ضرورت تاسیس رشته دیپلماسی آب
جامعه اندیشکده ها در شانزدهمین برنامه رادیویی با اندیشه ورزان، بین دیپلماسی آب و سیاست آب تفکیک گذارده است.
به گزارش گروه خبر جامعه اندیشکده ها؛ بی توجهی ایران به نزاع های آبی و امتیازدهی از طریق آب برای رفع تنش های همسایگی، ضرورت تاسیس حوزه های چند رشته ای و میان رشته ای در حوزه آب را مشخص میکند. از جمله این رشته هاف دیپلماسی آب است که میتواند پشتیبان علمی وزارت امور خارجه در حوزه روابط بین الملل باشد. این بحث در شانزدهمین برنامه رادیویی با اندیشه ورزان، با حضور دکتر فرید سلطان قیس، استاد دانشگاه و متخصص حقوق بین الملل و دکتر رامین فرهودی، مدیر اندیشکده ترند و فعال رسانه ای دنبال شده است. در ادامه متن مکتوب میزگرد رادیویی «درآمدی بر دیپلماسی آب» را میخوانید.
…
دیپلماسی آب به چه معناست؟
سلطان قیس: موضوع آب یکی از مسائل مهم در جامعه بین المللی و به خصوص در منطقه خاورمیانه است. به این دلیل که منابع آب در منطقه غرب آسیا همزمان با افزایش جمعیت این منطقه دچار کمبود میشود و حوضه های آبریز آبی هم در منطقه ما، از لحاظ جغرافیایی طوری است که بعضا از یک کشور شروع میشود و از چند کشور میگذرد. در این وضعیت ممکن است کشورها بر مبنای منافع خودشان در بهره برداری از منابع آبی دچار مشکل و چالش با همدیگر شوند. دیپلماسی آب در چنین وضعیتی معنا پیدا میکند و به معنای تلاش و همکاری در زمینه بهره برداری از آب های مشترکی است که در حوزه آبریز کشورها قرار دارد.
تفاوت دیپلماسی آب با هیدروپلیتیک یا سیاست آب چیست؟
فرهودی: آنچه که در سال های اخیر با اصطلاح دیپلماسی آب دربخش فرهنگ واژگان روزنامه نگاری یا حتی بین سیاستگذاران و مشاوران آنها بسیار شنیده شده است همان دیپلماسی آب یا هیدروپلیتیک است و تفاوت آن با سیاست آب این است که موضوع کار دیپلماسی آب یک بخش از سیاست است اما سیاست آب به تنظیم روابط، همکاری ها و شیوه های مدیریتی آب برمیگردد.
مشاوران سیاستگذاری و محققان سیاستمدار از اصطلاح دیپلماسی آب برای بحث در مورد چگونگی حل مناقشات آبی و همینطور ترویج همکاری های آبی برای صلح استفاده میکنند. موسسات متعددی مثل اتحادیه اروپا و سازمان همکاری امنیتی اروپا این اصطلاح را برای کار خود در مورد آب (در مورد تعارضات، مدیریت و همکاری ها در حوزه آب) به کار میبرند. اما واقعیت این است که دولت های ملی از اصطلاح دیپلماسی آب برای اشاره به مسائل مرتبط به کمبود آب، درگیری های آبی یا همکاری های آبی استفاده میکنند.
این همهمه در مورد دیپلماسی آب توجه بیشتری را به حاکمیت آب، چالش ها و خطرات مربوط به آن جلب کرده است. ذینفعان آب از دانشگاهیان گرفته تا سیاستگذاران و رسانه ها، دیپلماسی آب را به معنای هر کار مرتبط با آب به عنوان یک منبع میشناسند. اما واقعیت این است که اینطور نیست. دیپلماسی آب استفاده از ابزارهای دیپلماتیک است برای اختلاف و درگیری های موجود یا در حال ظهور سر منابع آبی مشترک، با هدف حل یا کاهش آنها به منظور توسعه همکاری ها یا ثبات منطقه ای. درواقع دیپلماسی آب در مورد استفاده از ابزار دیپلماتیک است، نه ابزارهای فنی.
پس ابزار دیپلماسی آب ممکن است شامل مذاکرات، سازوکارهای حل اختلاف و ایجاد بسترهای مشاوره و سازماندهی هیئت های حقیقت یاب مشترک باشد. اما ابزارهای فنی شامل ایجاد برنامه های مدیریتی در سطح حوزه یا شبکه های نظارتی مشترک (که بخشی از دیپلماسی آب نیستند) میشود. البته گاهی ابزارهای دیپلماتیک و ابزارهای فنی آب با هم، همپوشانی پیدا میکنند و اهداف مشترک را با هم پیش میبرند. اما بهتر است این تفکیک بین دیپلماسی آب و سیاست آب لحاظ شود؛ چراکه تولیدکنندگان علم در این حوزه که غربی ها بودهاند، واژگانی استفاده میکنند تقریبا معادل سازی آن در زبان فارسی کمی سخت است. ما وقتی میتوانیم در علم مواجه سازی یا معادل سازی کنیم که تولیدکننده آن هم باشیم.
بنابراین دیپلماسی آب بر اختلاف و درگیری ها متمرکز است. درگیری ها شامل موقعیت هایی می شود که در آن گروه های کاربر فراملیتی از منابع کمیاب استفاده های رقابتی دارند. یکی از منابع، رودخانه ها هستند که منجر به اختلاف نظر در جوامع و کشورها یا بی ثباتی مناطق میشود. همین تضاد ها میتواند به درک متقابلی منتج شود که یک مسیر آب باید برای منافع اقتصادی یک جانبه یا منافع متقابل ایجاد شود (که شامل همین حوزه های مشترک آبی میشود).
در حالت ایده آل، چنین اختلافاتی قبل از اینکه تبدیل به درگیری ها شوند میتوانند مورد بررسی قرار بگیرند و در نتیجه خیلی ها دیپلماسی آب را دیپلماسی پیشگیرانه میدانند.
چه قوانین و سازمان های بین المللی در حوزه آب وجود دارد؟
سلطان قیس: دو دسته قوانین در حقوق بین الملل حوزه آب وجود دارد: یک دسته قوانین مربوط به دریاها، تنگه های بین المللی و وضعیت حقوقی آنهاست که ذیل حقوق بین الملل دریاها و با عنوان معاهدات بین المللی شناخته میشود. از جمله این قوانین میتوان به مواردی چون معاهدات چهارگانه ۱۹۵۸ و معاهده حقوق بین الملل دریاها در سال ۱۹۸۲ اشاره کرد که حدود دولت ها و سهم آنها مشخص میشود.
دسته دیگری از این قوانین که با قانون دریاها تفاوت دارد، که در دو بخش معاهدات یا هنجارهای بین المللی و منطقه ای تعریف میشوند. در حوزه قوانین بین المللی در زمینه بهره برداری از آب های مشترک مرزی، چند کنوانسیون وجود دارد. کنوانسیون نظم حقوقی یا نظام حقوقی رودخانه های بین المللی که از نخستین کنوانسیون هایی است که سال ۱۹۲۱ به امضا رسیده و منعقد شده است و به عنوان عهدنامه بارسلونا شناخته میشود. سال ۱۹۶۶ قواعدی درباره استفاده از آب رودخانه های بین المللی در هلسینکی به تصویب رسید که در سال ۱۹۹۲ نیز مجدداد کنوانسیون بهره برداری و حفاظت از آبره های مرزی و درساچه های بین المللی به امضا رسید.
مهمترین سندی که درباره استفاده از منابع مشترک آبی وجود دارد، برد کنوانسیونی است که توسط کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد تنظیم شده است. کار این کمیسیون در زمینه استفاده غیرکشتیرانی از آبراه های بین المللی است؛ که اکنون ۴۶ کشور عضو این کنوانسیون هستند. این کنوانسیون در سال ۱۹۹۷ تصویب شده اما در سال ۲۰۱۴ در حوزه حقوق بین الملل به عنوان یک کمیسیون لازم الاجرا تلقی شده است. همچنین در حوزه منطقه ای در اروپا و آسیا درباره آبریز رودخانه ها، دریاچه ها و سفره های زیرزمینی، قوانین و موافقت نامه هایی توسط دولت ها به امضا رسیده است؛ از جمله درباره رود راین و رود الف در اروپا.
از نظر آماری، ۱۵۰۰ معاهده و موافقتنامه دوجانبه بین کشورها به امضا رسیده است که ۳۰۰ مورد آن منحصرا در حوزه مدیریت منابع آبی رودخانه های بین المللی هستند.
در این بحث درباره دریاها و آبراه های بین المللی صحبت نمیکنیم و بحث ما درباره آب های مشترک مرزی یا آب هایی است که حوضه آبریز آنها در چند کشور است.
درباره سازمان های بین المللی حوزه آب، تاریخچه این سازمان ها به قرن ۱۹ در حوزه رودخانه های بین المللی است که گرچه موضوعش تضمین امنیت ناوبری است اما میتواند در بحث ما مورد توجه قرار بگیرد. بزرگترین و بالاترین نهاد بین المللی که در زمینه آب فعالیت دارد، سازمان ملل متحد است. سازمان ملل متحد در حوزه هنجارسازی تلاش داشته است که قواعد و مقررات مربوط به حوزه آب را از طریق اعلامیه ها و قطعنامه ها به مرحله ظهور میرساند؛ از جمله قطعنامه ای که مجمع عمومی سازمان در سال ۱۹۷۰ در زمینه توسعه و تدوین قواعد بین الملل مرتبط با آبراه های بین المللی تصویب کرده است. در سالهای ۱۹۷۳، ۱۹۷۹، ۲۰۰۰، ۲۰۰۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ قطعنامه های دیگری تصویب شده است.
شورای حقوق بشر سازمان ملل هم قطعنامه ای در زمینه حق دسترسی بر آب آشامیدنی سالم و پساب زدایی به تصویب رسانده است. علاوه بر سازمان هایی که در حوزه آب در زمینه حل و فصل اختلافات بین دولت ها فعالیت دارند، دیوان ها و محاکم بین المللی هستند که رویه قضایی بین المللی در این زمینه را هم ایجاد میکنند. دیوان دائمی بین المللی دادگستری (دیوان لاهه) نیز پرونده های متعددی را در زمینه استفاده از آب های رودخانه های و منابع آبی مشترک رسیدگی کرده است.
توضیح دادید که قوانین سهم کشورها را در بهره برداری از آب ها مشخص میکنند. پرسشی که پیش میآید این است که نزاع های آبی منطقه از کجا سرچشمه میگیرند؟
سلطان قیس: کنوانسیون هایی که از آنها نام برده شد، سهم مشخصی را برای بهره برداری از آب ها تعیین نکردند، که دلایلی دارد و ما به طور مشخص در این قوانین سهمی نداریم که بگوییم دولت بالادست باید ۵۰ درصد منابع آبی را خودش مصرف کند و مثلاً ۵۰ درصد بقیه را به کشور پاییندستی اختصاص دهد. دلیلش این است که در حوزه استفاده از آب های مشترک چهار نظریه داریم که عمل کشورها معمولا مطابق آنهاست. غالبا کشورهایی که در بالادست قرار دارند و موضع بالاتری از لحاظ جغرافیایی دارند، به نظریه حاکمیت سرزمینی مطلق معتقدند و آن را مبنا قرار میدهند و در حقیقت یک نظریه افراطی را دنبال میکنند. کشورهایی که در پاییندست هستند نظریه تمامیت مطلق سرزمین را مطرح میکنند و معتقدند که هر کشور حاشیه رودخانه محق به استفاده از جریان طبیعی در سیستم رودخانه است و از حقابه تاریخی اسم میبرند. نظریه سوم تجمیع دو تئوری قبلی است و نظریه حاکمیت مشترک را مطرح و از مشارکت منصفانه صحبت میکند. دولت ها بر مبنای منافع خود، یکی از این نظریات را در مذاکرات دنبال میکنند.
در کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل در زمینه استفاده غیرکشتیرانی از آبراهه های بین المللی، دولت ها از حقابه مشخصی بحث نکردند و فقط به استفاده و مشارکت منصفانه و معقول از آبراه های بین المللی بسنده کردند. در ماده ۷ این کنوانسیون مقرر شد که به کشورهای پاییندست آسیب جدی وارد نشود و اگر فعالیتی انجام میدهند تعهد و اطلاع رسانی لازم را انجام دهند.
کدام کشورها دیپلماسی فعال در حوزه آب دارند و مشخصا وضعیت دیپلماسی آب در ایران چگونه است؟
سلطان قیس: کشورهایی که به طور طبیعی در موقعیت بالادست قرار گرفتهاند، موضع بالاتری دارند، دیپلماسی فعال تری نسبت به کشورهای پاییندست دارند و شامل کشورهای اروپایی میشود که به لحاظ تاریخی در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همگرایی بیشتری دارند. بنابراین اختلافاتشان را راحتتر میتوانند حل کنند و در زمینههای متعدد همکاری کنند.
در خاورمیانه، ترکیه دیپلماسی آب فعالتری نسبت به سایر کشورهای منطقه دارد؛ به این دلیل که به جز دو رودخانه، در سایر رودخانه های مرزی و آب های مشترک، از نظر جغرافیایی موقعیت بالادست دارد و میتواند دیپلماسی اش را فعالانه تر پیش ببرد. البته غیر از دو موردی که مربوط به بلغارستان بود. ترکیه در پروژه های احداث سد و انعقاد قراردادها و معاهدات دوجانبه با کشورهای همسایه موقعیت بالادستی خود را حفظ کرده و دیپلماسی فعالانه تری را پیش گرفته است؛ گرچه تمایل به مذاکره و همکاری بالایی دارد.
ترکیه به کنوانسیون ۱۹۹۷ نپیوسته و ملاحظاتی درباره این کنوانسیون دارد. در همسایگی ایران، کشورهای آذربایجان، قزاقستان، روسیه، ترکمنستان و ازبکستان عضو کنوانسیون ۱۹۹۷ هستند.
اما درباره رویکرد ایران در حوزه دیپلماسی آب، از نظر هنجاری و معاهده ای قراردادهای دوجانبه، معاهدات و موافقتنامه های دوجانبه در زمینه رودخانه های مرزی با همسایگان خود داریم؛ از جمله معاهده ای که در ۱۲۹۹ با اتحاد جماهیر شوروی در خصوص رودخانه های مرزی ارس و اترک و سایر رودخانه های دوازده گانه مشترک امضا کردیم یا پروتکلی که در سال ۱۳۳۴ در زمینه رودخانه قره سو با کشور ترکیه به امضا رسیده و همچنین معاهده ۱۳۵۱ در ارتباط با رودخانه هیرمند که با کشور افغانستان به امضا رسیده است و آخرین معاهده هم، معاهده مرزی الجزایر در ۱۳۵۴ است که در ارتباط با رودخانه شط العرب با کشور عراق امضا شد.
وضعیت دانش دیپلماسی آب در ایران و جهان چگونه است؟
فرهودی: مصرف بیش از اندازه آب باعث شده است که حساسیت ها به حوزه آب هم افزایش پیدا کند. از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ مصرف آب در دنیا سه برابر شده که در مقایسه با اول قرن بیستم ۱۷ برابر و نسبت به سه قرن گذشته ۴۵ برابر شده است. اگر مصرف با روال فعلی ادامه داشته باشد، پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ حداقل یک چهارم مردم کره زمین در کشورهایی که با بحران جدی کمبود آب زندگی میکنند، درگیر شوند. یعنی رقمی حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر درگیر بحران آب در دنیا خواهند شد که بخش اعظم آن در خاورمیانه است. این خطر پیشبینی شده است که این درگیری تا سال۲۰۵۰، حدود ۶۲ تا ۷۶ درصد کل حوزه های آبریز را شامل خواهد شد. . از ۲۶۰ تا ۲۶۳ حوضه رودخانه ای که بین ۱۵۰ تا ۱۵۱ کشور گسترش دارد و ۴۲ درصد جمعیت دنیا در این حوزه های آبریز زندگی می کنند. بر همین اساس است که ایده تدوین قوانین در حوزه آب های بین المللی شکل گرفته است. و این کار نیاز به علم مخصوصی داشت که در دستگاه دیپلماسی به منازعات احتمالی پاسخ دهید.
از قرن ۱۹ که غرب برای پیشبردهای برنامه های خود در آسیا نفوذ پیدا کرد، یکی از کارهایی که در منطقه هندوستان و ایران انجام شد ایجاد کمپانی هنر شرقی برای تسلط در منابع هندوستان و نزدیکماندن به مرزهای ایران جهت اعمال نفوذ و تسلط منابع نفتی و همچنین استفاده از موقعیت خلیج فارس برای بریتانیا و روس ها بود.
بنابراین تلاش دوسویهای از طرف غربی ها و روس ها برای رسیدن به خلیج فارس و تسلط در این مناطق استراتژیک وجود داشت. نتیجه این رقابت ها در قرن نوزدهم در زمان حکومت قاجار، باعث شد طی سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۹۷۰ میلادی چیزی حدود دو میلیون و ششصد و ۱۲ هزار و ۱۱ کیلومتر مربع از خاک کشور عزیزمان ایران با قراردادهای مختلف به تاراج رود. اما یک نکته بسیار بسیار قابل تامل وجود دارد. عمده سرزمین هایی که از ایران به یغما رفته حاصلخیزترین و دارای موقعیت های استراتژیک و منابع آبی فراوان بود. از سیستان در جنوب شرق، هرات در شرق تا شهرهای قفقاز منابع آبی غنی برای اقلیم خشک و کم آب ایران را داشتند. این تاریخ نشان میدهد که ما چه چیزهایی را از دست دادیم و چه چیزهایی را از ما گرفتند!
از بحثهای مهم دیگر، جاسوسی آب، جنگ آب و امنیت آب است. امروزه غالب موسساتی که از طرف غربی ها با شعار رساندن آب سالم به دست مردم آفریقا فعالیت میکنند، وابسته به دولت های استعمارگر هستند.
مقاله «تسلیحاتی کردن آب در سوریه و عراق» از پژوهشگر دانشگاه جورج واشنگتن، میگوید اکنون از آب در منطقه خاورمیانه به عنوان اسلحه استفاده میکنند. به این شکل که ترکیه با سدسازی در مرز سوریه باعث شد اقتصاد کشاورزی سوریه دچار بحران زودرس شود. همین باعث شد مردمی که در آن منطقه در سوریه به کشاورزی اشتغال داشتند، ناگزیر از مهاجرت گسترده به سمت مرکز سوریه و شهرهایی مثل حلب و شهرهای صنعتی شدند. دولت روسیه در کنترل این بحران ناتوان بود و قضیه داعش کلید خورد. اعتراضات سوریه از تخته سیاه نویسی یک دانش آموز در یکی ز مدارس سوریه آغاز شد. آب در وضعیت فعلی سوریه، سلاحی است که کارکردش از بمب اتم بیشتر است.
دیپلماسی موفق آب برای ایران باید شامل چه راهبردهای اساسی باشد؟
فرهودی: دیپلماسی آب در ایران در قالب سیاست خارجی کشور ما از گذشته تا به امروز متجلی بوده است. ما در ایران باستان حدود ایران بزرگ را بر اساس مرزبندی هایی که بخشی از آنها رودهای مرزی بودند اندازهگیری و تقسیم میکردیم. ماوراءالنهر مرز ایران و توران بود. در دوران معاصر هم رود ارس به عنوان مرز ایران و روسیه آن زمان و چهار کشور حاشیه شمال ارس انتخاب شده است. همینطور رودهای اترک، اروند و هیرمند را نیز داریم.
بنابراین فارغ از اینکه چه کیفیتی داشته است، در گذشته نیز دیپلماسی آب در ایران جاری بوده است. نیازهای امروز ما با گذشته متفاوت است و اصلا پیشبینی نشده است که در آینده با بحران مواجه خواهیم شد.
اکنون در آسیای مرکزی دریاچه آرال در حال از بین رفتن و چندین کشور را در آن منطقه تحت تاثیر قرار داده است. در ایران نیز با مسئله دریاچه ارومیه دستوپنجه نرم میکنیم تا آن را زنده نگه داریم. که اگر خشک شود تا صدها کیلومتر زندگی بشر و محیط زیست و گونه های حیوانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. درواقع مثل یک بمب بیولوژیک عمل خواهد کرد. بنابراین باید نگاه ها به قضیه دیپلماسی آب در کشور تغییر پیدا کند و کج فهمی هایی که در مسائل حکمرانی وجود دارد، از بین برود. اکنون اندیشکده های ایرانی، سیتسم حکمرانی را به سمت درست هل میدهند که توجهات خاص روی این فضا شکل بگیرد.
ایران با همسایه های خود با اکثر رودخانه های مرزی دارای قراردادهای دوجانبه است. به طور مثال معاهده ۱۲۹۹ با اتحاد جماهیر شوروی در مورد رود ارس، اترک و سایر رودهای دوازده گانه مشترک ایران با آنها اشاره کرد. پروتکل سال ۱۳۳۴ را با ترکیه، معاهده ۱۳۵۱ رود هیرمند با افغانستان و موافقتنامه های آب های مرزی ۱۳۵۴ را با عراق داریم. اما آنچه که باید به آن توجه شود، توجه به رشته دیپلماسی است. در ایران این حوزه به صورت آکادمیک دنبال نمیشود؛ که باید یکی از رئوس برنامه های درسی وزارت امور خارجه در حوزه روابط بین الملل باشد.
ما از جنگ علیه ایران صحبت میکنیم، اما صرفا کنترل تسلیحات برای ما مهم است و از دیپلماسی آب غفلت داریم که حوزه ای میان رشته ای است و با رشته های مدیریت آب، علوم سیاسی، روابط بین الملل و مدیریت منابع طبیعی مرتبط است.
ما به سدهایی که ترکیه سر سرچشمه های رود ارس میسازد، توجهی نداریم. و مصالح بلندمدت را فدای تصمیمات کوتاه مدت میکنیم و برای اینکه روابطمان با همسایگان بهم نخورد، پشت هم امتیاز میدهیم.
میتوانید چند کشور موفق در دیپلماسی آب نام ببرید؟
فرهودی: در اروپا قضیه رودخانه راین، یکی از تجربیات موفق است. در این زمینه اقدامات مشترکی انجام شده و حقابه ها مشخص شده و امنیت زیستی این رودخانه تامین شده است.