اخبارمصاحبه اختصاصی

گشودن حلقه های تصمیم

محمد جلال، مسائل حکمرانی را در سه سطح تشخیص، تصمیم و اقدام صورت‌بندی می‌کند و ادراک حضوری اندیشکده ها از فرآیندهای تصمیم را توصیه می‌کند.

محمد جلال، عضو هیئت داوران نخستین جایزه ملی سیاستگذاری، آخرین جلسه از یک روز پرکار در وزارت اقتصاد را به جامعه اندیشکده ها اختصاص داد؛ تا معطوف به سال‌ها فعالیت اندیشکده ای در کنار مشغله‌هایی در جایگاه‌های تصمیم سازی کشور، به طرح ریزی نظام مسائل کشور بپردازد و سه سطح مسئله در نظام حکمرانی کشور را نشان دهد: تشخیص، تصمیم و اقدام. به زعم جلال اندیشکده ها در هر سه سطح کارکردهای بالقوه‌ای برای نظام تصمیم و حکمرانی کشور دارند؛ گرچه نیازمند بازشناخت فرآیندهای واقعی تصمیم و اقدام هستند. توصیه وی، ترسیم سازوکارهایی است برای حضور سیاست پژوهان و اندیشه ورزان در حلقه ها و جلسات تصمیم گیری کشور؛ البته بدون حق رای یا صحبت!

نظم گفتار، دقت در انتخاب کلمات و طبقه‌بندی منظم موضوعات در صحبت‌های جلال با مثال‌ها و مصداق‌های فراوان از فرآیندهای حکمرانی همراه بود. مختصری از این گفت‌وگوی ۹۰ دقیقه‌ای را در ادامه می‌خوانید.


به نظر شما پنج مسئله اساسی حاکمیت در سال ۱۴۰۱ چه بود؟

قاعدتا مسائل اقتصادی مهم‌تر از سایر مسائل بودند؛ اما همین مسائل اقتصادی نیز معلول و علامت مسائل ریشه‌ای دیگری هستند. به نظر من ریشه مسائل حاکمیت و به طور کلی ریشه مسائل کشور در سه سطح قابل دسته‌بندی هستند. سطح نخست، تشخیص است. به این معنا که نظام ادارکی از پدیده‌ها و مسائل کشور کیفیت قابل قبولی ندارد و تا حدی دچار اختلال است. خطا در تشخیص و نظام ادارکی کشور نیز جوانب متعددی دارد. زیرساخت‌ها، سامانه‌ها، بنیان‌های آماری، داده‌ها و اخبار می‌توانند به تشخیص و ادارک منجر شوند. اما مدیران ما به این فناوری و دانش نرسیده‌اند که چه زمانی کدام داده، خبر یا اطلاعی دارای اهمیت و اولویت است و چه زمانی باید از آن چشم بپوشند. بنابراین نظام عکس‌العمل آن‌ها نیز دچار اختلال می‌شود. ریشه این مسئله نیز به دلیل ضعفی است که در نظام داده و آمار کشور وجود دارد. توسعه زیرساخت‌های آماری و سامانه‌ای منجر به تامین داده‌های پایه‌ای خام می‌شود که می‌تواند از طریق تحلیل و تطبیق، منتج به تولید پیام‌های باکیفیت شود. بنابراین در سطح تشخیص، موتورهای تولید آمار و زیرساخت‌های تجزیه‌وتحلیل داده و آمار باید تقویت شوند؛ تا از گمانه و حدس به تحلیل و با سناریوسازی به تصمیم درست برسیم.

دومین سطح از مسائل که دولت و نظام حکمرانی با آن مواجه است، سطح تصمیم‌گیری است. پس از اینکه فرض کنیم به تشخیص‌های سالم و باکیفیت رسیدیم و ادارک ما دچار اختلال ناشی از داده‌های مخدوش نیست، باید بتوانیم از تزاحم و کنار هم قرار دادن حرف‌های صحیح، به تصمیم صحیح برسیم. هر تصمیم حاوی فرصت‌هایی است که در قبال هزینه‌هایی به دست می‌آید. از این رو هر تصمیم، انتخاب بین چند «یا» است. مسئله اکنون حاکمیت این است که بین «یا»های متعدد در هر حوزه نمی‌تواند انتخاب درستی کند و درباره اولویت بین انتخاب‌ها نمی‌تواند تصمیم بگیرد. بنابراین کشور همواره در وضعیت بدون تصمیم نگه داشتن امور به سر می‌برد! نقیصه‌های داده‌ای، تناقض در الگوها و انگاره‌های ذهنی، شرایط فشار تصمیم، پیش‌بینی‌ناپذیری نتایج و غیره از جمله ریشه‌های این وضعیت هستند. وضعیت خلا تصمیم، در نهایت منتج به تصمیمات اجباری و شتاب‌زده می‌شود؛ که معمولا تصمیمات باکیفیت و حساب‌شده‌ای نخواهند بود.

سومین سطح از مسائل کشور به حوزه اقدام مربوط است. پس از تشخیص و تصمیم، نحوه پیاده‌سازی تصمیمات نیز مهم است. مسئله امروز حاکمیت در حوزه اقدام، کمبود زیرساخت‌های نرم‌افزاری، نهادی و سازوکاری برای پیاده‌سازی تصمیمات است.

این سه سطح که به اختصار آن را علم، عزم و امکان می‌نامم، دارای به‌هم‌پیوستگی، درهم‌تنیدگی و تداخل مفهومی هستند. به طور مثال زمانی که شبکه ادارکی کامل نباشد، ناخواسته خطای تصمیم‌گیری نیز رخ می‌دهد یا وقتی با کمبود امکانات مواجه هستید، ناگریزید تصمیمات بی‌کیفیت‌تر بگیرید.

آیا در حل هر سه سطح مسئله‌ای که کشور با آن درگیر است، اندیشکده ها می‌توانند کارکرد داشته باشند؟

در سطح نخست، یعنی تشخیص، مجموعه‌ای از اندیشکده‌ها می‌توانند در تراز ساماندهی و کیفیت‌بخشی به نظام تشخیص و ادارک کشور کمک کنند و مسائل راهبردی را از مسائل رسانه‌ای تفکیک کنند و کشور را به سمت تشخیص درست اولویت‌ها سوق دهند. کیفیت‌بخشی به نظام ادارکی حکمرانی می‌تواند شامل مسئله‌شناسی، راهکارشناسی و ریشه‌شناسی باشد.

دومین سطح مسائل کشور نیز می‌تواند حوزه فعالیت دسته دیگری از اندیشکده‌ها باشد. اندیشکده‌ها می‌توانند در حوزه کیفیت‌بخشی به نظامات تصمیم‌گیری کشور تامل و به نظام تصمیم‌گیری کشور کمک کنند تا از وضعیت بی‌تصمیمی، رها کردن مسائل و ترس بیش از حد از تبعات تصمیم خارج شود. این ترس از تبعات تصمیم، یک معضل جدی در نظام تصمیم‌گیری کشور است. افراد ترجیح می‌دهند در سابقه خود هیچ دیکته‌ای وجود نداشته باشد اما تبعات یک تصمیم سخت هم دیده نشود! اندیشکده‌ها می‌توانند با ارائه تز، تئوری و مدل به افراد کمک کنند که شجاعانه تصمیماتی را اتخاذ کنند و کشور را از وضعیت بی‌تصمیمی نجات دهند. باید توجه داشت که کیفیت تصمیم زمانی مطلوب است که تبعات آن تصمیم خود فرد تصمیم‌گیرنده را متاثر کند. اکنون ساختار تصمیم‌گیری کشور شامل شوراها، کمیته‌ها، کمیسیون‌ها، هیئت وزیران و از این دست، مسیرهای تصمیمشان متوجه افراد تصمیم‌گیرنده نیست. همین امر کیفیت تصمیمات را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همین پنهان‌شدن رای در مجلس که به دلیل برداشتن فشار روانی رای از روی نماینده بوده است، تبعات دارد و بر نتیجه اثرگذار است. اندیشکده‌ها می‌توانند اصل متاثرشدن تصمیم‌گیرنده از تصمیم را جایگزین ساختارها و قوانین دست‌وپاگیر کنند و به تقویت تصمیم‌گیری کمک کنند.

در سطح سوم مسائل کشور که حوزه اقدام معرفی شد، اندیشکده‌ها در لایه‌های متعددی می‌توانند از طریق توانمندسازی یا امکان‌سازی برای دولت، فاصله بین عزم و اقدام دولت را به حداقل برسانند. به طور مثال توسعه نهادی دولت الکترونیک را از طریق طراحی امکانات، زیرساخت‌ها و کسب‌وکارهای لازم موجب شوند؛ یا از طریق تنظیم مقررات، دولت را توانمند کنند.

از آنجا که لزوما شنوندگی عام در بدنه حکمرانی وجود ندارد، اندیشکده‌ها باید روی مدیا و معیارهای انتقال یافته‌های خود به حاکمیت کار کنند تا بتوانند حق مطلب را ادا کنند. تفاوت اندیشکده با پژوهشکده در این است که از لایه علم و توصیف پدیده خارج می‌شود و برای به اثر رسیدن حرف نیز برنامه دارد.

به نظر شما اکنون اندیشکده های ایرانی چنین ظرفیتی دارند؟ با توجه به عضویت شما در هیئت داوران نخستین جایزه ملی سیاستگذاری، چقدر پروژه های راه‌یافته به مراحل بالاتر این جشنواره را در راستای حل این سه سطح از مسائل دیدید؟

اندیشکده‌ها در جایزه به عنوان شروع در سطح قابل قبولی ظاهر شدند، به خصوص که وزن‌دهی به برگزیدگان بر اساس به‌ثمررسیدن کارهایشان بود. اما برخی آموزه‌ها «رساندنی» نیستند که با حرف‌زدن، انتقال تجربه، مطالعه و امثالهم قابل انتقال باشند؛ بلکه «رسیدنی» هستند و باید درک شوند. به نظر من اندیشکده‌های منتخب باید بتوانند در جلسات تصمیم‌گیری یا سیاست‌گذاری کشور بدون اجازه صحبت‌کردن حاضر شوند و به آن درک حضوری از به اثر رسیدن یک سیاست نائل شوند. وقتی این ادارک حضوری ایجاد شود، سطح انتظارات آن‌ها از خودشان هم بالا می‌رود و به هر راه‌حلی رضایت نمی‌دهند.

اگر بخواهید ضمن آسیب شناسی نسبت اندیشکده ها و نظام حکمرانی، وضعیت مطلوبی را ترسیم کنید، به چه نکاتی اشاره می‌کنید. به خصوص در یک سال اخیر آیا اندیشکده ها تاثیر محسوسی در تشخیص‌ها، تصمیمات و اقدامات حاکمیت داشته‌اند؟

اتفاقی که در دولت سیزدهم شاهد بودیم، راهیابی مستقیم جِرم خوبی از اندیشه‌ورزان به بدنه دولت است؛ اما چون عمر آن طولانی نیست برای ارزیابی آن زود است. ولی می‌توان حدس زد که به تاثیرات مثبت برسیم؛ چراکه افراد در هر ترازی اعم از رئیس‌جمهور، وزیر، مدیر و غیره، متاثر از اطرافیان خود هستند و وقتی جریان منابع انسانی اطراف یک فرد از اندیشه‌ورزان هستند، تصمیمات فرد نیز موثر از همان حلقه نزدیکان می‌شود. افرادی که جذب دستگاه‌ها می‌شوند اگر وزن کارشناسی داشته باشند، با تغییرات سیاسی نیز جابه‌جا نمی‌شوند و می‌توانند ایده‌های سیاستی خود را دنبال کنند.

پنج فرد یا اندیشکده که در همین سه سطح یا فراتر از آن بتوانید به عنوان الگو معرفی کنید، کدام‌ها هستند؟

مهندس صابر میرزایی در مرکز همکاری‌های تحول و پیشرفت که ساختاری حاکمیتی است، تراز و الگوی خوبی برای سایر افراد هستند و نیروهای بسیاری نیز تربیت کرده‌اند. افرادی جذب‌شده در ساختاری که ایشان طراحی کرده بودند، از این جهت که امکان مواجهه واقعی‌تر با مسائل را پیدا می‌کنند و با پیگیری مسئله پخته می‌شوند، معمولا تبدیل به فرد صاحب‌نظر در حوزه خودشان می‌شوند. همچنین اندیشکده ایتان به عنوان یکی از قدیمی‌ترین اندیشکده‌ها یک الگوی بالفعل است. اندیشکده حکمرانی شریف نیز زیرساخت‌های خوبی دارد. همچنین مرکز پژوهش های مجلس به عنوان بازوی همفکری و سیاستی مجلس جایگاه خاصی دارد که فرمایشی و نمایشی نیست. گرچه قانون به تنهایی منتج به حل مسئله نمی‌شود اما از نظر ساخت سیاستی در زمینه قوانین، ارزشمند و اثربخش است.

توصیه شما برای سال ۱۴۰۲ چیست؟

حتما مسئله تامین مالی منجسم در نظامات اندیشکده‌ای ما جدی است. در کشور هنوز تعریف نشده است که اندیشه‌ورزی شغل است یا نوعی سرگرمی سالم یا ابزاری برای پیگیری دغدغه؟ اگر شغل است، ابزار پایداری آن چیست که متاثر از ساختارهای سیاسی دچار تنش نشود؟ با روشن شدن وضعیت تامین مالی اندیشکده‌ها، این سوالات و بسیاری سوالات دیگر اعم از نیروهای مستقر و پایداری شغلی پاسخ داده می‌شود.

این گفت و گو مربوط به مجموعه گفت و گوهای «بررسی وضعیت زیست بوم اندیشه ورزی کشور در سال ۱۴۰۱» است که در سومین سالنامه جامعه اندیشکده ها منتشر شده است.

اخبار

اخبار و رویدادهای اندیشکده‌های ایران را در این صفحه دنبال کنید. مشاهده سایر اخبار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا