یادداشت سیاستی

خصوصی سازی آموزش و تحریف از اندیشه امام ره

این یادداشت، تلخیص نوشتاری با عنوان «ما و هفت تپه تحریف» از مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است که تفاوت ماهوی مدارس غیرانتفاعی کنونی با اندیشه امام راحل ره در این خصوص را مرور کرده است.

آنچه در بیش از سه دهه گذشته به نحو جدی مناسبات حیات اجتماعی ایرانیان را با شدت و ضعف در دوره های زمانی مختلف تحت تأثیر خود قرار داده، نظامی است که با جهت گیری خاص فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در قالب مجموعه سیاست های اقتصادی تَعَین یافته است؛ «کاپیتالیسم» یا ترجمه نارس آن «سرمایه داری».

بعد از گذشت حدود یک و نیم دهه از اجرای سیاست های مرتبط با اصل ۴۴ و نحوه اجرای دولت های مختلف در خصوصی سازی بخش‌های مختلف اجتماعی و عمومی، ارزیابی عدالت گرا از آنچه این بسته سیاستی بر مناسبات اجتماعی و اقتصادی (فارغ از نیت های خوب طراحان) سرزمینمان رقم زده، حائز اهمیت است.

لازم به ذکر است برخلاف تصور برخی سیاسیون، آثار منفی آنچه اجرای این سیاست های اقتصادی رقم زده است، با تکمله هایی در حوزه سیاست و فرهنگ و امور اجتماعی تسکین یا کاهش نمی‌ یابد. بلکه کاملاً به نحو عکس، این مناسبات به‌تدریج و درگذر زمان نوع خاصی از واقعیت ها در عرصه فرهنگ، سیاست و اجتماع را می‌سازند. سیاست های معطوف به سرمایه و آزادسازی اقتصادی در منطق نئولیبرالیسم، در ذیل یک ساختار معین شکل و قوام می‌گیرد. یکی از علل آنکه امروز به این نقطه رسیده‌ایم، فهم غیرساختارگرا از مقولات ذیل این نظام اجتماعی است که در پیوند با متن زندگی واقعی اجتماعی امروز ما پیامدها و آثار خود را تولید می‌کند.

خصوصی سازی آموزش و خط تحریف

برای کسانی که در جست و جوی عدل در ساختارها و روندهای اجتماعی در یک گستره زمانی بلندمدت و در افق تعالی انسان به‌عنوان عامل اصلی حیات اجتماعی هستند، خصوصی سازی و توسعه مناسبات بازاری در حوزه «آموزش» از اهمیت مضاعف نسبت به دیگر حیطه های زیست اجتماعی برخوردار است.

مقوله ای که موجب خطر بیشتر این رویه در سه دهه گذشته در کشور شده است، ادبیات و زبان دینی و استناد به بخش هویتی و مکتبی انقلاب اسلامی یعنی اندیشه امام خمینی(ره) در راه دادن به توسعه انواع روش های خصوصی سازی در بخش آموزش است. تعریف «خصوصی سازی جارویی» به «توسعه مشارکت های مردمی» مبنای اصلی این ایده بود.

فارغ از نیت خیرخواهانه این افراد به نظر می‌رسد استناد به اندیشه و سیره عملی امام خمینی(ره) در این مسئله از دقت پایینی برخوردار است. اما برای تبیین این ادعا لازم است سیر تاریخی از آنچه در دهه ۶۰ پیرامون این مسئله گذشته است مطرح شود و در مرحله بعد کلام امام(ره) ذیل این سیر تاریخی و با عنایت به مجموعه گفتارها و محورهای دیگر نظام فکری امام تفسیر و تبیین شود. نگاه بخشی، موضعی و خرد به یک جمله یا کلام از امام(ره)، رویه غلطی و غیرمنصفانه ای است که در دهه های گذشته از سوی جناح های مختلف فکری و سیاسی صورت گرفته و بزرگ‌ترین ظلم را به این نظام معرفتی روا داشته است.

تفاوت مدارس غیرانتفاعی کنونی با اندیشه های امام ره

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دولتی شدن همه مدارس، به‌تدریج دو دسته مدارس ملی (پولی) و مدارس دولتی عادی شکل گرفت. به تدریج برخی از افراد با دغدغه های دینی و مذهبی، کوشش کردند مدارس خاص مذهبی را در قالب مدارس ملی شکل دهند.

آنچه با نیت خیرخواهانه شکل‌گرفته بود به تدریج در خدمت توسعه مناسبات بازاری و سرمایه سالارانه قرار گرفت. با تغییر عنوان این مدارس از «غیرانتفاعی» به «غیردولتی» در فرآیند اصلاح قانون این مدارس در سال ۱۳۸۷ و بعد سال ۱۳۹۴ و حذف برخی از مفاد ناظر به رویکرد غیرانتفاعی، عملا رویکرد «انتفاعی» به رسمیت شناخته شد. باید توجه داشت که سرمایه داری و خصوصی سازی جارویی در درون نهادها و بافت های واقعا موجود هر جامعه، خود را جایابی و عرضه می‌کند و این خط به صورت تدریجی دنبال شد.

چه باید کرد؟

اولا لازم است این سیر و تطور تاریخی در مورد ماهیت این نوع خصوصی سازی در فهم و تبیین توصیه امام(ره) در مورد «توسعه مشارکت های مردمی» لحاظ شود. در ثانی، درست است که پذیرش این نوع مدارس (با خصوصیتی که عرض شد) در دهه شصت از سوی امام(ره) نوعی چالش با جناح چپ بود؛ اما این به معنای همراهی امام با سیاست های راست گرای طرفدار خصوصی سازی نیز نباید تفسیر شود.

نویسنده این یادداشت، حسین سرآبادانی تفرشی، پژوهشگر هسته عدالت پژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. ارجاعات متعدد نویسنده به بیانات امام راحل ره را در متن کامل این یادداشت اینجا بخوانید.

اخبار

اخبار و رویدادهای اندیشکده‌های ایران را در این صفحه دنبال کنید. مشاهده سایر اخبار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا