راهبردهای مقابله با تهدیدات دولت سعودی در حوزه اقتصاد سیاسی
مسیر بیکنارگذر؛ اقتصاد سیاسی مواجهه ناگزیر ایران و شورای همکاری خلیج فارس
بر خلاف دیدگاه مرسوم در ایران، شواهد موجود، خصوصا پس از مرگ ملک عبدالله، نشان میدهد که دولت سعودی به تهدیدی مستقل از آمریکا برای ایران تبدیل شده است. استفادهی عربستان از قیمت نفت برای ضربه زدن به اقتصاد ایران نمونهای از این موضوع است. جدایی ایران از اخوان المسلمین مصر و نیز فاصله نسبی ایران از جنبش حماس ریشه در اقتصاد سیاسی ارتباطات این گروهها با عربستان و دولت های خلیجی دارد. به نظر میرسد لازم است ایران رویکرد خود را در مقابله با جبهه خلیجی منسجم تر نماید و راهبردهایی ویژه برای آن اتخاذ نماید.
ضرورت و اهداف پژوهش
بر اساس یک نگرش سنتی در ایران، دولت سعودی نه به عنوان موجودیتی مستقل، بلکه به عنوان یک عامل منطقه ای آمریکا محسوب میشود. علت غلبه این نگرش در ایران، رایج بودن رویکرد ژئوپلتیک در فهم معادلات منطقه است. در این رویکرد که بنیاد دانش های دفاعی بر آن است، جغرافیای سیاسی کشورها در نظر گرفته میشود، اما عناصر قدرت سیال و فرار مورد توجه قرار نمیگیرد. این در حالی است که دو عنصر قدرت کشورهای حاشیه خلیج فارس، یعنی «دلار» و «دین»، به آسانی از مرزهای جغرافیایی عبور میکند و در ادبیات ژئوپلتیک قابل تحلیل نیست. این عناصر را در حوزه اقتصاد سیاسی میتوان تحلیل نمود. هدف این پژوهش شناخت راهبردهای عربستان برای تقابل با ایران در حوزه اقتصاد سیاسی است.
اقتصاد سیاسی استقلال عربستان و شورای همکاری خلیج فارس از آمریکا
استقلال عربستان و متحدان خلیجی آن از آمریکا را در دو مورد به خوبی میتوان مشاهده نمود. مورد اول مربوط به ماجرای «بهار عربی» است. در آن زمان آمریکا در اندک زمانی رژیم های هم پیمانش را در شمال آفریقا تنها گذاشت. اما خلیجی ها با هزینه چند ده میلیارد دلار در طی دو سال، توانستند سیاستهای مورد نظر خود را در آنجا پیادهسازی کنند.
مورد دوم نیز برجام بود. سعودی ها در مورد برجام تصمیم گرفتند در صورت کاهش فشار آمریکا بر ایران، این فشار را با استفاده ابزاری از قیمت نفت جایگزین نمایند. بدین ترتیب، در تیر ماه سال ۱۳۹۷ با اشباع بازار نفت توسط سعودی ها، قیمت نفت چهل دلار سقوط کرد. هدف عربستان از این اقدام، کاهش درآمدهای نفتی ایران و ایجاد فشار به دولت ایران بود. عربستان این کار را قبلا در سال ۱۹۸۵ برای ضربه زدن به شوروی نیز انجام دادهبود. در آن سال عربستان تولید نفت خود را چهار برابر کرد و به تبع آن، قیمت ها یک چهارم شد. چهار سال بعد، شوروی فروپاشید و هدف مورد نظر سعودی ها و آمریکایی ها محقق شد. اما شواهد نشان میدهد که این بار عربستان با تعریفی مستقل از منافع خود وارد این بازی شدهاست و اقدام او میتواند حتی برای آمریکا هزینه ایجاد کند.
جبهه عربستان و دولت های خلیج، با اتکا به حدود ۱.۵ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی خود، حتی تلاش هایی برای اثر گذاری بر سیاست خارجی آمریکا و اروپا نیز شروع کردهاند. البته آنها شاید نتوانند در تعیین سیاست های جهانی هم پیمانان غربی خود تاثیرگذار باشند، اما دست کم در حوزه مسائل منطقه ای، به تعریفی مستقل از منافع و اهداف دست یافتهاند.
اقتصاد سیاسی رفتار اخوان المسلمین و جنبش حماس بین دو قطبی ایرانی – سعودی
جدایی اخوان المسلمین از ایران در تعاملات اقتصادی آن با عربستان و دولتهای خلیجی ریشه دارد. سران اخوان اذعان دارند که عدم تمایل اخوان برای تقویت روابط با ایران به دلیل اثر حتمی آن در قطع روابط با عربستان است. بسیاری از مهره های کلیدی فعال در عرصه های اقتصادی و اجتماعی تشکیلات اخوان المسلمین تصریح میکنند که هرگونه تعامل با ایران در هر عرصه ای منجر به محدودیت کامل فعالیت ها در بستر عظیم و راهبردی حاشیه خلیج فارس خواهدشد. بنابراین وابستگی راهبردی اخوان به عربستان و سایر دولتهای خلیج فارس، مانع اصلی نزدیک شدن آن به ایران است.
در مورد جنبش حماس –که شاخه ای از اخوان محسوب میشود– نیز اوضاع مشابه است. البته بر خلاف اکثر جنبش های اخوانی، عربستان نقشی تأسیسی در شکلگیری اخوان در فلسطین (جنبش حماس) داشتهاست. گام های ابتدایی تاسیس اخوان در اراضی فلسطینی حاصل تلاشهای شیخی سلفیمشرب به نام سلیم شراب بود. وی به اتکای روابطی که با نخبگان سیاسی و اقتصادی حاضر در عربستان داشت باجلب حمایت قدرتمند آنان موفق شد در دهه ۷۰ میلادی سازمان خیریه ای به نام «المجمع الاسلامی» را تشکیل دهد. این سازمان در همان زمان تبدیل به قدرتمندترین سازمان خیریه داخل فلسطین شد و زیرساخت های اجتماعی تاسیس جنبش حماس را فراهم کرد. نقش شراب و دیگر شخصیت های فلسطینی- سعودی کلیدی حاضر در مجمع اسلامی، سبب شد که از همان بدو امر پیوند فکری، ساختاری و مالی منحصربهفردی میان این شاخه اخوان و عربستان برقرار شود. عربستان و شورای همکاری خلیج فارس تا مدتها اصلیترین و کلیدیترین منبع مالی حماس بودند. بنابراین در این مورد نیز، تعاملات ایران و جنبش حماس تحت تاثیر روابط اقتصادی با عربستان است.
راهبردها و پیشنهادها
به نظر میرسد برای رویارویی بهتر ایران با مسئله عربستان و شورای همکاری خلیج فارس لازم است ساختار تصمیم گیری و اقدام در این حوزه انسجام بیشتری پیدا کند. به علاوه، قرارگاه تصمیم گیر در این حوزه باید اولا قادر به طراحی سناریوهای اقتصادی بوده و ثانیا مهارت های تعامل با بازیگران ایدئولوژیک و غیرمسلح فرودولتی را درون قلمروهای جبهه روبرو داشته باشد.
جمعبندی
عربستان در حال حاضر در منطقه به عنوان کنش گری متحد با آمریکا، اما مستقل از آن عمل میکند. رویارویی عربستان با ایران در حوزه اقتصاد سیاسی یکی از نمودهای این استقلال رای و عمل است. برنامه ریزی عربستان برای افزایش تولید نفت و در نتیجه کاهش قیمت جهانی آن، برای پایین آمدن درآمدهای ارزی ایران یکی از مصادیق این تقابل است. نمونه دیگر این رویارویی را میتوان در ایجاد فاصله بین ایران و گروه های اسلام گرای سنّی مانند اخوان المسلمین و حماس به جهت دریافت کمک مالی و راهبردی از عربستان ملاحظه نمود. بنابراین برای شناخت و تحلیل رفتار عربستان و شورای همکاری خلیج فارس در برابر ایران باید منافع این جبهه را به صورت مستقل از آمریکا مورد بررسی قرارداد.
این مطالعه در اندیشکده مرصاد با همکاری حمید عظیمی در سال ۱۳۹۷ انجام شدهاست.
محصولات مرتبط: