یادداشت سیاستی

برزیل و چین؛ از شراکت تجاری تا اتحاد راهبردی

دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی، شناخت روابط راهبردی برزیل و چین را مقدمه جهت شناخت قرارداد 25 ایران و چین می‌داند.

در این یادداشت مشارکت راهبردی چین و برزیل را مورد واکاوی قرار می‌دهیم؛ چراکه در میان کشورهای در حال توسعه، برزیل داعیه رهبری ابتکار موسوم به همکاری جنوب-جنوب را دارد و از یک دهه اخیر تاکنون همواره جزء ده اقتصاد برتر جهان به شمار می‌آید. سیاست تجاری برزیل عمدتا بر مبنای حمایت از کالای داخلی و توسعه تجارت با جهان سوم استوار است؛ لذا شناخت روابط استراتژیک این دو قدرت نوظهور اقتصادی می‌تواند به شناسایی ابعاد و منافع سند راهبردی ایران و چین در عرصه اقتصادی کمک کند.

دیپلماسی تجاری برزیل و چین

برزیل دارنده بزرگترین GDP و پرجمعیت‌ترین سرزمین آمریکای لاتین بوده و کشوری در حال توسعه با پتانسیل عظیم اقتصادی است. چین به عنوان متحد برزیل در گروه قدرت های نوظهور اقتصادی موسوم به بریکس به روابط و همکاری دوستانه خود با برزیل اهمیت زیادی می‌دهد. چین مشخصا چنین روابطی را در چارچوب همکاری جنوب-جنوب می‌داند. از زمان برقراری روابط چین و برزیل در سال ۱۹۷۴، دو کشور روابط خود را در زمینه های مشترک سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی به آرامی توسعه داده‌اند و در بسیاری از موضوعات مهم بین المللی دیدگاه‌های مشابهی دارند.

آمار دیپلماسی تجاری برزیل و چین نشان می‌دهد در یک دهه اخیر چین از یک شریک اقتصادی به یک متحد راهبردی برای برزیل در عرصه تجارت کالا و خدمات تبدیل شده است. پنج محصول عمده صادراتی برزیل به جهان در سال ۲۰۱۹ عبارت بودند از:

  • سویا، به ارزش ۲۶.۱ میلیارد دلار
  • نفت خام به ارزش ۲۴ میلیارد دلار
  • سنگ‌آهن به ارزش ۲۳ میلیارد دلار
  • ذرت به ارزش ۷ میلیارد دلار
  • سولفات و کود کشاورزی به ارزش ۷ میلیارد دلار

جالب اینجاست که از مجموع ۲۳۰ میلیارد دلار تجارت کالایی برزیل، ۶۳.۵ میلیارد دلار را صادرات چین به برزیل تشکیل می‌دهد. این میزان به این معناست که ۲۷.۶ درصد از کالای صادراتی برزیل وارد بندرهای چین می‌شود. این میزان و درصد، قریب به دو برابر حجم صادرات برزیل به ایالات متحده است.

این روند را در واردات هم شاهد هستیم، ۵ محصول عمده وارداتی برزیل عبارتند از:

  • محصولات پتروشیمی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار
  • قطعات خودرو به ارزش ۶.۱۹ میلیارد دلار
  • نفت خام به ارزش ۴ میلیارد دلار
  • مدارهای مجتمع یا آی سی به ارزش ۳.۸۳ میلیارد دلار
  • سموم و آفت‌کش‌های شیمیایی به ارزش ۳.۷۵ میلیارد دلار

از میان ۱۷۷ میلیارد دلار واردات کالا به برزیل نیز چین به تنهایی ۲۰.۵ درصد از کالای برزیل را تامین می‌کند که حجمی حدود ۳۶ میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است.

لازم به ذکر است که این رتبه بندی و درصدها در دهه اخیر تقریبا ثابت است و علی‌رغم تغییرات در حجم تجارت دوجانبه، چین در روندی پایدار مهمترین شریک تجاری برزیل در عرصه تجارت کالا محسوب می‌شود.

تداوم مبادلات و همکاری ها با چین علیرغم تغییردولت ها در برزیل

روند ثابتی که پیش از این به آن اشاره شد، به این معناست که دو کشور دارای روابطی بر مبنای همکاری راهبردی هستند؛ زیرا علی‌رغم تغییر دولت های چپ گرای میانه از جمله دولت لولا داسیلوا و دوران زمامداری خانم دیلما روسف که میراث دار سیاست های لولا داسیلوا بود، اکنون در دوران رئیس جمهور راست گرای برزیل یعنی ژایر بولسونارو نیز دیپلماسی تجاری دو کشور الگوی مشابهی را نشان می‌دهد.

برای اثبات مدعای فوق می‌توان به نقطه عطف روابط دو کشور اشاره کرد، یعنی سال ۲۰۱۲ که سطح روابط دو کشور به «مشارکت راهبردی جامع» ارتقا یافت. به این منظور گفتگوی استراتژیک بین المللی بین وزرای امور خارجه دو کشور برگزار شد که در نهایت به تدوین برنامه همکاری ده ساله (۲۰۱۲-۲۰۲۱) منجر شد. سندی که حتی دولت راست گرای افراطی جدید برزیل نیز متوجه شد که فاصله گرفتن برزیل از بزرگترین شریک تجاری خود، منافع اقتصادی برزیل را دچار چالش جدی می‌کند. با توجه به اهمیت راهبردی روابط برزیل و چین چه از نظر دوجانبه و از منظر جهانی.

در یک روند کلی، ارزش کل تجارت برزیل و چین در قرن ۲۱ به سرعت افزایش یافته و از ۳.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به ۹۸.۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ رسیده است.

سرمایه گذاری مستقیم چین در برزیل

برای تقویت رشد اقتصادی برزیل، همکاری دو کشور در تمامی زمینه ها لازم است. چین یکی از منابع اصلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در برزیل، به ویژه در زمینه زیرساخت ها (تولید انرژی، بندرها و مناطق ریلی) و در بخش نفت و گاز است.

جدول ۱، جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) چین در کشورهای منتخب در سال ۲۰۱۸ را نشان می‌دهد.

جدول ۱

درصد میلیارد دلار کشور
۱۵.۷۵% ۱۶۹.۸۶ ایالات‌متحده
۸.۴۲% ۹۰.۸۲ استرالیا
۷.۱۳% ۷۶.۹۴ بریتانیا
۵.۶۵% ۶۰.۸۹ سوئیس
۵.۲۹% ۵۷.۰۴ برزیل
۴.۹۳% ۵۳.۱۷ کانادا
۳.۸۱% ۴۱.۱۱ آلمان
۲.۹۷% ۳۲.۰۷ سنگاپور
۲.۲۵% ۲۴.۳۱ فرانسه
۲.۲۰% ۲۳.۷۵ روسیه
۵۸.۴۱% ۶۲۹.۹۶ مجموع FDI چین در کشورهای فوق
۱۰۰.۰۰% ۱۰۷۸.۴۷ مجموع کل FDI چین

همکاری های مالی دو کشور نیز در سطوح دوجانبه افزایش داشته است. اکنون چندین بانک چینی در برزیل فعالیت می‌کنند و در ژوئن ۲۰۱۵، دو کشور تصمیم به ایجاد صندوق همکاری برزیل و چین برای تقویت ظرفیت تولید گرفتند. بودجه تخصیص یافته این صندوق بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار باهدف ارتقاء سرمایه گذاری در زیرساخت ها و تدارکات، انرژی، معدن، تولید و کشاورزی است.

منافع بلندمدت همکاری راهبردی برای دو کشور

اگرچه از دیرباز ایالات متحده و اروپا شرکای سنتی برزیل بودند، در سال ۱۹۹۹ این کشور دچار بحران اقتصادی شدیدی شد که باعث شد تغییر راهبرد دیپلماسی تجاری برزیل، توسط رئیس جمهور وقت برزیل «هنریکه کاردوسو» در دستور کار سیاست خارجی این کشور قرار گیرد.

وی بر تنوع شرکای تجاری و توسعه همکاری ها با کشورهای بزرگ در حال توسعه به عنوان هدف اصلی کشور تاکید کرد. تجلی این تغییر بیشتر در دوران رئیس جمهور لولا داسیلوا صورت گرفت، وی در میان کشورهای در حال توسعه ایجاد روابط مستحکم با چین را ترجیح داد. این هدف اساسا به این دلیل بود که روابط نزدیک‌تر با پکن، برزیل را قادر می‌سازد تا آرزوی خود را برای ایجاد یک نظم جهانی چندقطبی جهت ایجاد ائتلافی میان کشورهای در حال توسعه در نهادهای اصلی چندجانبه محقق کند. این همکاری راهبردی می‌تواند در راستای ارتقاء همکاری جنوب-جنوب و تقویت استقلال سیاست های برزیل در نظام بین الملل باشد.

ارتباط چین و برزیل متفاوت با سایر اعضای بریکس، از جمله روسیه و هند است. برزیل بزرگترین کشور در حال توسعه در نیمکره غربی و چین بزرگترین کشور در حال توسعه در جهان است. از نظر جغرافیایی، برزیل از چین فاصله بسیار دارد و هیچ درگیری تاریخی، تهدید امنیتی یا اختلافات ارضی میان دو کشور وجود ندارد. همان‌گونه که پیش از این اشاره شد دو کشور روابط رسمی دیپلماتیک را در سال ۱۹۷۴ برقرار کردند اما این روابط به یک همکاری استراتژیک در سال ۱۹۹۳ و در سال ۲۰۰۴ به یک «مشارکت استراتژیک همه جانبه و همیشگی» ارتقا یافت؛ مشارکتی که در آن چین پشتیبانی خود را از شریک بین المللی خود در هر شرایط فراهم می‌کند. بالاترین نماد این همکاری ها نیز سند مشارکت راهبردی جامع دو کشور است که در سال ۲۰۱۲ امضا شد.

نتیجه‌گیری

برزیل به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای در حال توسعه در نیمکره غربی، اولین کشور آمریکای لاتین بود که مشارکت استراتژیک جامعی را با چین ایجاد کرد. به علاوه، این دو کشور در حال توسعه، در چندین سیستم چندجانبه بین المللی مانند سازمان ملل، بریکس (برزیل، آفریقای جنوبی، هند و چین) و گروه ۲۰ (G20) همکاری دارند.

از طرفی، چین برای حفظ توسعه اقتصادی خود به منابع طبیعی نیاز دارد؛ زیرا مجبور است جمعیت زیادی را تغذیه کند و برای این امر نیاز به واردات محصولات غذایی اولیه و کشاورزی از برزیل دارد. در این زمینه منابع طبیعی بی‌کران برزیل کلید حیات اقتصاد چین است. در مقیاس جهانی، چین علاقمند ‌است که همکاری جنوب-جنوب را گسترش دهد و به این وسیله بتواند شبکه ای قوی از متحدان ایجاد کند تا در آینده به عنوان یک نیروی ضد سلطه ایالات متحده عمل کنند.

به طور خلاصه، برزیل و روسیه به دلیل دارا بودن ویژگی های سیاسی و اقتصادی ممتاز، برای چین از اهمیت بیشتری برخوردار شده‌اند. این واقعیت که این کشور پهناور یک نیروگاه بزرگ کشاورزی، دارای منابع عظیم معدنی و بازار داخلی قابل توجهی است و از همه مهمتر از نفوذ منطقه ای قابل‌توجهی برخوردار است، برزیل را تبدیل به متحدی استراتژیک کرده و امضای سند جامع همکاری راهبردی دو کشور در سال ۲۰۱۲ به ابزاری برای افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی چین و برزیل در قرن ۲۱ تبدیل شده است. اتفاقی که می‌تواند برای کشور پهناور، غنی و قدرتمند جمهوری اسلامی ایران نیز رخ دهد و گامی مثبت در جهت تغییر سلطه سیاسیتجاری غرب بر کشورهای جنوب یا جهان سوم باشد.

پی‌نوشت: یادداشت «برزیل و چین؛ از شراکت تجاری تا اتحاد راهبردی» توسط امیرمحمد رئیسیان، پژوهشگر میز آمریکای لاتین دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع)، تحریر شده است.

یادداشت

یادداشت های سیاستی اندیشکده های ایران را در این صفحه دنبال کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا