طراحی الگو و مولفه های اساسی حکمرانی اسلامی
طراحی و تبیین مولفه ها و شاخص های اساسی حکمرانی اسلامی و دولت معیار
الگوی حکمرانی اسلامی، شیوه حکومتی است که بر اساس مبانی، اصول و روش های اسلامی و متکی بر مطلوبیت ها و خواست های اسلام طرح ریزی شده است. این الگو که بر مبنای نظریه مردم سالاری دینی طراحی شدهاست، بدیلی برتر برای مدل «حکمرانی خوب» محسوب میشود و میتواند برای ادیان و مذاهب گوناگون مورد استفاده قرار گیرد. مولفه ها، اصول و شاخص های حکمرانی اسلامی در چارچوب سه رابطه اصلی «روابط حکومت و مردم»، «روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی» و «نظام اداری و روابط اجزای حکومت» قابل طراحی و تبیین است.
ضرورت و اهداف پژوهش
آنچه امروز موجب تفاوت و امتیاز جمهوری اسلامی ایران از دیگر کشورهای جهان شدهاست، تلاش این نظام برای ارائه سبک جدیدی از زندگی، حکومت و حکمرانی بر مبنای آموزه های اسلام است. هدف از این پژوهش، تبیین مفهومی الگوی حکمرانی اسلامی و ابعاد و حوزه های آن بر اساس مطلوبیتها و خواستهای اسلام است.
روش پژوهش
در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی برای توصیف مشخصه های حکمرانی استفاده شدهاست. برای جمع آوری اطلاعات، روش مطالعه اسناد و مدارک و روش های متقن تفسیر قرآن کریم و احادیث اهل بیت (ع) به کار گرفته شده است. اعتبارسنجی شاخص هها نیز با عرضه آنها به قرآن کریم و روایات و دیدگاههای اندیشمندان گذشته و معاصر شیعه انجام شدهاست.
چیستی حکمرانی اسلامی و دولت معیار و رابطه آن با نظریه مردم سالاری دینی
منظور از «حکمرانی اسلامی» شیوه حکومتی است که در آن ابعاد روابط بین حکومت و مردم، تعامل اجزای تشکیل دهنده حکومت و رابطه آن با سایر حکومت ها، در اهداف و سیاست ها، قوانین و خط مشی ها، برنامه ریزی و اجرا و نظارت و ارزیابی بر اساس مبانی، اصول و روش های اسلامی تنظیم میگردد. در این چارچوب، تشکیلات اداری که با نرم افزار حکمرانی اسلامی به ساماندهی امور عمومی مردم میپردازد، «دولت معیار» نامیده میشود. در این پژوهش، نظریه مردم سالاری دینی به عنوان اصل موضوعه برای طراحی الگوی حکمرانی اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس تعریف فوق، هدف حکمرانی اسلامی را میتوان زمینه سازی برای توسعه و تعمیق عقلانیت تهذیب یافته، اخلاق و معنویت گرایی دینی و رشد، تعالی و سعادت انسان و همچنین گسترش برخورداری از زندگی با نشاط، ایمن، سالم، عادلانه، آزاد و کریمانه دانست. بر این مبنا، از آنجا که مفاهیم و آموزه های اسلامی با فطرت انسانی هماهنگی دارد، این الگو میتواند برای ادیان و مذاهب دیگر نیز کارآیی داشته باشد. بنابراین، الگوی حکمرانی اسلامی به عنوان بدیل برتر مدل حکمرانی خوب میباشد. این الگو از همه تجارب بشری برای بهینه سازی نظام خود بهره میگیرد و تکنولوژی و روش های مصنوع انسانی را با معیار عقل و وحی سنجیده، سره را از ناسره تشخیص داده و در دستگاه و سیستم و اساس تقوا محور جدید جایابی نموده و کارکرد ویژه آن را باز تعریف مینماید.
مولفه ها و اصول حکمرانی اسلامی
اهداف، اصول و شاخص های حکمرانی اسلامی را میتوان در سه مولفه اصلی «روابط حکومت و مردم»، «روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی» و «نظام اداری و روابط اجزای حکومت» تبیین نمود.
مولفه اول: روابط حکومت و مردم
اهداف حکمرانی اسلامی در مولفه روابط حکومت و مردم، حداکثر سازی مشارکت مردم و استفاده از نظرات و آرا و مشاوره های مردم، نهادهای مردمی و نخبگان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری و ایجاد شرایط امر به معروف و نهی از منکر مردم و نهادهای مردمی در حوزه نظارت و کنترل فعالیت ها و عملکرد حکومت به منظور ارتقای سطح عملکردی حکومت و کاهش فساد و افزایش اعتماد مردمی و مشروعیت نظام میباشد. اصول حاکم بر روابط حکومت و مردم در حکمرانی اسلامی عبارتنداز:
- اصل حاکمیت رابطه رحمانی و خیرخواهی و مهرورزی حکومت نسبت به مردم
- اصل رعایت منافع عمومی
- اصل رعایت افکار و رضایت عمومی
- اصل مشارکت عمومی
- اصل اصلاح و نظارت همگانی؛ امر به معروف و نهی از منکر
- اصل وفاداری و رابطه مسئولانه مردم نسبت به حکومت
- اصل شفافیت، اطلاع رسانی و پاسخ گویی
مولفه دوم: روابط حکومت با عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
اهداف حکمرانی اسلامی در این مولفه، تنظیم روابط حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی با یکدیگر، حفظ کلیت و انسجام درونی و توسعه و هم افزایی بخش های مختلف نظام است. اصول حاکم بر روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در حکمرانی اسلامی عبارتند از:
- اصل جهانشمول در همه حوزه ها: اصل وحدت، هماهنگی و هم افزایی؛
- اصول حوزه سیاست: اصل امنیت ملی، اصل وفای به عهد و پیمان، اصل هم زیستی مسالمت آمیز و مقابله عادلانه با تجاوز، اصل رسالت جهانی و حمایت از حقطلبی، اصل نفی سلطه؛
- اصول حوزه اقتصاد: اصل فقرزدایی و توجه به محرومین، اصل تولیدگرایی و اصل توسعه گرایی؛
- اصل حوزه فرهنگ: اصل مسئولیت تربیتی و علمی.
مولفه سوم: نظام اداری و روابط اجزای حکومت
اهداف حکمرانی اسلامی در مولفه نظام اداری و روابط اجزای حکومت، افزایش بهره وریِ (کارایی و اثربخشی) عقلانیت محورِ نظامِ اداری-مدیریتی از طریق شایسته سالاری و جابه جایی نخبگان است؛ که این مهم بر اساس اخلاق و عقلانیت، مشارکت، مشورت و تخصص محوری و در حوزه های سیاست گذاری کلان و بخشی، نظارت، اصلاح و پالایش درونی و مبارزه با فساد و مشتری مداری و پاسخ گویی نظام اداری صورت میپذیرد. اصول حاکم بر نظام اداری و روابط اجزای حکومت در حکمرانی اسلامی عبارتنداز:
- حوزه سیاست گذاری و قانون گذاری: اصل شورا و مشورت؛
- حوزه روابط قوا: اصل وحدت، هماهنگی و هم افزایی، اصل تعدیل قدرت؛ تفکیک وظایف قوا و ارکان نظام و نظارت آنها بر یکدیگر؛
- حوزه نیروی انسانی: اصل رهبری ولی فقیه دین شناس، اصل شایسته سالاری، اصل ذکر؛ رشد و به سازی و اصل مسئولیت پذیری و خدمت گزاری؛
- حوزه نظارت و کنترل: اصل نظارت آشکار و پنهان، اصل نظارت مردمی، اصل برخورد و واکنش مناسب؛
- حوزه فرهنگ سازمانی: اصل فرهنگ قانون مداری، اصل فرهنگ جهاد و شهادت طلبی؛
- حوزه منابع مالی: اصل بهره وری و سلامت مالی؛
- حوزه فساد زدایی: اصل مبارزه همه جانبه با فساد، در دو بعد نظری و عملی و در ساحت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و اصل سلامت، قاطعیت و استقلال نظام قضائی.
در این مطالعه برای هر یک از مولفه های فوق، شاخص های گوناگونی نیز طراحی و معرفی شدهاست که ذکر همه آنها در حوصله این نوشتار نیست.
جمعبندی
حکمرانی اسلامی شیوه اداره، و سرپرستی و اعمال ولایت الهی توسط دولت اسلامی است. حکمرانی اسلامی دارای سه مولفه اصلی «روابط حکومت و مردم»، «روابط حکومت با عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی» و «نظام اداری و روابط اجزای حکومت» است. در هر یک از این مولفه ها، حکمرانی اسلامی دارای اهداف، اصول و شاخص هایی است که آن را به عنوان یک الگوی کامل و قابل اجرا تبیین مینماید.
این مطالعه در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری با همکاری حسن رضایی، روح الله دهقانی و مهرداد کیانپور در سال ۱۳۹۰ انجام شدهاست.
محصول مرتبط: