راهبردهای مقابله با طرح معامله قرن با تمرکز بر نقش فلسطینیان مهاجر
دوگانگی بخش ضفاوی و غزاوی فلسطین در قبال معامله قرن و نقش فلسطینیان مهاجر
با ارائه طرح معامله قرن، اختلاف نظرهای جدی در موضعگیری های دو بخش ضفاوی (فلسطینیان کرانه باختری) و غزاوی (فلسطینیان غزه) فلسطین نسبت به این طرح دیده میشود. بخش غزاوی به خاطر بهبود نسبی شرایط زندگی در غزه در صورت اجرای این طرح، مخالفت کمتری نسبت به بخش ضفاوی دارد. در این میان اهمیت مهاجران فلسطینی بسیار بیشتر از بخش داخلی فلسطین است چرا که تاکنون هیچ پیشنهاد رضایتبخشی در قبال حق بازگشت و یا پرداخت جایگزین مالی مناسب برای بهبود شرایط آنها مطرح نشده است. ازاینرو استفاده از پتانسیل این بخش از فلسطینیان برای مقابله با طرح معامله قرن اهمیتی دوچندان مییابد.
ضرورت و اهداف پژوهش
امروز میتوان گفت که لاینحلترین مشکل پیش روی مذاکرات صلح فلسطینی- اسرائیلی موضوع «حق بازگشت آوارگان» است که فلسطینیان مهاجر اصلیترین داعیهداران و ذینفعان آن هستند. به نظر میرسد که این موضوع از معدود مسیرهایی است که میتواند سناریوهای خطرناک طراحی شده در قالب معامله قرن را به شکست بینجامد. بر این اساس، هدف این پژوهش، تدوین راهبردهایی برای مقابله با طرح معامله قرن با تمرکز بر فعالسازی نقش فلسطینیان مهاجر است.
اهمیت موضوع آوارگان فلسطینی
تقریبا میتوان گفت که به جز انقلاب اسلامی ایران تنها عامل قدرتمندی که میتواند مانع نهایی شدن طرح صلح اعراب و اسرائیل گردد موضوع آوارگان است و سایر موضوعات کلیدی مناقشهآمیز بین اسرائیل و فلسطینیان یک به یک رفع شدهاند. بهعنوان مثال یکی از مناقشات اصلی به رسمیت شناختن اصل وجود اسرائیل بود که از سال ۱۹۸۲ مورد پذیرش جهان عرب قرار گرفت. مورد دیگر، وضعیت دفاعی و امنیتی دولت آتی فلسطین بود که این مورد هم در مذاکرات سال ۲۰۰۰ مورد توافق قرار گرفت و بنا شد که دولت آتی فلسطین بدون سلاح سنگین باشد و تن به نظارت اسرائیل بر گذرگاههای مرزیاش دهد. دیگر مسئله مورد مناقشه اصرار اسرائیل بر مبادله پنج درصد از کرانه غربی با زمینهای کمارزش اشغال شده توسط اسرائیل بود. در این مورد هم، رئیس جمهور کنونی فلسطین مجبور خواهد شد برای استمرار پانصد میلیون دلاری که سالانه از ایالات متحده برای اداره دولت دریافت می کند، ده درصد از خاک کرانه را به اسرائیل واگذار نماید.
اما در مسئله آوارگان، اسرائیل حاضر به پذیرش بازگشت چیزی بیش از صد هزار نفر از آوارگان (یعنی ۲ درصد) نشده و پیشنهاد جبران مالی به جای حق بازگشت آوارگان نیز به دلیل پیچیدگی های اقتصادی غیرقابل رفع، هیچگاه مورد قبول دولت فلسطین قرار نگرفته است. لذا تنها مسئله آوارگان مانده است که به دلیل تبعات کلان اقتصادی و سیاسی، راهحل سرراستی برای آن وجود ندارد.
وضعیت آوارگان فلسطینی در کشورهای میزبان آنها
بررسی وضعیت مهاجران فلسطینی در طی سالها نشاندهنده ایجاد مشکلات و تجاربی ناگوار برای کشورهای میزبان است. کشورهای اردن، لبنان، کویت، عراق و سوریه هر یک در مقطعی شاهد این تجارب بودهاند. تلاش چریکهای فلسطینی برای سرنگون ساختن ملک حسین در اردن، تاثیر سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در شکل گرفتن جنگ داخلی لبنان و جانبداری ساف از تجاوز صدام در کویت از جمله این تجارب ناگوار هستند.
تا قبل از تجربه کویت (حمایت فلسطینیان از تجاوز صدام به کویت) وضعیت فلسطینیان در برخی کشورها نسبتا مناسب بود. در این کشور وضعیتی بسیار مناسب برای مهاجران فلسطینی ایجاد شده بود و آنها جایگاهی مستحکم در ساختار قدرت یافته و حتی نیمی از پست های مدیریتی میانی در اقتصاد کویت را در اختیار گرفته بودند. در امارات فلسطینیان به غیر از شغل های دولتی و سیاسی در مابقی حوزه های اقتصادی میتوانستند فعالیت کنند. در عربستان نیز با اینکه مهاجران فلسطینی در طبقه متوسط رو به پایین فعالیت داشتند، اما طبق گفته تحلیلگران سعودی رفتار آنها سازگارتر و بیحاشیهتر از دیگر مهاجران بوده است. البته این وضعیت مناسب، تبعات نامطلوبی نیز داشت و میل به بازگشت فلسطینیان از ۹۳ درصد به حدود ۵۰ درصد رسیده بود. اما بعد از اتفاقی که در کویت افتاد، بیش از سیصد هزار فلسطینی از عربستان اخراج شده و امیدها برای ایجاد وطنی جایگزین برای فلسطینیان آواره در یکی از کشورهای شبه جزیره عربستان عملا بر باد رفت.
بررسی نقش بخش های ضفاوی و غزاوی فلسطین در معامله قرن
تحمل فلسطینی ها در برابر محاصره و جنگ روز به روز کمتر میشود. به نحوی که تا قبل از موضعگیری ترامپ در مورد انتقال پایتخت اسرائیل به قدس، گرایش به مبارزه مسلحانه در جامعه فلسطینیان باقیمانده در فلسطین به حدود ۲۰ درصد رسیده بود. اگرچه بعد از این اظهار نظر این گرایش به حدود ۳۸ درصد رسیده و فضای مبارزه در جامعه فلسطینیان داخل به تبع اقدامات ترامپ رشد یافته است، اما همچنان عمق نارضایتی جامعه فلسطینیان خارجی بیشتر است. چرا که تاکنون هیچ پیشنهاد رضایتبخشی در قبال حق بازگشت و یا پرداخت جایگزین مالی مناسب مطرح نشده است.
در جامعه داخلی نیز بخش ضفاوی فلسطین (کرانه باختری) که به اردن نزدیک است، نارضایتی بیشتری نسبت به مذاکرات صلح دارد. در طرح ارائه شده بناست که ۷۲۰ کیلومتر مربع از صحرای سینا توسط مصر به غزه داده شود و در ازای آن اسرائیل به همان اندازه از صحرای نقب را به مصر بدهد؛ که نارضایتی کمتر بخش غزاوی فلسطین (غزه) که به مصر نزدیک است را به همراه دارد. جبهه اسرائیلی امیدوار است که با انجام این طرح وحدت ملی فلسطینیان کاهش یابد و دو خرده هویت وابسته به مصر و اردن ایجاد شود. علاوه بر آن با افزایش وزن سیاسی بخش غزاوی، مسیر پذیرش مذاکرات سازش نیز هموارتر شود.
تقویت نقش شتات فلسطینی (آوارگان خارج از فلسطین) در بهبود شرایط کنونی فلسطین
شتات فلسطینی میتوانند کلید خروج پرونده فلسطین از بن بست کنونی به نفع محور مقاومت باشند. در حوزه اقتصادی برای تحرکبخشی به جنبش های فلسطینی میتوان مسیر منابع مالی فلسطینیان ساکن در کشورهای حوزه خلیج فارس را بازگشایی کرد. در حوزه سیاسی ایجاد ساختارهایی برای نمایندگی سیاسی آوارگان فلسطینی یکی از ایدههایی است که موجب بسیج ظرفیتهای منحصر به فرد فلسطینیان خلیج فارس جهت پشتیبانی از مقاومت داخلی فلسطین میشود. این ساختارها میتوانند بستری جهت تشکلیابی، هویتبخشی و جهتدهی به تودههای فلسطینیان خارج از فلسطین باشند. مسئله مهم در این رابطه اینست که عربستان سعودی به عنوان یکی از کشورهای دارای بیشترین تعداد مهاجران فلسطینی به علت مخالفت شدید با انسجام و کنشگری مهاجران داخلیاش، به راحتی تن به ایجاد چنین پایگاههایی نخواهد داد. از این رو کشورهای لبنان و سوریه در وهلهی اول میتوانند مناسبترین گزینهها برای شروع این طرح باشند. کویت، قطر و اردن نیز میتوانند کشورهایی بعدی برای ایجاد این ساختارها باشند. با شکلگیری این ساختارها در این کشورها، عربستان نیز مجبور به پذیرش این مدل خواهد شد و در صورت امتناع، زمینه انسجام و تحرک جامعه فلسطینی در برابر اقدامات عربستان فراهم میشود.
جمعبندی
لاینحل ماندن مسئله حق بازگشت، باعث شده که مهاجران فلسطینی یکی از موانع قدرتمند در اجرای طرح صلح اعراب با اسرائیل باشند. شرایط نامناسب آوارگان فلسطینی طی سالها باعث نارضایتی بیشتر آنها از طرح صلح نسبت به فلسطینیان داخل فلسطین شده است. در این شرایط بازگشایی مسیر منابع مالی از فلسطینیان مهاجر به داخل فلسطین موجب تحرکبخشی به جنبشهای فلسطینی خواهد شد. از طرفی ایجاد ساختارهایی برای نمایندگی سیاسی مهاجران فلسطینی، قدرت سیاسی این گروه را در تصمیمگیریهای سیاسی افزایش میدهد و با توجه به نارضایتی عمیق این گروه از فلسطینیان نسبت به طرحهایی همچون طرح صلح، تصویب و پذیرش چنین طرحهایی را با مشکل مواجه خواهد ساخت.
این مطالعه در اندیشکده مرصاد با همکاری حمید عظیمی در سال ۱۳۹۷ انجام شده است.
محصولات مرتبط: