اقتصادبررسی و تحلیلسند خلاصه سیاستیمالیات

مفهوم مالیات و عدالت مالیاتی در ادبیات اقتصاد مالیاتی

تاکید برضرورت حل مسئله فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در برنامه هفتم توسعه

موضوع مالیات و به خصوص عدالت مالیاتی یکی از مباحث جدی در نظام و قانون مالیاتی کشورها است. در ایران نیز این موضوع از زوایا و اهداف مختلف، همیشه مورد بحث و جدل قرار داشته است. یکی از مهم ترین ایراداتی که به نظام مالیاتی کشور گرفته می شود، کارکرد ضعیف آن در تامین مخارج عمومی دولت است. سهم مالیات در تولید ناخالص داخلی کشور بین ۶ تا ۷ درصد اعلام می شود که در مقایسه با اکثر کشورها، بسیار نازل است. از همین رو حل مسئله فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی یک اقدام زمینه ساز برای مشارکت آحاد جامعه در همراهی با دولت در انجام اصلاحات گسترده نظام مالیاتی و اطمینان بخشی به برقراری عدالت مالیاتی در تمام سطوح فعالیت های اقتصادی است.

ضرورت و اهداف پژوهش

موتور محرکه اقتصاد بخش عمومی، نظام مالیاتی آن است. دولت های نفتی برای اداره امور کشور به دو منبع درآمدی مهم متکی هستند: «مالیات» و «درآمد نفت». درواقع این دو، موتور محرکه برای اداره امور مملکت هستند؛ اما موتور مالیات که ارتباط تنگاتنگ با فعالان اقتصادی در همه بخش ها دارد، منبع دائمی و مطمئن برای تامین درآمد دولت در ایفای مسئولیت و وظایف حاکمیتی است. بر اساس آمارهای مقایسه ای بین المللی، بیشتر کشورها با معضل فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی مواجه اند که میزان آن برحسب درصد سهم در تولید ناخالص داخلی به طور متوسط بین ۱۰ تا ۱۲ درصد برآورد می شود. این در حالی است که میزان مالیات در ایران بین ۶ تا ۷ درصد برآورد شده است؛ یعنی با فرض تعمیم نسبت یاد شده بین المللی برای ایران، به طور سرانگشتی می توان گفت به اندازه دو برابر مالیات دریافتی، فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجود دارد. از همین رو پژوهش حاضر به مفهوم مالیات و عدالت مالیاتی در ادبیات اقتصاد مالیاتی با تاکید بر ضرورت حل مسئله فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در برنامه هفتم توسعه پرداخته است.

مفهوم مالیات و عدالت مالیاتی

مالیات، عبارت از وجوهی است که دولت از درآمد مردم و سود بنگاه های اقتصادی، کالاها، خدمات و مبادلات مالی اخذ می کند و از محل آن کالا و خدمات عمومی را به جامعه عرضه می نماید. مفهوم عدالت مالیاتی به دو شکل «عدالت عمودی» و «عدالت افقی» در موضوع مالیات ها مطرح می شود. مراد از عدالت عمودی این است افرادی که در هر طبقه درآمد مالیاتی قرار می گیرند، با همه آن افراد رفتار مالیاتی یکسان شده و همه مشمول یک نرخ ثابت مالیاتی شوند. افرادی که در طبقات بالاتر درآمدی قرار می گیرند مشمول یک نرخ ثابت دیگر، اما بالاتری نسبت به طبقات درآمدی پایین تر می شوند. مراد از عدالت افقی این است با همه افرادی که در یک طبقه معین قرار می گیرند باید از نظر مالیات یکسان رفتار شود. یکسانی رفتار مالیاتی از یک طبقه به طبقه دیگر درآمدی متفاوت خواهد بود که به معنای رعایت عدالت عمودی است. حال این پرسش مطرح می شود که پیش فرض رویکرد عدالت عمودی و افقی در نظام مالیاتی کشور چیست؟ چرا افراد یا بنگاههایی که با کار بیشتر در طبقات درآمدی بالاتر قرار می گیرند باید بیشتر مالیات بدهند. این پرسشی است که مسئولان نظام مالیاتی هر کشور بایدبر اساس مبانی نظری پاسخ منطقی و اقناع کننده علمی برای آن داشته باشند.

اصول تعیین عدالت در نظام مالیاتی

نرخ مالیات بر درآمد برای صنوف مختلف از قواعد و اصول متفاوتی تبعیت می کند که در هر حالت اصلی ترین ابزار سیاست مالیاتی است.

حالت اول: چشم پوشی یکسان از مطلق مطلوبیت (بافرض یکسان بودن تابع مطلوبیت افراد و کاهنده بودن مطلوبیت درآمد)

در این حالت اگر قرار باشد از دو فرد با سطح درآمد متفاوت، یک میزان مساوی از مطلوبیت آن ها کم شود (چشم پوشی کنند)، فردی که از کل مطلوبیت بیشتری برخوردار است در قبال چشم پوشی یکسان از مطلوبیت، مابه ازای درآمدی بیشتری را چشم پوشی خواهد کرد تا فرد دیگر که کل مطلوبیت آن کمتر است۰. بنابراین در حالت چشم پوشی مطلق یکسان، فردی که کل مطلوبیتش بیشتر است از نظر نسبت به مطلوبیت کل، از مطلوبیت کمتری چشم پوشی می کند و مابه ازای درآمدی که در این چشم پوشی از دست می دهد در مقایسه با فرد دیگر هرچند بیشتر است، اما نسبت به کل درآمدش نیز کمتر است؛ بنابراین گفته می شود عدالت مالیاتی در این حالت ماهیت تنازلی دارد نه تناسبی.

حالت دوم: چشم پوشی تناسبی یکسان

در این حالت اگر قرار باشد از دو فرد با سطح درآمد متفاوت به صورت تناسبی یک درصد معینی از کل مطلوبیت آن ها کم شود، فردی که مطلوبیت درآمدی اش بیشتر است، درصد یکسانی از مطلوبیت درآمد خود را چشم پوشی می کند؛ اما مابه ازایی که به صورت مالیات می پردازد بیشتر است. از نظر سهم در کل درآمد نیز بیشتر می پردازد، در این حالت، مالیات پرداختی فردی که درآمدش بیشتر است، نسبت به حالت چشم پوشی مطلق یکسان بیشتر است. در چشم پوشی تناسبی، مالیات حالت تصاعدی پیدا می کند و این نتیجه عدالت مالیاتی در این حالت است.

حالت سوم: چشم پوشی نهایی یکسان

در این حالت اگر قرار باشد از دو فرد با سطح درآمد متفاوت، به صورت پلکانی، مالیات برحسب چشم پوشی نهایی از مطلوبیت درآمد اخذ شود، فردی که درآمدش بیشتر است، در هر پله درآمدی، در ازای چشم پوشی یکسان از مطلوبیت نهایی مالیات بیشتری نسبت به پله قبلی پرداخت می کند و این پرداخت ها نسبت به فرد دیگر بیشتر و بیشتر می شود؛ یعنی فرد با درآمد بیشتر به مراتب بیشتر از حالت مالیات تناسبی مالیات می پردازد؛ به عبارت دیگر نرخ مالیاتی بر این مبنا بیشترین حالت تصاعدی به خود می گیرد. بطور خلاصه تا زمانی که یک فرد بیشتر از فرد دیگر درآمد دارد، فقط او مالیات می پردازد. وقتی درآمدهای آنها برابر شوند بعد از آن هردو یک میزان مالیات می پردازند؛ لذا این سوال همیشه مطرح است که در نظام مالیات بر درآمد کشور کدام یک از حالت های سه گانه معیار تدوین نظام و نرخ مالیات قرار گرفته است؟

فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی

فرار مالیاتی، اقدامی غیرقانونی است که یک فرد یا یک نهاد تعمدا انجام می دهد تا زیر چتر نظام مالیاتی قرار نگیرد و درنتیجه مالیات پرداخت نکند. در اکثر کشورهای جهان، افراد یا هر نهادی که از پرداخت مالیات فرار می کنند، در صورت شناسایی مجرم شناخته شده و مشمول جرائم سنگین می شوند. فرار مالیاتی می تواند به صورت عدم پرداخت مالیات یا پرداخت ناقص مالیات صورت گیرد؛ به عبارت دیگر، مودی مالیاتی چه اظهارنامه مالیاتی را پرکرده باشد یا نباشد می تواند متهم به فرار مالیاتی شود. برای تشخیص اینکه رفتار مودی از نوع فرار مالیاتی بوده است یا نه سازمان امور مالیاتی باید بتواند ثابت کند اقدام مودی مالیاتی در اجتناب از پرداخت مالیات یک اقدام عامدانه و با قصد و منظور بوده است. فرار مالیاتی در اصل یک اقدام غیرقانونی محسوب می شود؛ اما در اجتناب مالیاتی مودی می تواند راه های قانونی را در لابه لای قانون جستجو کند تا از میزان بار مالیاتی خود بکاهد. اکثر کشورهای جهان با اجتناب مالیاتی مواجه اند و مبالغ هنگفتی را به این دلیل از دست می دهند. این کشورها بین ۴ تا ۶ درصد تولید ناخالص داخلی را به عنوان اجتناب مالیاتی از دست می دهند. اگر همین درصد برای فرار مالیاتی در نظر گرفته شود می توان گفت که مالیات بالقوه این کشورها نزدیک به ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی از دست می رود. حال اگر همین رقم را برای ایران در نظر گرفته شود، اهمیت فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در کاهش درآمدهای مالیاتی کشور مشخص می شود. میزان مالیات کشور بین ۶ تا ۷ درصد تولید ناخالص داخلی است. جمع فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در کشور تقریبا دو برابر میزان مالیات دریافتی است. این نکته موید آن است که دولت در برنامه هفتم توسعه باید یک اقدام راهبردی برای بستن همه راه های فرار مالیاتی یا کاهش فرار مالیاتی انجام دهد و آن را از اولویت های نخست دولت در اصلاح نظام مالیاتی کشور اعلام کند.

راهکارهای کاهش اقتصادهای زیرزمینی و فرار مالیاتی

با توجه به مطالب گفته شده راهکارهای کاهش اقتصادهای زیرزمینی و فرار مالیاتی عبارتند از:

  • استفاده از هوش مصنوعی در شناسایی فعالیت های زیر زمینی و فرار مالیاتی
  • کاهش نقاط پرداخت مالیات در چرخه فعالیت های اقتصادی و انتقال آن به مراحل پایانی؛
  • افرایش ضریب احتمال کشف فرارهای مالیاتی؛
  • کاستن از تمامی پیچیدگی های قانون مالیاتی؛
  • افزایش شفافیت در بیان انواع جرائم مالیاتی و وضوح بیشتر آن در قانون مالیات؛
  • بهبود فضای کسب وکار با کاهش هزینه های تمکین مالیاتی.

این موارد اصلی ترین راهکارهای کاهش حجم اقتصاد زیرزمینی و به تبع آن، افزایش درآمدهای مالیاتی شناخته می شوند.

پیشنهادات سیاستی به منظور حل مسئله فرار و اجتناب مالیاتی

کاستی اصلی در نظام مالیاتی حاضر معدود بودن پایه های مالیاتی و نرخ مالیات نیست؛ لذا تعجیل در پرداختن به این مسائل بدون توجه به پیش نیازهای آن می تواند تبعات منفی به همراه داشته باشد. پیش نیاز اصلی برای رفع این کاستی ها و هموار کردن راه برای انجام اصلاحات گسترده، این است که ابتدا مسئله فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در نظام مالیاتی کشور برای همیشه حل شود؛ لذا نخستین و اولویت دارترین اقدام به منظور اصلاح نظام مالیاتی کشور، داشتن عزم قاطع دولت در شناسایی همه موارد فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی است. تخصیص بهینه درآمدهای مالیاتی برای ارتقای بهره وری دولت در انجام تکالیف حاکمیتی و شفاف سازی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی دولت، نقش کلیدی در افزایش سطح اعتماد مودیان مالیاتی نسبت به هزینه کرد موثر درآمدهای مالیاتی دولت و نیز جلب مشارکت داوطلبانه آن ها در پرداخت مالیات دارد.

جمع بندی

بر اساس آمارهای مقایسه ای بین المللی، بیشتر کشورها با معضل فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی مواجه اند که میزان آن برحسب درصد سهم در تولید ناخالص داخلی به طور متوسط بین ۱۰ تا ۱۲ درصد برآورد می شود. این در حالی است که میزان مالیات در ایران بین ۶ تا ۷ درصد برآورد شده است؛ لذا می توان ادعا کرد که در کشور به اندازه دو برابر مالیات دریافتی، فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجود دارد. از همین رو پژوهش حاضر به مفهوم مالیات و عدالت مالیاتی در ادبیات اقتصاد مالیاتی با تاکید بر ضرورت حل مسئله فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در برنامه هفتم توسعه پرداخت. فرار مالیاتی یک اقدام غیر قانونی است؛ اما در اجتناب مالیاتی مودی می تواند راه های قانونی را در لابه لای قانون جستجو کند تا از میزان بار مالیاتی خود بکاهد. پژوهش حاضر به منظور حل مسئله فرار و اجتناب مالیاتی پیشنهاد می کند تا درآمدهای مالیاتی برای ارتقای بهره وری دولت در انجام تکالیف حاکمیتی و شفاف سازی هزینه کرد درآمدهای مالیاتی بهینه سازی شوند.

این مطالعه در مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری توسط یدالله ابراهیمی فر در سال ۱۴۰۱ انجام شده است.

امتیاز کاربر ۰ (۰ رای)

مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌نگری سازمان برنامه و بودجه کشور

مركز پژوهش‌های توسعه و آينده‌نگری به‌منظور كمك به تحقق اهدافِ سازمان برنامه‌وبودجه كشور در زمينه توسعه و آينده‌نگری تأسيس گرديده است:

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا