در اجرای پروژه ها همکار باشند، میتواند در محور اندیشکده نوپای دومین جایزه ملی سیاستگذاری شرکت کند.
در مجموع مهمترین معیار اندیشکده نوپا برای من فعالیت حول یک موضوع تخصصی یا رشته ای از تخصص های مرتبط و زنجیره ای است. بنابراین مجموعه هایی که حول پروژه های خاصی شکل میگیرند و مدل فعالیت آنها پروژه گیری است، در تعریف اندیشکده نوپا نمیگنجند.
با توجه به پروژه محور بودن جایزه و دریافت پروژه (و نه اطلاعات اندیشکده) توسط دبیرخانه جایزه، درباره احراز شرایط ۳ گانه موضوع تخصصی، عمر تاسیس و متوسط سنی اعضا هم توضیح دهید.
در محور اندیشکده نوپا، همانطور که از عنوان مشخص است و برخلاف سایر محورها، جایزه را به اندیشکده و نه پروژه میدهیم و مجموع بسته (package) اندیشکده مهم میشود. بنابراین در کنار دریافت آثار، یک معرفی از اندیشکده نیز خواهیم داشت. این معرفی شامل مجموع پروژه هایی است که اندیشکده تاکنون انجام داده، دستگاه ها و نهادهایی که با آنها همکاری کرده، شبکه مشاوران اندیشکده و سابقه همکارانی که در هر پروژه مشارکت کردهاند.
طی این معرفی، آن نقطه اتصال یا نخ تسبیح فعالیت ها و موضوعات پژوهشی اندیشکده باید مشخص شود. حتی ممکن است یک مجموعه نظریه محور باشد و یک مسئله یا نظریه را مبنا قرار دهد و طبق آن اقدام به گرفتن و انجام پروژه کند. بنابراین اگر مرکزیت و محوریت تخصصی مجموعه توجیه کننده باشد، شرط ورود به جایزه را خواهد داشت.
در بخش اندیشکده نوپا چه هدف و چشم اندازی دنبال میشود؟
در محور اندیشکده نوپا، این هدف دنبال میشود که اندیشه ورزان جوان را به سمت کار تخصصی سوق دهیم و اندیشکده های جوان را به سمت متمرکز شدن روی موضوعات و مسائل تخصصی، ایجاد کردن حوزه تخصصی و تربیت نیروی انسانی در یک حوزه تخصصی هدایت کنیم. چیز که ما لازم داریم جمع هایی است که بر اساس یک تخصص دور هم گرد آمدهاند. این به تنهایی، آورده زیادی است. خصوصا این موضوع در حوزه هایی که اندیشکده های قدیمی تر به آنها نپرداخته اند بیشتر به چشم می آید و یک مسیر نوآوری در فضای اندیشگاهی کشور است.
یک مثال بدون مناقشه مدل اقتصاد سیلیکون ولی است که از همین کانال میگذرد. یعنی ایجاد شرکت های نوآور کوچک و در صورت موفقیت محصولات یا افراد یا خود شرکت در شرکت های بزرگ جذب میشود. یعنی اقتصاد سیلیکون ولی روی شرکت های بزرگ میچرخد اما شرکت های کوچک ظرفیت سازی نوآوری را انجام میدهند.
با توجه به اینکه سن مجموعه در تعریف اندیشکده نوپا در نظر گرفته میشود، اندیشکده های تاسیس شده از سال ۹۹ به بعد میتوانند در این محور در جایزه شرکت کنند. این فرصت کوتاه ۲-۳ ساله و با ملاحظه تغییر دولت در این مدت، آیا اندیشکده های نوپا فرصت رسیدن به سرانجام رساندن پروژه ها و دستاورد سیاستی را داشتهاند؟ به عبارت دیگر در محور اندیشکده نوپا، تاکید و شاخص سنجش روی چیست؟
در این بخش تاکیدات چندگانه ای وجود دارد. نخستین مورد، روی پای خود ایستادن و بقاست. به عبارت دیگر مهم است که اندیشکده با یک چرخش مالی حداقلی توانسته باشد تداوم فعالیت خود را حفظ کند. به طور مثال با پروژه های ولو کوچک ولی تخصصی سعی کرده باشد این بقا را تضمین کند. خود جایزه، میتواند در همین راستا کمکی باشد.
تاکید دوم، جنس فعالیت است. با این توضیح که دستاوردهای اندیشکده نوپا از جنس قانون و مصوبه نیست. بلکه بیشتر از این جنس است که یک موضوع یا زاویه جدیدی را در مسئله ای پیش کشیده باشند. نمونه ای که در اینجا به ذهنم میرسد اندیشکده شفافیت است که فضای عمومی کشور درباره شفافیت را می توان به قبل و بعد از فعالیت این اندیشکده تقسیم کرد. قبل از اندیشکده شفافیت، حرف چندانی درباره ضرورت شفافیت در حکمرانی کشور نبود. فارغ از اینکه این اندیشکده قانونی را تصویب کرده باشد یا نه، همین جریان سازی، نوعی از اثرگذاری است.
سومین مورد تربیت نیروی انسانی به شکلی که تبدیل به ذخیره نیروی انسانی ما در یک حوزه تخصصی بشود. همان افراد ممکن است در آینده نسل بعد را پرورش دهند یا موضوعی را برجسته کنند که منجر به کارهای ارزشمند در کشور شود. به وجود آمدن این نیروی انسانی، اثرگذاری بلندمدت بیشتری دارد.
با توجه به اینکه تاکید دستاورد در بخش اندیشکده نوپا روی جریان سازی یا طرح موضوعات بدیع و جدید است؛ لازم است بین اندیشکده نوپا و مراکز علمی پژوهشی هم انفکاک ایجاد کنید.
برای این تفکیک دو نکته را در نظر داریم. نخست اینکه نباید متصل به بخش دولتی یا زیرمجموعه یک بخش دولتی باشد. دومین شرط این است که اندیشکده نوپا باید درگیری با یک مسئله کشور را از طریق ادبیاتی دنبال کرده باشد و بتواند در آن حوزه پروژه بگیرد یا همکاری با نهادها و دستگاه های مسئول شکل بدهد. مثلا صرف ترجمه کتاب، کار اندیشکده ای محسوب نمی شود. اما اگر به راهکارهای متناسب با کشور رسیده باشد، در این صورت فارغ از اینکه عنوان آن مجموعه پژوهشکده، مرکز پژوهشی و غیره باشد، ما آن را اندیشکده میدانیم.
به نظر شما اینکه وقتی به نیروهای جوانتر برای جریان سازی یا تولید ادبیات تخصصی جایزه میدهیم، حوزه اقدام را در نظر آنها تضعیف نمیکنیم؟
این مسئله در وزنی که به عملکرد اجرایی اندیشکده ها میدهیم، قابل رفع است. اگر مطالعه ای که در اندیشکده انجام شده راه حل دارد، اجرا شده، گزارش اجرا دارد نمره کامل را کسب کند. اما فقدان هر کدام از این مراحل در عملکرد اندیشکده، نمره آن را کاهش خواهد داد. بنابراین یک طیفی از نمرات را خواهیم داشت که با توجه به منطق ارزیابان آن را اعمال میکنیم.
درباره کلیت جایزه، نظر شما درباره ایجاد رقابت بین اندیشکده ها چیست؟
من جایزه را از جنس رقابت نمیبینم. چون فعالیت اندیشکده ها در حوزه ها و حیطه های مختلف است، مثل دونده هایی هستند که صرفا میخواهیم بگوییم کدام بهتر دویدهاند. بین اندیشکده های قدیمی، نقطه مشترک فعالیت بسیار کم است. این وضعیت بین اندیشکده های نوپا نیز برقرار است. از این رو بحث رقابت مطرح نیست و بهتر است از تربیت و تقویت نوعی رفتار صحبت کنیم. فرض کنید در محیط کار معیار ساعت ورود برای ارزیابی افراد در نظر گرفته شود. این معیار رفتار افراد را در محیط کار شکل میدهد و محتوای فعالیت آنها را با هم درگیر و رقابتی نمیکند. پس هدف اول تربیت یکسری رفتار در اندیشکده هاست.
هدف دوم ایجاد رسمیت و منبع اعتبار برای اندیشکده هاست. یعنی سروصدایی حول فعالیت اندیشکده ای صورت بگیرد که افراد را متوجه و متمایل به کار اندیشکده ای کند و برای نظام اندیشگاهی جذب نیرو و سرمایه کند.
و درنهایت، پیشنهادی برای بهبود این دوره جایزه دارید؟
به نظر من تعریف دو نوع جایزه فردی و گروهی نیز لازم است. این تفکیک حتی در حد لوح هم باشد، میتواند کمککننده باشد. همچنین تنوع جایزه ها که در این دور نیز تا حدی در حال اجراست، میتواند به اسم و اعتبارساختن برای افراد فعال در این حوزه کمک کند. پیشنهاد سومم رسانه ای کردن کارها تا جای ممکن است؛ تا عموم مردم مطلع باشند که تاثیر اندیشکده میتواند به طور مثال اصلاح قانون چک باشد.
معرفی محور بینشی و اندیشه ای دومین جایزه ملی سیاستگذاری را از زبان سجاد هجری اینجا بخوانید.