درباره اندیشکدهمطالعه موردی اندیشکده

محبوب‌ ترین پژوهش های رند در سال ۲۰۲۱

مقدمه:

هزینه داروهای تجویزی در ایالات متحده رو به افزایش است و پژوهش‌ های مقدماتی نشان می‌ دهند آمریکا سرانه بیشتری برای داروهای تجویزی نسبت به سایر اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی اختصاص می‌دهد. مطالعه‌ی اخیر اندرو مالکاهی و همکارانش قیمت دارو در ایالات متحده و دیگر کشورها را باتوجه‌ به داده‌ هایی که بیش از ۱۰ سال است جمع‌ آوری‌ شده‌ اند،مقایسه کرده است.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • با خواندن این مقاله متوجه خواهید شد قیمت داروها در ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه چه تفاوتی دارد؟
  • داروهای برند و غیر برند چه تفاوتی در قیمت دارند؟

یافته‌های مهم:

  • قیمت‌ های آمریکا ۲۵۰ درصد مجموع دیگر کشورها بوده است.
  • در مقایسه با تک‌ تک کشورها، قیمت‌ های آمریکا از ۱۷۰ درصد مکزیک تا ۷۷۹ درصد قیمت‌ ها در ترکیه متفاوت بوده است.
  • داروهای برند باعث ایجاد نابرابری شدند: قیمت‌ های آمریکا در این دسته ۳۴۴ درصد بالاتر بوده است.
  • در مورد داروهای غیر برند، قیمت‌ ها در آمریکا ارزان‌ تر از همه کشورها بوده است. (دقیقا ۸۴ درصد در مقایسه با مجموع کشورها)
  • پس از تعدیل قیمت‌ ها در آمریکا نیز قیمت‌ ها همچنان دو برابر سایر کشورها باقی‌ مانده است.

الزامات:

  • در تئوری، پیشنهادهای سیاستی اخیر که بر استفاده از قیمت‌ ها در کشورهای دیگر به‌ مثابه ابزاری برای کنترل قیمت‌ ها در ایالات متحده اتکا دارد، می‌ تواند منجر به صرفه‌ جویی، به‌ویژه در مورد داروهای مارک‌دار (برند) شود.
  • پژوهش‌ های آینده باید قیمت‌های دسته‌ های دیگر داروها مانند بیوسیمیلار ها را مقایسه کند.

۱. چگونه واکنش نظام عدالت کیفری به کووید -۱۹ درس‌های ارزشمندی برای اصلاحات وسیع‌تر ارائه کرده است

مقدمه:

برای فهم بهتر چالش‌ هایی که کووید -۱۹ در نظام عدالت کیفری ایجاد کرده است و همچنین چگونگی تطابق بخش‌ های مختلف نظام با آن چالش‌ ها، ابتکار نیازهای عدالت کیفری  کارگاه‌ هایی با حضور نمایندگان بخش‌ های مختلف نظام عدالت کیفری ترتیب داده است. پنل‌ ها بر اجرای قانون، نظام قضایی، اصلاحات نهادی، اصلاحات جامعه، ارائه‌دهندگان خدمات به قربانیان و سازمان‌ های اجتماعی متمرکز بودند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • نظام عدالت کیفری ایالات متحده آمریکا چه چالش‌ هایی داشته است.
  • پاندمی کرونا چه تاثیری بر تحول نظام عدالت کیفری گذاشته است.
  • چالش‌ های پیش روی این تحولات چه هستند.

با ظهور کرونا در بهار سال ۲۰۲۰ علاوه بر بیماری، اختلالی عظیم هم سراغ جوامع آمد. برای سازمان‌ های کیفری، کاهش خطر انتشار ویروس یک امر ضروری بود. بسیاری از کارکردهای این سازمان‌ ها، مستلزم ارتباط فیزیکی نزدیک با انسان‌ ها است؛ بنابراین، نظام کیفری پتانسیل وخیم تر کردن پاندمی و آسیب‌ زدن به‌ سلامت عمومی را داشت درحالی‌ که وظیفه‌ اش حفظ امنیت مردم بود. فشار پاندمی کرونا نظام را مجبور به تغییر کرد اما این فشار در فضایی تحمیل شد که از مدت‌ ها قبل بر طبل تغییر رویکرد نظام عدالت کیفری کوبیده شده بود. پاندمی کرونا تبدیل به یک آزمون طبیعی برای تست کردن تغییرات عمیق و سیستماتیک در نظام عدالت کیفری بود.

فشار اصلاح

فشار قبل پاندمی برای اصلاح:

همان‌ طور که گفته شد، پیش از پاندمی کرونا نیز تقاضای جدی برای اصلاح نظام عدالت کیفری وجود داشت. بسیاری، از وظایف و ماموریت‌ هایی که بر گردن نظام عدالت کیفری نهاده شده بود، ناراضی بودند، برای مثال: مبارزه با جرم، مدیریت بحران‌ های سلامت روان و رسیدگی به مشکلات روزمره همسایه‌ ها و … .

با وقوع نارضایتی‌ های اجتماعی، فشارهای قبل پاندمی جهت اصلاح نیز ادامه و گسترش یافت. با وقوع پاندمی کرونا، در مورد نقش آژانس‌ های قضایی در جامعه مناقشه وجود داشت. در برخی بخش‌ های کشور استفاده از ماسک اجباری شد و کسب‌ و کارها جهت جلوگیری از شیوع ویروس تعطیل شد. در برخی مناطق، مداخله و اجبار بسیار محدودتر بود و در برخی مناطق نیز کارگزاران قضایی خودشان نسبت به ایفای نقش اجبارآمیز در مواجهه با سلامت عمومی مقاومت نشان دادند.

علاوه بر این در ماه‌ های پیش از پاندمی، قتل جورج فلوید توسط مامورین پلیس میناپولیس منجر به اعتراضات وسیع شد. معترضین به مرگ برونا تیلور و احمود اربری در سال ۲۰۲۰ نیز اعتراض داشتند. اعتراضات Black Lives Matter توجه و انتقادات را به سیستم قضایی معطوف کرد. خود پاندمی و واکنش به آن هم بر عملکرد سیستم عدالت کیفری تاثیر گذاشت. پرونده‌های معوقه زیادتر شدند و در دوران پاندمی از ۲۵۰۰ پرونده به ۶۰۰۰ رسیدند.

وقوع پاندمی باعث شد تحول در نظام عدالت کیفری شتاب زیادی بگیرد. این در حالی است که پیش‌ از این قرار بود تحول به‌ آرامی صورت بگیرد. علاوه بر این، اعضای پنل پاندمی را فرصتی برای نو آوری دیدند که می‌ تواند نظام عدالت کیفری را هم در مدیریت امنیت عمومی موثرتر کند و هم برای کسانی که درگیر آن هستند، عادلانه‌ تر کند.

دو تغییر عمده مرتبط با پاندمی:

در گذشته یک بحث عمده این بود که پلیس می‌ تواند تعداد کمتری را بازداشت کند و همزمان وقوع جرم را نیز کنترل کند و به نتایج بهتری هم برسد. احتمالا بزرگ‌ ترین تحول ناشی از پاندمی کرونا در سیستم قضایی، کاهش تعداد بازداشتی‌ ها بوده است. چرا که کاهش تراکم مردم در نظام کیفری بخش مهمی از مقابله و مواجهه با خطرات پاندمی بود. کرونا سیستم را مجبور کرد تا این بحث قدیمی را درعمل آزمایش کند. به‌ جای دستگیری و حبس،دیگر روش‌های مقابله با جرم استفاده شد و به نظر کارشناسان حاضر در پنل نیز این اقدام خوبی بوده است. کاهش میزان بازداشتی‌ ها همچنین منجر به افزایش نظارت شده است.تغییر بزرگ دیگر گذار به سمت مدل‌ های مجازی بوده است. همیشه این بحث مطرح بوده است که از روش‌ های مجازی و از راه دور در سیستم عدالت کیفری می‌ توان بهره جست. فواید استفاده از این روش‌ ها در دوران پاندمی به‌ وضوح معلوم و مشهود شد. ارتباطات مجازی دادگاه‌ ها و مجموعه‌ های اصلاحی (تربیتی) زیاد شد. همچنین دسترسی با استفاده از تکنولوژی نیز بیشتر شد. البته یک چالش جدی هم این بود که همه دادگاه‌ ها و آژانس‌ های کیفری به یک اندازه بر روی تکنولوژی سرمایه‌ گذاری نکرده بودند و همچنین همه مردم کشور هم به یک اندازه به تکنولوژی دسترسی نداشتند.

ملاحظاتی برای استمرار این تغییرات درحالی‌ که با فروکش کردن پاندمی بحث عقب‌نشینی از تغییرات ناشی از پاندمی مطرح است، یک عضو پنل ما می‌گوید حداقل از سه منظر بنیادین استمرار یا عدم استمرار این تغییرات باید در نظر گرفته شود:

  1. خود نظام عدالت کیفری و این که تغییرات اخیر چه اثری بر کارکرد و اثربخشی آن گذاشته است.
  2. مردم درگیر نظام عدالت کیفری که شدیدا به‌ واسطه تصمیمات مرتبط با پلیس بازداشت شدند و رویکردها نسبت به عدالت تحت‌تاثیر هستند.
  3. اعضای جامعه که علیه آن‌ ها جرم به وقوع پیوسته و نیازها و دیدگاه‌ های آن‌ ها نیز باید برآورده شود.

به‌ هرحال ارزیابی تغییرات اتفاق افتاده در درازمدت باید صورت بگیرد تا از این مسائل اطمینان حاصل شود که فواید آشکار این تحولات:

  • فقط در شرایط پاندمی کرونا معتبر باشند (مثلا به علت تغییراتی که در جرم یا رفتار مردم به دلیل پاندمی به وجود آمده)
  • توسط داده‌ها تایید می‌شوند (که مزایای کوتاه‌ مدت در بررسی‌ های دقیق‌ تر سیاست‌ ها و دستور العمل‌ های اجرا شده در کشور تکرار می‌شود)
  • عواقب غیرمترقبه (مثلا افزایش نابرابری در میان گروه‌های خاص) بر آن‌ ها غلبه نمی‌کند.

۲.تحول در سیاست‌ های امنیتی منطقه‌ ای ایالات متحده جهت عملیاتی کردن یک استراتژی کلان واقع‌ گرایانه برای مهار

مقدمه:

ایالات متحده در زمانی که بودجه فدرال به دلیل بهداشت و سلامت عمومی و بحران‌ های زیرساختی تحت‌ فشار است با چالش‌ های امنیتی متعددی نیز روبرو است. در پاسخ به این چالش‌ ها، علاقه فزاینده‌ ای نسبت به بازنگری در نقش آمریکا در جهان وجود داشته است. یک گزینه، استراتژی کلان واقع‌ گرایانه مهار است که طبق آن آمریکا رویکرد همکاری‌ جویانه‌ تری نسبت به دیگر قدرت‌ ها اتخاذ می‌کند. حضور نظامی و تعداد نیروهای نظامی خود را کاهش می‌دهد و برخی تعهدات امنیتی خود را پایان می‌دهد یا درباره آن‌ ها مجددا مذاکره می‌کند. نویسندگان این گزارش برای کمک به سیاست‌ گذاران و مردم ایالات متحده در درک این گزینه توضیح می‌دهند که چگونه سیاست‌ های امنیتی ایالات متحده در قبال مناطق کلیدی ممکن است تحت استراتژی کلان مهار تغییر کند. سوالات کلیدی بی‌ پاسخ را شناسایی می‌کند و گام‌ های بعدی را برای توسعه پیامد های سیاستی این گزینه پیشنهاد می‌کند.

نویسندگان دریافته‌ اند سیاست منطقه‌ ای تحت استراتژی کلان مهار بسته به سطح منافع آمریکا و خطر سلطه یک دولت قدرتمند بر منطقه متفاوت است. به دلیل توانایی‌ های نظامی قابل‌ توجه چین، طرفداران سیاست مهار خواهان ایفای نقش نظامی بیشتر ایالات متحده در شرق آسیا نسبت به دیگر مناطق هستند. نویسندگان توصیه می‌کنند حامیان استراتژی مهار باید به توسعه و رشد توصیه‌ های سیاستی خود ادامه دهند. به طور ویژه، آن‌ ها باید مشخص کنند: چه تغییراتی در توانمندی‌ ها و رفتار قدرت‌ های بزرگ ممکن است منافع حیاتی ایالات متحده آمریکا را به خطر بیندازد، مناطق دریایی که ایالات متحده باید برتری خود را در آن‌ها حفظ کند کدام هستند، اولویت‌ های فعالیت‌ های نظامی در دوران صلح و سناریوهای جنگی که باید وزارت دفاع ایالات متحده را هدایت کند چیستند. این گزارش را میراندا پریب و همکارانش نوشته اند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • طرفداران استراتژی مهار قبلا چه تغییرات گسترده و خاصی در سیاست‌ های امنیتی ایالات متحده در قبال مناطق کلیدی و مهم توصیه کرده اند؟
  • در چه جاهایی دستور العمل‌های سیاستی هنوز باید توسعه یابند؟
  • چه نوع تحلیلی می‌تواند به پر کردن این شکاف‌ ها کمک کند؟

یافته‌ های کلیدی:

  • حامیان مهار ارزیابی‌ ها و مفروضاتی درباره تهدید دارند که با سیاستگذارانی که استراتژی کلان ایالات متحده را از پایان جنگ سرد شکل داده اند، متفاوت است.
  • به‌طورکلی، حامیان مهار برای حل و فصل تضاد منافع، تشویق سایر کشورها به رهبری و حفظ قدرت نظامی برای دفاع از منافع حیاتی ایالات متحده، بیشتر به دیپلماسی اتکا می‌کنند.
  • اگر استراتژی کلان مهار پیش گرفته می‌شد، ایالات متحده نیاز به ارتش کوچک‌تر، تعهدات امنیتی و نیروهای مستقر کمتری در خارج از کشور و محدودیت‌های بیشتری برای استفاده از نیروی نظامی در مقایسه با سیاست فعلی داشت.
  • پیامدهای خاص این کلان -استراتژی در هر منطقه، وابسته به سطح منافع ایالات متحده و خطر تسلط یک قدرت بر منطقه متفاوت است.
  • حامیان سیاست مهار به دنبال همکاری بیشتر با رقبای فعلی آمریکا از جمله روسیه و ایران هستند.
  • حوزه‌ ی اصلی اختلاف نظر در بین حامیان این استراتژی، سیاست آمریکا در آسیا و اقیانوسیه است.
  • حامیان استراتژی مهار استدلال می‌کنند که ظهور دولتی قدرتمند در شرق آسیا، اروپا یا خلیج قارس منافع حیاتی آمریکا را به خطر می‌اندازد، اما هنوز به سیاستگذاران راهکاری در مورد چگونگی اطلاع از ظهور چنین تهدیدی ارائه نکرده اند.
  • جهت فهم پیامد های سیاستی مشخص‌ تر برای هر منطقه، حامیان مهار باید مناطق خود را گسترش دهند و تجزیه و تحلیل‌ های بیشتری انجام دهند.

پیشنهاد ها:

  • ادعاهای مرکزی و اصلی یک استراتژی کلان مهار برای اعتبار بخشیدن و اصلاح تجویزهای سیاستی آن را ارزیابی کنید.
  • استراتژی‌ های کاهش ریسک را برای محافظت در برابر این احتمال که یکی از مفروضات استراتژی کلان مهار به طور کامل یا تا حدی نادرست است، توسعه دهید.
  • شرایطی را مشخص کنید که در آن ایالات متحده تعدیل نیروی نظامی خود را متوقف کند یا حتی درگیری نظامی خود را در هر منطقه افزایش دهد.
  • روشن کنید چه تغییراتی در توانمندی‌ ها و رفتار قدرت‌ های بزرگ می‌تواند تهدیدی جدی برای منافع ایالات متحده باشد.
  • راهنمایی در مورد این که آیا و چگونه می‌توان به فعالیت‌ های منطقه خاکستری چین، روسیه و ایران پاسخ داد، تهیه کنید.
  • مناطق دریایی ای را که ایالات متحده باید برتری خود را در آن‌ ها حفظ کند، شناسایی کنید.
  • در مورد نحوه ارزیابی تهدیدها و عملکرد ایالات متحده در حوزه فضایی و سایبری، تجویزهایی ارائه کنید.
  • سناریوهایی برای هدایت برنامه ریزی وزارت دفاع و تصمیمات مربوط به وضعیت نیرو های ایالات متحده را مشخص کنید.
  • اولویت‌ ها را برای فعالیت‌ های نظامی ایالات متحده در دوران صلح، مانند رزمایش‌ ها و تمرین‌ ها ارائه دهید.
  • سیاست‌ های ایالات متحده را در قبال آفریقا، قاره آمریکا و قطب شمال توسعه دهید.
  • پیشنهادهایی را در مورد تجارت و دیگر موضوعات اقتصاد بین الملل توسعه دهید.
  • صرفه جویی در هزینه‌ های مرتبط با تجویزات سیاستی اصلی را ارزیابی کنید.

۳. اویغورهای ناپدید شده‌ چین؛ چیزی که تصاویر ماهواره‌ای آشکار می‌کنند

مقدمه:

یک میلیون اویغور و دیگر اقلیت‌ ها در شبکه گسترده‌ ای از اردوگاه‌ ها و زندان‌های غرب چین ناپدید شده اند. مقامات چینی در ابتدا وجود چنین کمپ‌ هایی را انکار کردند اما بعدتر ادعا کردند کمپ‌ هایی جهت مهارت‌ آموزی کارگران یا برای تحصیل مجدد و اصلاح افراطی‌ های بالقوه وجود داشته است. سپس اعلام کردند مسئله مهمی نیست و همه فارغ التحصیل شدند و آزاد بودند که بروند. آن‌ چه بررسی رند از ماهواره‌ ها نشان می‌دهد، داستان متفاوتی است. این گزارش را دوگ ایروینگ به رشته تحریر درآورده است.

ایالات متحده آن‌ چه بر سر اویغورها می‌رود را مصداق نسل کشی می‌داند. از سال ۲۰۱۶ چین یک کمپین سرکوب را آغاز کرد، گذاشتن اسامی اسلامی و ریش بلند را نیز ممنوع اعلام کرد. چین سرزمین وسیع سین کیانگ را به یکی از پیچیده‌ ترین ایالت‌های تحت نظارت جهان تبدیل کرد که مملو از پست‌ های بازرسی پلیس و دوربین‌ های تشخیص چهره بود. بعدتر مردم شروع به ناپدید شدن کردند. طبق اسناد نیویورک تامیز، دانش‌ آموزانی که از مدرسه بر می‌گشتند، خانه را خالی می‌ یافتند. مقامات به آن‌ ها گفتند والدین‌ شان به ویروس افراط گرایی اسلامی آلوده شده اند و نیازمند قرنطینه و درمان هستند. گاه و بی گاه داستان‌ هایی از کمپ‌ ها روایت می‌شد: کلاس‌ های تلقین با فشار زیاد، کار اجباری، سو استفاده‌ ی فیزیکی و جنسی، خردکردن فرهنگ، زبان و هویت اویغور.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • پژوهشگران با استفاده از تکنولوژی ماهواره‌ ای ادعاهای مقامات چینی در مورد خالی بودن کمپ‌ های اویغورها را راستی آزمایی کردند.
  • پژوهش رند با استفاده از تغییر سطح روشنایی کمپ‌ ها و تحلیل دیگر داده‌ های ماهواره‌ ای اقدامات دولت چین علیه اویغورها را رصد کرده است.
  • رویکرد چین نسبت به سال ۲۰۱۹ از بازداشت کوتاه‌ مدت به حبس طولانی مدت در سال ۲۰۲۰ تغییر کرده است.

رشد بازداشتگاه‌ ها:

پژوهشگران رند از مشاهدات ماهواره‌ ای استفاده کردند تا به درون داعش راه یابند٬تا مشاهده کنند چگونه حکومت می‌کند و شهرها تحت تصرف آن چگونه کار می‌کنند. حالا آن پژوهشگران توجه خودشان را معطوف به سین کیانگ کردند. با کمک آژانس ملی اطلاعات جغرافیایی٬تلاش کردند به کمپ‌هایی نگاه کنند که مقامات چین می‌گفتند خالی هستند.

پژوهشگران استرالیایی بر اساس گزارش‌های رسانه، اسناد دولتی و بررسی داده‌های ماهواره‌ ای قبلا نقشه‌ی ۳۸۰ کمپ مشکوک را که در سراسر سین کیانگ پراکنده بودند ترسیم کرده بودند. تیم رند از آن‌جا شروع کرد و سپس بر روی چگونگی تغییر نور شبانه در آن مکان‌ها در طول زمان به عنوان شاخص فعالیت در آن جا تمرکز کرد. در واقع روشنایی در حدود نیمی از آن کمپ‌ ها در اواسط سال ۲۰۲۰ شروع به افزایش کرد. چیزی که نشان می‌داد آن‌ ها نه تنها فعال بودند بلکه درحال گسترش هم بودند. در اکثر بقیه‌ ی کمپ‌ ها سطح روشنایی ثابت می‌ ماند یا مقداری کاهش می‌یافت اما هرگز به سطحی که قبلا بود کاهش نمی‌یافت. این امر به پژوهشگران نشان داد آن مکان‌ ها هنوز در حال کار هستند، اما احتمالا ظرفیت‌ شان کاهش یافته است.

مکان‌ هایی که فعالیت‌ شان کاهش یافته بود، به نظر می‌ رسید پایگاه‌های تربیت مجدد با امنیت پایین‌ تر بودند. آن‌ هایی که گسترش یافته بودند به نظر می‌ رسید بیشتر شبیه زندان‌ هایی باشند با دیوارهای بلندی که سیم خاردار داشتند. این ممکن است نشان دهد رویکرد چین در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ از بازداشت کوتاه‌ مدت و تربیت مجدد اویغورها به حبس و بازداشت طولانی مدت آن‌ ها تغییر کرده است.

فقط ۵۱ کمپ کاهش قابل توجه روشنایی داشت که می‌توانست نشان‌دهنده‌ی تعطیلی باشد. اما وقتی پژوهشگران به تصاویر ماهواره‌ای نگاه کردند شواهدی مبنی بر فعال بودن آن‌ ها یافتند. ماشین‌های زیادی در پارکینگ‌ ها بودند و مردمی که خارج از کمپ ایستاده بودند. بر خلاف تضمین چین در مورد بسته شدن کمپ‌ ها، پژوهشگران نتیجه گرفتند فقط ۱۱ عدد آن‌ها (۳٪ کل کمپ‌ها) علائم قابل توجهی از تعطیلی نشان می‌دهند.

سین مان تحلیل گر رند می‌گوید: “داده‌ها به قدری مشخص هستند که می‌توانید هر ماه تا یک بلوک شهر میزان روشنایی و تغییرات آن را ببینید. حتی در مناطق شهری ما می‌توانیم این نشانه‌های روشنایی را شناسایی کنیم که به ما نشان می‌ دهند کجا اردوگاه‌ هایی را تاسیس می‌کنند، کجا گسترش می‌دهند و چه زمانی واقعا آن‌ ها را تعطیل می‌کنند.”

یک کمپین پایدار

روزنامه‌ نگاران گزارش داده بودند مدارس شبانه روزی را در سین کیانگ دیده اند که به نظر می‌رسد کودکانی را که والدین آن‌ ها را برده بودند٬در آن‌ ها نگهداری می‌شدند. پژوهشگران شروع به پیمایش تصاویر ماهواره ای برای یافتن این مکان‌ ها کردند. آن‌ ها قریب به ۱۰۰ مورد را تنها در سه شهر شناسایی کردند٬ساختمان‌ هایی اغلب با دو یا سه طبقه‌ ی بلند٬بسیاری‌ شان با دیوارهای بلند و یک نقطه‌ی ورودی کنترل شده. برخی برج‌ های دکوری داشتند، برخی دایره‌ های رنگارنگ روی زمین اما همه آن‌ ها یک ساختار بازی واضح و گویا در بیرون داشتند. همه مدارس در عرض چند ماه ظاهر شدند، درست زمانی که اردوگاه‌های بازداشت در حال روشن شدن بودند.

پژوهشگران همچنین شواهدی مبنی بر ویران شدن گورستان‌ های اویغورها مشاهده کردند. چین اذعان کرده بود برخی از گورستان‌ ها را تخریب کرده است تا راه برای جاده‌ ها، پارک‌ ها و ساختمان‌ های مرتفع باز شود. پژوهشگران در واقع کارخانه‌ ها، مزارع، ساختمان‌ ها و فضای سبز را در برخی از گورستان‌ های سابق پیدا کردند. اما تقریبا یک سوم آن‌ ها به نظر می‌رسید بدون هیچ دلیل مشخصی تخریب شده‌اند.

رند یافته‌ های خودش را در قالب مجموعه‌ ای از گزارش‌ ها در مجله‌ی آژانس ملی اطلاعات جغرافیایی یعنی Tearline منتشر کرد. این کار در حقیقت استمرار پژوهش‌ های اولیه‌ ی رند است. در طول جنگ سرد، رند به پیشروی تکنولوژی ماهواره‌ ای کمک کرد، چون ایالات متحده می‌خواست پشت پرده‌ی آهنین را ببیند. اولین گزارشی که منتشر شد، طراحی اولیه‌ ی یک سفینه فضایی آزمایشی را نشان داد، درست یک دهه قبل از پرتاب اسپوتنیک.

۴. افراط گرایی خشن در آمریکا: راه‌ هایی به سوی رادیکال زدایی

مقدمه:

هلموس و دیگر پژوهشگران با تعدادی از افراط گرایان سابق و دوستان و خانواده‌ هایشان مصاحبه کرده اند تا بفهمند چگونه به سمت افراط گرایی رفتند و چه چیزی عامل این اتفاق بوده است؟ این مطلب خلاصه‌ ی گزارش موسسه رند در این مورد است.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • رها شدگان از افراط گرایی چه تجربه‌ای داشته اند.
  • مداخله‌ ی موثر دوستان و نزدیکان در مواجهه با تهدید افراط گرایی چگونه باید باشد.
  • پاسخ مناسب به افراط گرایی از سوی دولت چیست.

متن ترجمه:

شاخص‌ های افراطی شدن

مقامات ارشد آمریکا، افراط گرایی خشونت آمیز و به طور ویژه افراط گرایی سفید پوستان را بزرگ‌ ترین تهدید داخلی ایالات متحده دانسته اند. دولت بایدن ده‌ ها میلیون دلار برای مبارزه با این مسئله درخواست کرده است. اما هنوز پژوهشی در مورد این که یک استراتژی موثر با توجه‌ به افرادی که این زیست را داشته اند و آن را پشت سر گذاشته اند چه می‌ تواند باشد، صورت نگرفته است.

به همین منظور پژوهشگران موسسه رند با همکاری پژوهشگران Parents for Peace و Beyond Barriers  با ۲۴ افراط گرای سابق و ۱۰ عضو خانواده و دو دوست که به آن‌ ها در رهایی از افراط گرایی کمک کرده اند، مصاحبه کرده اند. اکثر افراط گرایان سابق زمانی به گروه‌ هایی مثل  کو کلوکسیا جنبش ناسیونال سوسیالیست اعلام وفاداری کرده بودند. البته پژوهشگران با افراط گرایان اسلامی سابق که از گروه‌ هایی مثل داعش و القاعده جدا شده اند هم مصاحبه کرده اند.

اکثر مصاحبه شونده‌ ها از طریق رسانه‌ های اجتماعی، کتاب و تبلیغات به راه افراط گرایی رسیده اند. برای یک افراط گرای نژاد پرست سفید پوست، موسیقی راک و صدای جیغ زدن عامل افراط گرا شدن بوده است. بعضی‌ ها به استخدام درآمدند و برخی هم خود به خود افراطی شدند و سپس به دنبال عضویت در گروه‌ ها رفتند. یکی از مصاحبه شوندگان عضو باشگاه کتابی شده بود که توسط وب سایت نئو -نازی دیلی استورمراداره می‌شود.

به عنوان یک گروه، آن‌ ها تمایل دارند با انزوای اجتماعی و بی ثباتی مالی دست و پنجه نرم کنند؛ آن‌ ها داستان‌ هایی از قربانی شدن، به حاشیه رانده شدن یا انگ خوردن توسط گروه‌ ها یا دیگر افراد را تعریف کردند. نیمی از آن‌ ها نشانه‌ هایی از مشکلات روانی نشان دادند، مشکلاتی مثل عصبانیت یا افسردگی، اما مسیر به سوی افراط گرایی مستقیم نبود. در عوض، مشکلات این افراد آن‌ ها را از دیگر فرصت‌ها مثل شغل یا خدمت سربازی محروم کرده و احساس انزوا یا حاشیه رانده شدگی را در آن ها تشدید کرده بود. مثل بسیاری از اعضای گروه‌ های گنگ، آن‌ ها توسط وعده‌ی قدرت و رفاقت جذب شدند.

راجیو راچمند می‌گوید: ” این پیوندهای گروهی، افراد را به درون خود می‌ کشاند، آن‌ ها را حفظ می‌کند و ترک گروه را برای آن ها دشوار می‌سازد”. او همچنین می‌ افزاید: “این واقعا برای این افراد یک پروسه است. منطقی به نظر می‌رسد، اما این واقعا در گفتمان پیرامون افراط گرایی خشن نادیده گرفته شده است و به نوعی حلقه‌ی مفقوده است.”

جف شوپرهبر سابق جنبش سوسیال ناسیونالیست‌ ها به خود می‌بالید که می‌ تواند تقریبا هر کسی را عضو جنبش کند. او مثل فرمانده‌ اش این مسئله را بارها و بارها ثابت کرده است. تمام چیزی که جف نیاز داشت یک نارضایتی (مثل از دست دادن شغل، حساب بانکی کم پول) و مقداری این حس سو ظن بود که انگار کس دیگری دارد از این وضع سود می‌برد.

شوپ که در سال ۲۰۱۹ جنبش را ترک کرد و سفیر مباره با خشونت و موسس Beyond Barries شد می‌گوید: “جنبش بسیار شبیه یک فرقه عمل می‌کرد. خشونت توسعه پیدا کرده است و در این گونه جنبش‌ ها پرورانده شده است. شما حتی متوجه نمی‌ شوید که این اتفاق دارد برای شما هم می‌ افتد. هیچ کس زمانی که عضو این جنبش‌ ها می‌شود نمی‌ گوید من قرار است آدم بدی بشوم”.

مداخله‌ های موفق:

بیشتر مداخله‌ ها داستان‌هایی در مورد دوستان یا خانواده یا گاهی نظام عدالت کیفری هستند که سعی کرده اند افراد را از راهی که در آن هستند منصرف کنند. این نوع مداخله‌های تقابلی نه تنها شکست خوردند بلکه افراط گرایان را به عمق جنبش فرو غلتاندند و شکم احساس خشم و قربانی شدن را تغذیه کردند.

چه چیزی جواب داد؟ برای بیش از نیمی از مصاحبه شوندگان، رویارویی با فردی که به آن‌ها یاد داده بودند از او متنفر باشند، موثر واقع شد. کسی که به آن‌ها مهربانی ای نشان داد که واقعاً لایقش نبودند. یک افراط گرای حامی برتری سفید پوستان می‌گوید: ” من با چیزهایی از دشمن ذهنی ام مواجه شدم و این دشمنی که در ذهن من بود با من عادی رفتار می‌کرد. یک افراطی دیگر ۷ سال را با تنفر از یک صندوق دار سیاه پوست گذراند، ولی وقتی با او مواجه شد، به او گفت: ” تو آدم بهتری هستی “.آن دیدار به فرد افراط گرا کمک کرد تا قانع بشود جنبش را رها کند.

برای برخی دیگر، نقطه‌ی عطف و برگشت یک بازداشت یا مرگ یک دوست بوده است. وقتی که آن‌ها شروع کرده بودند به زیر سوال بردن درگیری‌شان و هدایت دوست افراط گرایشان. یک افراط گرای مسلمان سابق می‌گوید: “شیخ به من گفت می‌خواهم به تو یک عینک جدید بدهم تا جهان را با آن ببینی”.

پژوهشگران نوشتند، خانواده‌هایی که احساس می‌کنند یکی از عزیزانشان به سمت افراط گرایی می‌رود به حمایت و اطلاعات بیشتری در مورد علائم هشدار دهنده نیاز دارند. اعلان‌های اداره خدمات عمومی می‌توانند به اطلاع رسانی درباره گروه‌های پشتیبانی موجود و اینکه با چه خطوط تلفنی تماس بگیرند کمک کنند. گروه‌های ضد افراط گرایی و به‌طورکلی جوامع، باید فرصت‌های بیشتری برای گرد هم آوردن افراد با پیشینه‌های مختلف فراهم کنند. فقط یک مداخله، نقش مهمی در تغییر دیدگاه‌ها و زندگی بسیاری از افراد حاضر در مطالعه داشت.

ریان اندرو برون٬دانشمند رفتارشناسی و علوم اجتماعی در رند که در پژوهش همکاری داشته است می‌گوید: “شگفت‌آور بود که تماس و مهربانی انسانی تا چه اندازه می‌تواند متحول کننده باشد”. برای جف شوپ، رهبر نئو -نازی سابق، این تحول در مکالمه‌ای با مردی سیاه‌پوست اتفاق افتاد. مرد داستان سنگ خوردنش در کودکی را تعریف کرد و این داستان بر جف تأثیر گذاشت. شوپ می‌گوید: “افرادی که می‌خواهند کمک کنند، نمی‌توانند بگویند هی ای متعصب نژادپرست تو داری اشتباه می‌کنی! این یک واکنش و پاسخ طبیعی است اما جواب نمی‌دهد.”

پژوهش‌گران می‌گویند در عوض پاسخ آمریکا به افراط گرایی خشونت آمیز باید از سلامت عمومی الگو بگیرد. باید به دنبال الگوی هایی در مورد این که چه افرادی پتانسیل دارند، چه عوامل خطر مشترکی دارند و به چه کمکی نیاز دارند، باشد. باید پول و منابع را روی جلوگیری از افراط گرایی در دراز مدت متمرکز کنند، گویی که یک ویروس یا اعتیاد است، نه این که وقتی به بحران تبدیل شد به آن واکنش نشان دهند.

۵. آلترناتیو هایی برای منازعه‌ی اسرائیل -فلسطین

مقدمه:

حدود دو دهه است که راه حل دو دولتیبر تمام تلاش‌ ها برای حل منازعه اسرائیل و فلسطین تسلط یافته است. با افزایش تردیدها در مورد این راه حل سوال اساسی این است که کدام آلترناتیو‌ها (اگر آلترناتیو دیگری وجود داشته باشد) ممکن است موفق باشند؟ پژوهشگران رند ۳۳ گروه را در منطقه برای جمع آوری داده‌ های کمی و کیفی در مورد پنج راه حل که ممکن است موفق بشوند تشکیل داده اند. این راه حل‌ها عبارتند از: حفظ وضع موجود، راه حل دو دولتی، یک کنفدراسیون الحاق و راه حل یک دولتی. این گروه‌ ها که در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ تشکیل شدند، نظر بیش از ۲۷۰ نفر از فلسطینی‌ های کرانه باختری، فلسطینی‌ های غزه، یهودیان اسرائیل و اعراب اسرائیلی را جمع آوری کرده اند. این گزارش را دنیل ایگل و همکارانش نوشته اند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • آیا هیچ کدام از این پنج راه حل برای هر دوی فلسطینی‌ ها و اسرائیلی‌ ها قابل پذیرش است؟
  • اگر چنین نیست، چه نوع اصلاحاتی در این راه حل‌ ها باید انجام شود تا قابل اجرا باشند؟
  • جامعه‌ ی بین المللی چه نوع اقداماتی را می‌تواند برای حمایت از حل مسالمت آمیز منازعه انجام دهد؟

هیچ کدام از جایگزین‌ ها از سوی اکثریت فلسطینی‌ ها و اسرائیلی‌ ها پذیرفتنی نبود. راه حل دو دولتی کارآمدترین راه حل سیاسی بود. همچنین هر چهار جمعیت به دیده‌ ی تردید به آن می‌نگریستند. حفظ وضع موجود از سوی یهودیان اسرائیل ترجیح داده می‌شد، اما شدیدا از سوی فلسطینی‌ ها رد می‌ شد. فلسطینی‌ های کرانه باختری راه حل دو دولتی را ترجیح می‌ دادند، درحالی‌ که فلسطینیان غزه راه حل یک دولتی را نسبت به دو دولتی بهتر می‌ دانستند. داده‌ ها نشان دهنده‌ ی عدم اعتماد شدید دو جبهه نسبت به یکدیگر بودند. خروج از روندهای کنونی دشوار است، مگر این که رهبری قوی و شجاعانه در میان اسرائیلی‌ ها، فلسطینی‌ ها و جامعه بین المللی تمایل به آینده‌ ای بهتر را برای همه بیان کند.

یافته‌ های کلیدی:

  • هیچ کدام از راه حل‌ها توسط اکثریت هر دوی اسرائیلی‌ ها و فلسطینی‌ ها پذیرفته شده نبود. برای یهودیان اسرائیلی تنها جایگزینی که برای اکثریت قابل پذیرش بود، حفظ وضع موجود بود. برای بقیه‌ی جمعیت یعنی اعراب اسرائیلی، فلسطینی‌های غزه و کرانه باختری هیچ راه حل جایگزینی از سوی اکثریت جمعیت قابل قبول نبود.
  • اگر چه راه حل دو دولتی مناسب‌ ترین راه حل سیاسی بود، با این حال هر چهار جمعیت مورد مطالعه در مورد آن با تردید حرف می‌زدند. راه حل دو دولتی هم برای اعراب اسرائیلی و هم فلسطینی‌ های کرانه باختری بهترین راه حل بود و برای یهودیان اسرائیل و فلسطینی‌ های غزه دومین راه حل مناسب.
  • فلسطینی‌ ها گفتند آن‌ ها راه حل دو دولتی را می‌خواهند، اما با اصلاحات عمده. این افراد حاضر در پژوهش گزارش دادند در میان دیگر اصلاحات، دولت جدید فلسطین ممکن است به یک ارتش برای دفاع از خود و مرزهایش و همچنین کنترل اقتصادی بر مرزها نیاز داشته باشد.
  • حفظ وضع موجود ترجیح یهودیان اسرائیل بود اما به شدت از سوی فلسطینی‌ ها رد می‌شد.
  • تردید گسترده‌ ای در مورد امکان پذیر بودن هر گونه راه حل و جایگزین وجود داشت. اسرائیلی‌ ها و فلسطینی‌ ها گزارش دادند به رهبران خود اعتماد و به رهبران جبهه‌ ی دیگر و مردم جبهه‌ ی دیگر اعتماد ندارند.
  • اعراب اسرائیل و فلسطینی‌ها نشان دادند که همه گزینه‌ ها به نفع یهودیان اسرائیلی است.
  • ترکیبی از ضمانت‌ های اقتصادی و امنیتی – برای اسرائیلی‌ ها و فلسطینی‌ ها به طور مشابه و یکسان – برای امکان پذیر ساختن راه حل مسالمت آمیز منازعه مورد نیاز است.

پیشنهادها:

  • عدم اعتماد احتمالا بزرگ‌ ترین مانع صلح است. تعامل بین المللی که خوش بینی و اشتیاق برای صلح را در میان همه احزاب و گروه‌ ها خلق کند ضروری است و باید شامل تضمین‌ های امنیتی و اقتصادی و یک گفت و گوی عمومی برای هدایت و توسعه تفکر در مورد جایگزین‌ های بالقوه و پیامدهای آن‌ ها باشد.
  • هیچ جایگزین وضع موجودی بدون تغییر در سیاست‌ های داخلی و بین المللی ممکن نیست. حفظ وضع موجود، فارغ از عواقب بلند مدت احتمالی در حال حاضر ترجیح یهودیان اسرائیل است، اگرچه حمایت قوی ای از راه حل دو دولتی میان یهودیان اسرائیل می‌شود. شناسایی انواع مشوق‌ها و انگیزه‌هایی که می‌توان در داخل و خارج برای تشویق اسرائیلی‌ها به کاوش در راه حل دو دولتی ارائه کرد، احتمالا برای موفقیت آن راه حل بسیار حیاتی خواهد بود.
  • احتمالا، تضمین‌ های امنیتی بین المللی برای فلسطینی‌ ها برای هر راه حل صلح آمیزی ضروری خواهد بود.
  • آموزش اسرائیلی‌ ها و فلسطینی‌ ها می‌ تواند منجر به تصمیم گیری‌ های عملیاتی‌ تر شود. برخی شرکت کنندگان پژوهش رند به این نتیجه رسیدند که بحث‌ های غنی ارائه شده در گروه‌ ها به آن‌ ها اجازه می‌ دهد تا تصمیم آگاهانه تری در مورد راه حل ترجیحی خود بگیرند و گفتند در اثر این تعاملات از یک جایگزین متفاوت نسبت به قبل حمایت کرده اند. رویکرد گروه متمرکز (که پژوهش رند از آن استفاده کرده است)، اگر برای جنبه‌ هایی از جمله مناطق ملموس برای همکاری مثل شبکه‌ های آب برق و جاده‌ ها اعمال شود می‌ تواند در شکل دادن به دیدگاه‌ ها مفید باشد. اما یک کمپین اطلاعاتی گستردهتر در مورد گزینه‌ ها و آلترناتیو‌های مختلف نیز احتمالا ضروری است.

۶.نقش نیروی هوایی ایالات متحده در شکست داعش

مقدمه:

این گزارش را بکا واسر و همکارانش نوشته‌ اند. داعش در سال ۲۰۱۴ با غلبه بر بخش‌ های عمده‌ ای از سوریه و عراق وارد صحنه شد و به‌ راحتی نیروهای عراقی آموزش‌ دیده توسط آمریکا را شکست داد. حتی بقای دولت عراق هم در هاله‌ ای از ابهام بود و ایالات متحده نگران یک مداخله زمینی دیگر در این کشور. اگرچه نگرانی از گسترش بی‌ثباتی و بحران‌های انسانی ایالات متحده را به واکنش مجبور کرد. مسئله اساسی این بود که چگونه ایالات متحده می‌ توانست هم داعش را شکست دهد و هم از نیروی زمینی در ابعاد وسیع استفاده نکند؟ پاسخ مشخص بود: نیروی هوایی.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • توقف داعش در سوریه چگونه اتفاق افتاد.
  • چگونه منابع پولی داعش مورد هدف قرار گرفت.
  • چگونه با حملات مواد منفجره دست ساز در موصل مقابله شد.

در مبارزه با داعش ایالات متحده استراتژی “مسئولیت محدود” را پیش گرفت که در آن عملیات زمینی عراقی‌ ها و سوری‌ ها نقش اساسی داشت. در عوض ایالات متحده و دیگر همراهانش نقش پشتیبانی را بر عهده گرفتند و نیروی هوایی را جهت کمک استفاده کردند. برای مثال، نیروی هوایی داعش را در بغداد، اربیل و کوبانی متوقف کرد و این شهر را نجات داد. حملات هوایی استراتژیک، منابع مالی داعش را با هدف قرار دادن ذخایر نفتی و منابع پولی اش تضعیف کرد. بدون پشتیبانی اطلاعاتی و موشک‌ های دقیق نیروی هوایی آمریکا، عراق و سوریه نمی‌توانستند قلمرو خود را از داعش پس بگیرند.

کم کردن سرعت داعش در سوریه:

داعش شهر کوبانی که در مرز ترکیه -سوریه قرار دارد را تصرف کرده بود و حدود چهار هزار داعشی با سلاح سنگین در این شهر مستقر بودند. این در حالی است که کردها سلاح مناسبی جهت مقابله نداشتند. در این زمان ایالات متحده نیز هیچ نیرویی در زمین سوریه نداشت. اما به دلیل انعطاف سرعت و وسعت، نیروی هوایی آمریکا به راحتی بین عراق و سوریه حرکت می‌کرد. نیروهای ائتلاف گشت‌های هوایی را به صورت ۲۴ ساعته در این منطقه مستقر کردند. ایالات متحده آمریکا با حملات هوایی دقیق اجازه نداد داعش با ارسال نیروی کمکی در این شهر موفق باشد. داعش می‌خواست کردهای این منطقه را نابود کند، اما مداخله‌ی ایالات متحده باعث شد استراتژی داعش از گسترش و بقا به بقا تبدیل شود. همین که کوبانی امن شد، نیروهای ائتلاف بر عراق تمرکز کردند.

تصویر فوق نشان دهنده‌ ی سهم شهر کوبانی در حملات هوایی است. این شهر به تنهایی حدود ۴۰٪ حملات هوایی را به خود اختصاص داده است.

هدف قرار دادن منابع مالی داعش:

به دلیل تحریم‌ های بین المللی، داعش تماما با پول نقد کار می‌کرد. از ژانویه‌ی سال ۲۰۱۶ نیروهای ائتلاف منابع مالی داعش را هدف قرار دادند. با عملیات Point Blank و Tidal Wave II ذخایر نقدی داعش خالی شد و جریان نقدینگی اش مختل شد. مقامات تخمین زده اند حدود ۵۰۰ میلیون دلار از منابع داعش با حملات هوایی آمریکا نابود شد.

مقابله با حملات انتحاری در موصل:

پنتاگون موصل را یک نقطه‌ی بسیار مهم و استراتژیک می‌دانست و کمپینی برای آزاد سازی آن تشکیل داد. داعش در موصل بین ۴۵۰۰ تا ۷۵۰۰ سرباز داشت. وقتی نیروهای عراقی به موصل حمله کردند، داعش روزانه چیزی بین ده تا پانزده حمله انتحاری با خودرو انجام می‌داد. تحت این شرایط نیروهای عراقی امکان مانور نداشتند. نیروی هوایی آمریکا با حملات بی امان اجازه عملیات به این خودروهای انتحاری را نمی‌داد. همزمان پشتیبانی اطلاعاتی نیروی هوایی، دو سر نخ این حملات انتحاری یعنی مهندسینی که این خودروها را تجهیز و آماده می‌کردند و فروشگاه‌ های مواد منفجره دست ساز را شناسایی کردند. اقدامات نیروی هوایی آمریکا باعث شکست داعش در حملات انتحاری شد. اینفوگرافی زیر موفقیت حملات انتحاری داعش قبل از عملیات نیروی هوایی آمریکا و بعد از آن را نشان می‌دهد.

اهمیت سوخت گیری هوایی در جنگ هوایی علیه داعش:

شرکای آمریکا روی زمین به حمایت نیروی هوایی نیاز داشتند و نتیجتا سوختگیری هوایی جهت پروازهای طولانی‌ تر، پشتیبانی بیشتر و حملات گسترده‌ تر امری بسیار ضروری بود. تصویر زیر فاصله‌ ی جنگنده‌ های اصلی آمریکایی و پایگاه هواپیما های هدایت شده از راه دور را نشان می‌دهد.

نتایج مهم:

  • نیروی هوایی نقشی حیاتی در عملیات مبارزه با داعش ایفا کرد و به شرکای آمریکا روی زمین این امکان را داد که خلافت را نابود کنند. در مقابل، توانمندی‌ ها و منافع شرکا به چگونگی عملکرد نیروی هوایی شکل داد.
  • عملیات هوایی استراتژیک به منابع مالی داعش آسیب وارد کرد، اما این آسیب کمتر از چیزی که بود که تصور می‌شد.
  • نقش هواپیما های بدون سرنشین در سوختگیری هوایی بسیار حیاتی بود.
  • مهارت‌ های ضروری و حیاتی در زمان جنگ مثل هدف گیری عمدی و عملیات‌ های دفاعی ضد هوایی برای اولین بار در یک عملیات جنگی واقعی پس از سال‌ ها مورد استفاده قرار گرفت.
  • مدیریت فضای نبرد، محل مناقشه و اختلاف میان فرماندهان بود و بر توسعه عملیات هوایی استراتژیک اثر گذاشت.
  • تلاش‌ ها برای جلوگیری از تلفات غیر نظامیان و کاهش خسارات جانبی، ذخایر مهمات هدایت شونده دقیق را کاهش داد.

توصیه‌ ها:

  • ستاد مشترک نیرو های مسلح باید دکترین هدف گیری خود را بر اساس تجربه عملیات مبارزه با داعش مورد تجدید نظر قرار دهد.
  • ستاد مشترک نیروهای مسلح باید روند توسعه هدف را دوباره تقویت٬بررسی و تجدید نظر کند تا کارآمدتر شود.
  • ستاد مشترک نیروهای مسلح باید روند توزیع دارایی‌ های پرتقاضا را در کمپین‌های مشترک اصلاح کند تا ناکارآمدی را کاهش و چابکی را افزایش دهد.
  • ستاد مشترک نیروهای مسلح باید مدیریت فضای نبرد را دوباره بررسی کند و دکترین یا تاکتیک‌ ها٬تکنیک‌ ها و رویه‌ ها را برای مدیریت پویاتر فضای نبرد بازبینی کند.
  • نیروی هوایی آمریکا باید رویکرد جامع تری برای تخصیص مهمات اتخاذ کند و آموزش را برای استقاده ایمن از مهمات گزینه -دوم و گزینه -سوم تقویت کند٬زیرا مهمات هدایت شونده دقیق گزینه -اول همیشه تقاضای بالایی دارند.
  • نیروی هوایی آمریکا باید به توسعه هدف گیران و متخصصان اطلاعاتی بیشتری جهت پشتیبانی یک پروسه‌ی توسعه‌ ی هدف ادامه دهد.
  • رعایت قواعد دفاع از خود درگیری در عملیات‌ های هوا به هوا باید به سربازان نیروی هوا در تمرین‌ها و پروازهای واقعی جهت آماده کردن هر چه بهتر نیروی هوایی آمریکا در ماموریت‌های هوایی تاکید شود.

۷. تحول مراقبت از سلامت روان در ایالات متحده

مقدمه:

سیستم سلامت روان ایالات متحده به نقطه‌ ای رسیده است که یک تحول تاریخی جهت رسیدگی به مشکلات پایدار، واقع بینانه به نظر می‌رسد. این مشکلات شامل سطوح بالایی از نیازهای براورده نشده برای مراقبت، توسعه نیافتگی، حمایت‌های مبتنی بر جوامع که می‌تواند به جلوگیری از مراقبت‌های اورژانسی غیرضروری یا مداخله‌ی پلیس و نابرابری در دسترسی و کیفیت خدمات کمک کند می‌شود. این گزارش را ریانمک بین و همکارانش در رند نوشته اند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • مشکلات نظام سلامت روان در ایالات متحده چیستند؟
  • چه راهکارهایی برای حل این مشکلات وجود دارد؟

در سال‌ های اخیر، روندهای تشویقی امکان رو به رشد رسیدگی به این چالش‌ ها را برجسته می‌کند. این روندهای تشویقی عبارتند از:

دسترسی گسترده به تحت پوشش قرار گرفتن:

کمک‌ های مربوط به بهداشت و درمان در سی و نه ایالت به میلیون‌ ها آمریکایی گسترش یافته است. مدیکید اکنون پرداخت کننده‌ ی اصلی مراقبت از سلامت روان ایالات متحده در میان بزرگسالان مبتلا به بیماری‌ های روانی جدی است.

پوشش عادلانه‌ی سلامت روان:

برابری سلامت روان (ایده‌ای که زمانی پرمجادله بود)، امروز قانون کشور شده است.

درمان‌ های جدید مبتنی بر شواهد:

پژوهش‌ های اخیر به شکل قابل توجهی پایه شواهد را تقویت کرده است که از اثر بخشی درمان‌ های جدید برای افسردگی، اضطراب و روان پریشی و نیز مدل‌های جدید ارائه مراقبت حمایت می‌کند.

اجماع سیاسی:

اصلاح نظام سلامت ایالات متحده حمایت قابل توجهی از هر دو حزب در سطح فدرال و دولتی دریافت کرده است.

در برابر این پس زمینه، یک تیم پژوهشی رند به دنبال شناسایی اهداف دگرگونی نظام مراقبت از سلامت ایالات متحده و مشخص کردن فرصت‌ هایی برای پیشبرد پیشرفت‌ های سیستمی بود. برای توسعه‌ ی این پیشنهادها، تیم رند با متخصصان سلامت روان مصاحبه‌ هایی انجام داد. موازی با این کار، تیم رند یک بررسی جامع از ادبیات پژوهشی جهت شناسایی بهترین روش‌ ها و نوآوری‌های اخیر در مراقبت از سلامت روان انجام داد.

اهداف کلی این توصیه‌ ها در زیر نشان داده شده است:

۱. یافتن دروازه‌ای برای مراقبت: راه‌ های مراقبت را ارتقا دهید

اغلب اوقات، افرادی که به کمک‌ های مرتبط با سلامت روان نیاز دارند، حتی با متخصصان این حوزه تماس هم نمی‌گیرند. این امر تاحدی ناشی از بی اطلاعی افراد از منابع موجود، ترس از عواقب و انگ مرتبط با بیماری روانی و شکست در غربالگری و تشخیص است. جمعیت‌ هایی مثل بی خانمان‌ ها یا مجرمان کیفری نیز ممکن است به هدایت جهت دریافت خدماتی که به بهترین وجه نیازهای آن‌ ها را تامین کند، نیاز داشته باشند.

۲. عبور از در: بهبود دسترسی به مراقبت

به محض این که یک بیمار به عنوان کسی که نیازمند مراقبت است شناخته شد، موانع چندی ممکن است مانع دریافت خدمات به معنای واقعی کلمه شوند. این موانع شامل هزینه‌ های درمان (قیمت مقرون به صرفه)، ظرفیت سیستم برای ارائه مراقبت کافی به موقع (در دسترس بودن)، مکان خدمات (دسترسی) و مناسب بودن خدمات از منظر مشتری می‌شود.

۳. زمانی که وارد شدید: یک زنجیره مراقبت مبتنی بر شواهد ایجاد کنید

زمانی که بیماران درون سیستم هستند، عدم قطعیت باقی می‌ماند. آیا مراقبت مبتنی بر شواهد خواهد بود؟ آیا با نیازهای بیمار تطابق دارد؟ آیا به موقع و منسجم ارائه خواهد شد؟ هیچ تضمینی وجود ندارد که پاسخ نظام‌های سلامت به این سوالات آری باشد و نهایتا منجر به بهبود وضعیت بیمار شود. برای این که چنین بشود، مکانیسم‌های داخلی سیستم‌ها باید مجددا تنظیم و تراز شود و پاداش‌ هایی بایست ایجاد شود تا خدمات را با نیازهای بیمار هماهنگ سازد.

با این اهداف به عنوان یک چارچوب، موسسه رند ۱۵ استراتژی جهت تحول مراقبت از سلامت روان در ایالات متحده پیشنهاد می‌کند:

هدف یک: ارتقای راه‌های درمان

ما باید اطمینان حاصبل کنیم که افراد با درمان و مراقبت در تعامل هستند و نیازهای آن‌ ها از طریق غربالگری و تشخیص توسط متخصصان آموزش دیده شناسایی می‌شود.

۱. ترویج آموزش سیستماتیک بهداشت روان: آموزش بهداشت روان باید به مثابه بخشی مهم و کلیدی از برنامه درسی آموزش سلامت در نظر گرفته شود.

۲. ادغام تخصص سلامت روان در تنظیمات مراقبت‌های بهداشت عمومی: شرایط بهداشت روان عموما در محیط‌ های مراقبت‌ های بهداشتی عمومی به رسمیت شناخته نمی‌شود.

۳. پیوند دادن افراد بی خانمان مبتلا به بیماری روانی با مسکن حمایتی: برنامه‌ های مسکن حمایتی و پایدار به افراد بی خانمان نیازمند مراقبت‌ های بهداشتی کمک می‌کند تا بهبود یابند. مسکن پایدار نه تنها کیفیت زندگی و احتمال بهبود افراد را ارتقا می‌دهد، بلکه همچنین می‌تواند در مخارج نظام سلامت نیز با کاهش نیاز به مراقبت مکرر صرفه جویی کند. مدیران در تمام سطوح دولت باید برنامه‌های ساخت مسکن حمایتی را مخصوصا برای افراد مبتلا به بیماری روانی به صورت جدی گسترش دهند.

۴. یک استراتژی انحراف سلامت روان با محوریت سلامت روان انجمنی ایجاد کنید: مراکز اصلاحی یکی از بزرگ‌ ترین ارائه‌ دهندگان مراقبت‌ های بهداشت روان در ایالات متحده هستند. با این حال، در این شرایط و در این مراکز ممکن است مراقبت‌ های مورد نیاز افراد مبتلا به خوبی تامین نشود. یک برنامه مبتنی بر شواهد علمی که مردم را از سیستم عدالت کیفری دور کند و به سمت خدمات بهداشت روانی مبتنی بر انجمن‌ ها و جوامع منحرف کند، مفید خواهد بود.( یعنی توجه به‌سلامت روان به‌جای تاکید بر عدالت کیفری)

هدف دو: ارتقای دسترسی به مراقبت

اطمینان از دسترسی مردم به مراقبت، فراتر از غلبه بر موانع جغرافیایی است. این به معنای حصول اطمینان از اینکه مراقبت مقرون به صرفه در دسترس، قابل دستیابی و مناسب است می‌باشد.

۵. تقویت مقررات برابری سلامت روان و اجرای آن:

همچنان برابری سلامت روان محقق نشده است. دولت‌ ها می‌توانند قوانین و مقرراتی وضع کنند که استانداردهای واضحی را برای ارزیابی انطباق برابری تعیین کنند.

۶. هزینه‌ های درمان سلامت روان مبتنی بر شواهد علمی را جبران کنید:

 افزایش دسترسی به مدیکید می‌تواند آمریکایی‌های با درآمد پایین و کسانی که مشکلات جدی روانی دارند را حمایت کند.

۷.یک سیستم مدیریت بحران روانی مبتنی بر شواهد علمی تاسیس کنید:

بسیاری از انجمن‌ ها و جوامع از وجود چنین سیستمی بی بهره هستند. مراقبت ضعیف در شرایط بحران منجر به از دست رفتن فرصت‌ ها جهت هدایت افراد به سمت درمان می‌شود و گاهی به خودکشی ای ختم می‌شود که جلوگیری از آن ممکن بوده است. وجود چنان سیستم پاسخ به بحرانی می‌تواند رنج‌ ها و آسیب‌ های غیر ضروری را کاهش دهد.

۸. یک استراتژی ملی جهت تامین مالی و انتشار مداخلات اولیه مبتنی بر شواهد علمی برای بیماری‌ های خطرناک ایجاد کنید:

 شواهد زیادی به اثربخشی برنامه‌ هایی اشاره دارد که خدمات بالینی و حمایتی هماهنگ را در اوایل دوره‌ی اسکیزوفرنی و اختلالات مرتبط به آن ارائه می‌دهند. چنین برنامه‌ هایی به استراتژی ملی نیاز دارند.

۹. بورسیه‌ها و برنامه‌های بازپرداخت وام را برای تحریک رشد نیروی انسانی گسترش دهید:

گسترش استخدام کارکنان متخصص سلامت روان مثل روان پزشکان و روان شناسان می‌تواند به نیازهای مناطق محروم از نظر خدمات بهداشت روان پاسخ دهد. سیاست‌ های مرتبط با انجام این کار شامل برنامه‌ هایی چون گسترش بورسیه، کمک هزینه تحصیلی و بخشودگی وام می‌شود که افراد بیشتری را جذب می‌کنند و دانشجویان بیشتری را حمایت می‌کنند.

۱۰. در دسترس بودن و کیفیت خدمات پشتیبانی همتایانخدمات پشتیبانی همتایان[/tie_tooltip] را ارتقا دهید:

متخصصان پشتیبانی همتا کسانی هستند که تجربه‌ی مشکلات سلامت روان یا مصرف مواد را دارند و آموزش دیده اند تا به تیم‌هایی بپیوندند که با شرایط آسیب‌ های روانی یا اختلالات مصرف مواد دست و پنجه نرم می‌کنند. تاثیر این متخصصان در بهبود وضعیت بیمار ثابت شده است. گسترش دسترسی به آموزش، احراز اعتبار و بازپرداخت برای پشتیبانی همتایان، این پتانسیل را دارد که دسترسی به مراقبت‌ های حمایتی با کیفیت بالا را ارتقا دهد.

۱۱. دسترسی به خدمات دیجیتال و بهداشت از راه دور برای سلامت روان را گسترش دهید:

خدمات دیجیتال و از راه دور می‌توانند در ایالات متحده گسترش یابند، به خصوص در جوامع روستایی که با کمبود متخصصین سلامت روان مواجه هستند. باتوجه‌به پاندمی کرونا، سیاستگذاران باید این خدمات را گسترش دهند و به مصرف کنندگان هم آموزش استفاده از تکنولوژی در این مسیر را بدهند.

۱۲. خروجی‌ها و پیامدهای مهم بیمار را در برنامه ریزی درمان و ارزیابی کیفیت مراقبت لحاظ کنید.

هدف سه: یک پیوستار مبتنی بر شواهد را ایجاد کنید

زمانی که بیماران تحت مراقبت هستند، این وظیفه‌ ی نظام سلامت است که از دریافت مراقبت متناسب با نیاز بیماران اطمینان حاصل کند.

۱۳. تداوم مراقبت در ایالت‌ها و جوامع را تعریف و نهادینه کنید.

افراد نیازمند به‌سلامت روان اغلب به علت عدم شفاف بودن این که چه کسی باید مراقبت کند، با چه شدتی و در چه شرایطی در طول زمان مراقبت می‌کند دچار مشکل می‌شوند. دستور العمل‌های بالینی موجود چارچوبی صریح برای حل این سوالات در مورد سطح مراقبت ارائه می‌کنند و می‌توانند به بهینه سازی هزینه‌ های سلامت روان در جوامع کمک کنند.

۱۴. ابتکار ملی هماهنگی مراقبت را راه اندازی کنید.

 هماهنگی مراقبت شامل ادغام تامین کنندگان سلامت روان، مدیران مراقبت و سایر تامین کنندگان در تیم‌ های هماهنگ و اغلب در محیط‌های مراقبت اولیه است. اثربخش بودن هماهنگی در مدل‌ های مبتنی بر شواهد علمی مختلف نشان داده شده است، اما تعداد کمی از روش‌ ها از آن استفاده می‌کنند. یک ابتکار ملی به رهبری مراکز خدمات مدیکر و مدیکیدکه کمک‌های فنی، ابزارهای پیاده سازی و پشتیبانی یادگیری را برای اجرای شیوه‌ ها فراهم می‌کند، به انتقال شیوه‌ ها به مدل‌ های مبتنی بر شواهد کمک می‌کند.

۸. استرس در صدر دلایل استعفای معلمان مدارس دولتی حتی قبل از کووید ۱۹

مقدمه:

پاندمی کرونا استرس بیشتری را به معلمان که از پیش استرس بالایی را تحمل می‌کردند، تحمیل کرده است. نویسندگان این پژوهش یعنی و همکارانش ملیسیا دیلیبرتی نتایج یک نظرسنجی از حدود هزار معلم سابق مدارس دولتی را به اشتراک گذاشته‌ اند و نشان داده‌ اند استرس تا چه اندازه در تصمیم معلمان جهت استعفا و ترک شغل موثر بوده است. پژوهشگران در این پژوهش تلاش کرده‌اند بفهمند چه چیزی در مورد فرسایش معلمان در دوران پاندمی کرونا معمولی و چه چیزی غیر معمولی است. همچنین آن‌ ها وضعیت معلمان پیش و پس از پاندمی کرونا را بررسی کرده اند تا تاثیرش را نشان دهند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

  • دلیل اصلی استعفای معلمان مدارس دولتی چیست؟
  • اثر استرس بر تصمیم استعفای معلمان چگونه بوده است؟
  • تا چه اندازه پاندمی کرونا عامل استعفای معلمان بوده است؟

یافته‌ های کلیدی:

  • تقریبا نیمی از معلمان مدارس دولتی که داوطلبانه تدریس را بعد از مارس ۲۰۲۰ و پیش از موعد مقرر بازنشستگی متوقف کرده اند به دلیل پاندمی کووید ۱۹ این تصمیم را گرفته اند.
  • حداقل برای برخی از معلمان به نظر می‌ رسد پاندمی کرونا با مجبور کردن آن ها به ساعت کار بیشتر و فعالیت در محیط نا آشنای از راه دور که اغلب با مشکلات فنی مکرر همراه است، استرس را تشدید کرده است.
  • بسیاری از افرادی که زودتر از موعد ترک کار می‌کنند می‌توانند به تدریس در مدارس دولتی باز گردند. بیش از نیمی از معلمانی که به خاطر پاندمی ترک کار کردند، نشان دادند پس از واکسینه شدن بیشتر کارکنان و دانش‌ آموزان تا حدودی یا قطعا مایل به بازگشت و تدریس در مدارس دولتی هستند. اگر فقط تست منظم کرونا انجام شود، تعداد کم‌ تری مایل به بازگشت هستند.
  • استرس مشترک‌ ترین دلیل ترک مدارس دولتی بوده است (تقریبا دوبرابر بیشتر از حقوق ناکافی). این مسئله با این واقعیت به دست آمده و تایید می‌شود که اکثر افرادی که زودتر از موعد ترک کار می‌کنند با دستمزدی کمتر یا تقریبا برابر مشغول به کار شدند و از هر ده نفر سه نفر در شغلی بدون بیمه درمانی یا مزایای بازنشستگی مشغول به کار شدند.
  • از میان معلمان ترک کار کرده‌ ای که در حال حاضر شاغل هستند، از هر ده نفر سه نفر شغل غیر مرتبط با تحصیلات دارند. از هر ده نفر سه نفر دیگر جایگاه و نوع تدریس متفاوتی دارند و بقیه در مشاغل غیر آموزشی هستند. برای آن دسته از معلمان ترک شغل کرده ای که هنوز در نظام آموزشی هستند، انعطاف پذیری بیشتر، رایج‌ ترین ویژگی‌ ای بود که آن‌ ها را به شغل جدید خود جذب کرد.

پیشنهاد ها:

  • از خود معلمان برای حل مشکل استرس کمک بگیرید. کووید ۱۹ می‌تواند باب جدید سیاستی‌ ای جهت تجدید نظر در مسئولیت‌ های شغلی معلمان معمولی مدارس دولتی باز کند.
  • ناحیه‌ ها و وزارت آموزش باید راه‌ هایی را در نظر بگیرند که انعطاف برنامه‌ های معلمان در طول پاندمی کرونا و در دراز مدت را افزایش دهد. اگر چه فقط تعداد کمی از معلمان مدارس دولتی ممکن است تحصیل از راه دور را ترجیح دهند، اما همچنان این نوع تدریس می‌ تواند برای بخشی از معلمان که خواهان انعطاف بیشتر در برنامه خود هستند، جذاب و جالب باشد.
  • درحالی‌که مدارس منتظر عرضه‌ ی واکسن هستند، باید با دیگران همکاری کنند تا تست منظم دانش آموزان و کارکنان را به عنوان ابزاری جهت کمک به باز نگه داشتن مدارس آغاز کنند. دولت فدرال باید سیستم‌ های آزمایش کووید ۱۹ در مدارس را تامین مالی کند و همچنین بیمه گران را موظف سازد که هزینه‌ های تست کرونا را پوشش دهند.

۹.تلاش چین برای برتری جهانی: تحلیل استراتژی‌ های دفاعی و بین‌ المللی چین در رقابت با ایالات متحده آمریکا

مقدمه:

در این گزارش موسسه رند که توسط تیموتی هیث، درک گروسمن و آشا کلارک در سال ۲۰۲۱ به رشته تحریر درآمده است، استراتژی‌ های چین جهت رقابت با ایالات متحده آمریکا بررسی شده است. خیزش چین و رقابت با ایالات متحده آمریکا توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران را به خود جلب نموده است. به نظر نویسندگان این گزارش، هدف استراتژی بین‌ المللی چین ایجاد برتری در منطقه آسیا – پاسیفیک و رهبری نظم بین‌ المللی است و چین قصد دارد به این هدف از طرق صلح‌ آمیز دست پیدا کند.

آنچه با خواندن مقاله زیر متوجه خواهید شد:

۱- رویکرد چین به رقابت با ایالات متحده آمریکا چیست؟

۲- وضعیت نهایی موردنظر چین برای روابط دوجانبه چه می‌تواند باشد؟

۳- معنای موفقیت در رقابت با آمریکا برای چین چیست؟

۴- چین باتوجه‌ به آمریکا ممکن است چه اهداف سیاست خارجی و دفاعی ای داشته باشد؟

متن ترجمه:

هدف استراتژی بین‌ المللی چین ایجاد برتری در منطقه آسیا – پاسیفیک و رهبری نظم بین‌ المللی است و چین می‌خواهد این هدف را با روش‌ های صلح‌ آمیز محقق کند. اگرچه احتمال وقوع بحران‌های نظامی یا حتی درگیری‌ های محدود مثل جنگ نیابتی رد نمی‌ شود. هسته این استراتژی بین‌ المللی، تکیه چین بر توانمندی‌ های اقتصادی و مانور دیپلماتیک جهت قرار دادن چین در جایگاهی است که ایالات متحده آمریکا نتواند آن جایگاه را از بین ببرد. هدف یک استراتژی دفاعی تکمیلی این خواهد بود که یک ارتش قوی چینی بسازد تا خطرات منازعه نظامی را برای واشنگتن به شکل غیر قابل‌ تحملی بالا ببرد و در نتیجه آمریکا نتواند از افول خودش به روش نظامی جلوگیری کند. یک مسئولیت عمده نظامی چین، حمایت از تلاش‌ های دیپلماتیک جهت ایجاد یک محیط بین‌ الملل مطلوب توسط تقویت پیوند های امنیتی با دولت‌ های وابسته به خودش و تضعیف جذابیت‌ های آمریکا به‌ عنوان جایگزین چین برای آن کشورها خواهد بود.

یافته‌ های مهم:

  • مقامات چینی اجتناب‌ ناپذیر بودن رقابت را پذیرفته‌ اند اما اجتناب‌ ناپذیر بودن منازعه را رد می‌کنند.
  • هدف استراتژی بین‌ المللی چین ایجاد برتری در منطقه آسیا – پاسیفیک و ایجاد نقش رهبری برای چین در نظام بین‌ الملل است.
  • رهبری بین‌ المللی چین شباهت زیادی به رهبران جهانی قبلی نخواهد داشت. با اعمال یک هژمونی جهانی جزئی و اندک با تمرکز بر اوراسیا، خاورمیانه و آفریقا؛ ویژگی رهبری بین‌ الملل چین تمرکز بر سرمایه‌ گذاری اقتصادی، تعامل دیپلماتیک و کمک امنیتی جهت اعمال‌ نفوذ و درعین‌حال حضور نظامی نسبتا کم در خارج از کشور خواهد بود.
  • معیار چین برای رقابت موفق با آمریکا شامل شرایط زیر می‌شود:
  • از جنگ با آمریکا باید جلوگیری شود. البته این شامل بحران‌ های نظامی یا منازعات محدود نمی‌ شود.
  • آمریکا جایگاه چین به‌عنوان رهبر جهانی را به رسمیت بشناسد.
  • آمریکا تا حد زیادی از آسیب رساندن به منافع چین خودداری کند.
  • چین بتواند به برتری در بخش عمده‌ ای از اوراسیا، خاورمیانه و آفریقا برسد.
  • برتری آمریکا به قاره آمریکا محدود شود.
  • آمریکا و چین اختلافات خود را بر اساس هنجارهای مورد تایید چین مدیریت کنند.
  • دو کشور در مورد نگرانی‌ های مشترک بر اساس شرایطی که عمدتا توسط چین تعیین شود، همکاری کنند.
  • عواقب موفقیت چین در رقابت استراتژیک با آمریکا می‌ تواند شدید و سنگین باشد. ایالات متحده که در موقعیت ضعیفی قرار دارد تا چین را از قدرت براندازد یا این که بتواند به‌راحتی سرنوشت خود را تغییر دهد “ممکن است با چشم‌ اندازهای رو به‌ زوال اقتصادی” به حاشیه رانده شدن در عرصه بین‌ المللی و کاهش توانایی در شکل‌ دادن به امور جهانی مواجه شود.
  • پیشنهادها:
  1. ممکن است توجه بیشتری به راه‌ های خلاقانه‌ ای نیاز باشد که چین می‌ تواند از طریق آن‌ ها اقدام نظامی را جهت کسب مزیت‌ های موقعیتی در یک رقابت طولانی‌ مدت هدایت کند.
  2. هدف سیاست آمریکا باید تضعیف نیروی انتقادی چین از طریق نشان‌ دادن رهبری پاسخگو و موثر ایالات متحده باشد تا در نتیجه؛ انگیزه دیگر کشورها برای پشتیبانی از تلاش‌ های چین جهت بازسازی سازمان‌ های بین‌ المللی به‌ نحوی‌ که به منافع آمریکا آسیب برساند کاهش یابد.
  3. وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا ممکن است به حفظ حضور جدی در خاورمیانه به‌ عنوان ابزار تقویت جایگاه آمریکا در منطقه ایندو – پاسیفیک ایندو – پاسیفیک نیاز داشته باشد.
  4. هماهنگی بیشتر میان استراتژی‌ های رقابتی، چه در منطقه ایندو – پاسیفیک و چه خارج از آن ممکن است ضروری‌ تر شود.
  5. تقویت توانمندی‌ های مرسوم ایالات متحده و سرمایه‌ گذاری بر یک نیروی از نظر تکنولوژی پیشرفته در آینده همچنان یک وظیفه مهم خواهد ماند، اما اهمیت دیپلماسی نظامی ممکن است بیشتر شود.
  6. همزمان با تشدید رقابت، طراحان نظامی آمریکا ممکن است نیاز داشته باشند تا مجموعه موارد احتمالی غیرمترقبه چین را فراتر از نقاط حساس سنتی مثل تایوان گسترش دهند.
  7. از منظر رقابت گسترده‌ تر میان چین و آمریکا ممکن است جاذبه و امکان تلاش‌ های نظامی چین جهت حل‌ و فصل مسائل دیرینه مثل تایوان نیاز به بررسی مجدد داشته باشد.
  8. توسعه استراتژی‌ ای که شامل حدی از اطمینان خاطر و همکاری باشد ممکن است به تثبیت رقابت و کاهش خطرات اشتباه محاسباتی و حوادث پرخطر کمک کند.
  9. جهت بیشینه‌ سازی بازدارندگی و حفظ منافع ایالات متحده، ابعاد دفاعی و سیاست خارجی هرگونه استراتژی رقابتی ایالات متحده ممکن است به هماهنگی بیشتر نیاز داشته باشد.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

جامعه اندیشکده ‌ها

نخستین بانک جامع اطلاعات اندیشکده‌های کشور است که با ماموریت‌های «اعتبارسنجی اندیشکده‌ها و مراکز سیاست‌پژوهی و مشاوره سیاستی» و «تسهیل تعاملات زیست‌بوم اندیشه‌ورزی کشور» از سال 1395 آغاز به کار کرده است.

علی رجب زاده

کارشناسی ارشد روابط بین الملل _ دانشگاه شهید بهشتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا